۰۱ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۱۱۱۱
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۸ - ۲۸-۱۱-۱۳۸۸
کد ۱۰۱۱۱۱
انتشار: ۱۶:۴۸ - ۲۸-۱۱-۱۳۸۸

برادران قاتل به قصاص محكوم شدند

بالاي سر جسد طنابي وجود داشت كه اگر مقتول از پنجره سقوط كرده باشد بايد روي آن طناب مي‌افتاد و طناب پاره مي‌شد اما طناب هم سالم بود.

فارس: اعضاي دادگاه احتمال سقوط پسر جوان از آپارتمان را منتفي دانستند و 2 برادر متهم به قتل در اين پرونده را به قصاص محكوم كردند.

شامگاه 20 مرداد 85، مأموران كلانتري 132 نبرد، از سقوط جواني از طبقه سوم ساختماني در خيابان خاوران باخبر شدند.

مأموران با حضور در محل حادثه، با جسد مرد جواني روبه‌رو شدند كه كنار جوي آبي روي زمين افتاده بود. ساكنان ساختمان مدعي شدند كه مقتول به زور وارد خانه شده بود و بعد از حضور آنها در خانه، خود را به خيابان پرت كرده است. اما مشخص بود كه ضربه به سر مقتول در جاي ديگري وارد شده است و بعد او را به كوچه منتقل كرده‌اند.

با توجه به اظهارات متناقض و مشكوك ساكنان خانه، دو برادر به نام‌هاي اكبر و اصغر دستگير شدند.

اكبر در اظهارات خود گفت: شب حادثه حدود ساعت 2، به خانه برگشتم و متوجه شدم كه از واحدي كه خواهرم به همراه مادربزرگم در آن سكونت دارند صداي عجيبي مي‌آيد. به خانه خودمان رفتم و بعد از عوض كردن لباس، رفتم بالا. از زير در نگاه كردم و پاي مردي را ديدم كه با سرعت و با كفش در خانه راه مي‌رود.

داد و فرياد كردم و از او خواستم در را باز كند اما در را باز نكرد و چون از داخل روي در كليد بود، نتوانستم با كليد خودم در را باز كنم. به شدت عصباني شدم و با چاقوي ميوه‌خوري خودم را زدم و گلداني كه در راهرو بود را به سرم كوبيدم و خون تمام سرم را گرفت. اصغر به كوچه رفت و به من گفت، آن مرد از پنجره آويزان شده است. در همين حين ناگهان صداي عجيبي آمد كه در نهايت متوجه شدم كه وي به كوچه افتاد و فوت كرد.

اصغر نيز تقريباً ادعا و اظهارات برادر خود را تأييد كرد و مدعي شد كه مقتول خودش از پنجره به كوچه سقوط كرده است و آنها تقصيري نداشته‌اند.

خواهر اين دو برادر هم كه زمان حادثه كنار مقتول بود، گفت: مقتول به زور وارد خانه شد و زماني كه برادر من خواست در را باز كنم، به من گفت در را باز نكن. ناگهان متوجه شدم كه روي پنجره قرار گرفته است و ناگهان به پايين سقوط كرد.

اين دختر قبلاً مدعي شده بود كه مقتول از او خواسته بود با هم دوست شوند كه با درخواست منفي دختر روبه‌رو شده بود و مقتول او را تهديد كرده بود كه در غير اين صورت به خانواده‌اش خواهد گفت كه مدت‌ها با او دوست بوده است.

اما در همان زمان يكي از همسايه‌ها مدعي شد كه شاهد حادثه بوده است و ديده است كه 2 برادر مقتول را داخل واحد خود، كشته‌اند و جسد او را به كوچه منتقل كرده‌اند. اما اين شاهد به دلايلي نامعلوم، در جلسه بعد، اظهارات خود را پس گرفت و مدعي شد كه زمان حادثه خواب بوده و تنها با سر و صداي آنها از خواب بيدار شده است.

يكشنبه گذشته، آخرين جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد و در ابتداي جلسه، اولياي دم، تقاضاي مجازات متهمان را كردند.

در ادامه نماينده دادستان در جايگاه قرار گرفت و گفت: با توجه به شكايت اولياي‌دم، گزارش مرجع انتظامي، نظريه پزشكي قانوني، تقاضاي مجازات متهمان را دارم.

در نظريه پزشكي قانوني آمده است: تنها دو قسمت از سر مقتول دچار شكستگي شده است و اين موضوع نمي‌تواند ناشي از سقوط باشد. غير از سر مقتول هيچ‌ قسمت از بدن او دچار جراحت و كوفتگي نشده است.

همچنين در نظرات كارشناسي در پرونده آمده است: مقابل پنجره‌اي كه متهمان مدعي شدند، مقتول از آن سقوط كرده است، درختي است كه در صورت سقوط فردي از آن، بايد برگهاي درخت ريخته و شاخه‌هاي آن هم بشكند در حالي كه هيچ شاخ و برگي از آن درخت نه شكسته بود و نه ريخته بود.

همچنين بالاي سر جسد طنابي وجود داشت كه اگر مقتول از پنجره سقوط كرده باشد بايد روي آن طناب مي‌افتاد و طناب پاره مي‌شد اما طناب هم سالم بود.

متهمان در دادگاه اظهارات قبلي خود را تكرار كردند و مدعي شدند كه قتل را مرتكب نشده‌اند.
اكبر به اتهام مشاركت در قتل عمدي در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاع خود گفت: دفاع آخر براي كسي است كه مرتكب قتل شده باشد نه من كه كاري نكرده‌ام.

در جلسه دادگاه، والدين متهمان شروع به داد و فرياد كردند و اعضاي دادگاه و همچنين وكيل اولياي دم را تهديد كردند كه با دستور قاضي تردست و توسط مأموران حفاظت دادگستري بازداشت شدند و به كلانتري 113 بازار منتقل شدند.

در نهايت قاضي تردست و اعضاي دادگاه بعد از مشورت، هر دو متهم را مجرم شناخته و حكم به قصاص هر 2 متهم دادند.
ارسال به دوستان