کتاب «پیکان سرنوشت ما» با گردآوری و نگارش مهدی خیامی توسط نشر نی در سال ۹۷ منتشر شده است. این کتاب، خاطرات احمد خیامی، موسس ایران ناسیونال (ایران خودرو)، فروشگاههای کوروش و بانک صنعت و معدن است.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب بخشی از کتاب او را می خوانید.
بعد از افتتاح فروشگاههای، کوروش کارخانه جامکو را راه انداختم که برنامه تولید لباس آن کمک بزرگی به زندگی مردم بود تسلیمی دستور داد اجازه وارد کردن نه هزار قطعه لباس برای فروشگاههای کوروش را صادر کنند و بر همین اساس مقداری لباس از «مارکساند اسپنسر» تولیدکننده بهترین و بادوامترین لباسها، خریدیم و وارد کردیم با آن شرکت قرارداد اخذ نمایندگی در ایران را هم امضا کردیم و قرار شد برای توسعه فروشگاههای کوروش همکاری کنند استفاده از تجربه آنها مغتنم بود.
همچنین مقداری لباس دوخته در سفری که به هنگ کنگ رفته بودم سفارش دادم. این لباسهای وارداتی رقیب بزرگی برای کسانی بود که از راه قاچاق از کویت به ایران لباس وارد میکردند و در بازار کویتیهای تهران به قیمت بالا میفروختند واردکنندگان این نوع لباسها از بزرگترین و بانفوذترین بازرگانان کشور بودند به همین دلیل سر و صدای زیادی علیه این مجوز راه انداختند. آنها همان کسانی بودند که کاظم خسروشاهی را علیه فروشگاههای کوروش تحریک کرده بودند و ایشان هم اجازه ورود لباس برای کوروش را باطل کرده بود.
پس از چند ماه، مدیرکل بخش مجوزهای وزارت بازرگانی وزیر را راضی کرد تا اجازه وارد کردن نه هزار قطعه لباس را با شرایط بسیار سخت و پرداخت سود بازرگانی زیاد صادر کنند. در مدتی که فروشگاه کوروش شعبه جنوب شهر را میساختم پسرم سعید کارخانه مبلیران و کارخانه جامکو را بسیار توسعه داد به طوری که در آن روزهای نزدیک به انقلاب هر روز حدود صد دست انواع مبل و در هر روز هزار دست کت و شلوار تولید میکرد.
سعید تمام ماشین آلات لازم برای توسعه ساخت انواع مبلمان منزل و اداره و نیز انواع لباسهای زیر و پیراهنهای مردانه و زنانه را سفارش داده بود و بیشتر آنها به کارخانه رسیده بود که انقلاب شد و دیگر از وضع آن ماشین آلات اطلاعی ندارم میگویند این دو کارخانه بعد از انقلاب هم کاملاً موفقاند
تأسیس شرکت کشاورزی کوروش اقدام مؤثری در راه تهیه ارزاق عمومی بود در همین زمان شرکت کشاورزی کوروش را تشکیل دادم و سرپرستی آن را به عبدالوهاب جعفرنیا سپردم برای تهیه علیق گاو و گوسفند و کشت سبزیجات و صیفی جات مورد نیاز کارخانه دو قطعه ملک زراعتی خریدم یکی در سعید آباد در جاده ساوه و دیگری در شیرین آباد در نزدیکی بوئین زهرای قزوین با حفر تعداد زیادی چاه عمیق که هر کدام از دوازده تا چهارده اینچ آب میدادند چندین هزار هکتار زمین بایر را زیر کشت بردم و در آنجا طویلههای مدرن برای گاوداری و گوسفندداری ساختم چندهزار رأس گاو و گوسفند را برای تولید گوشت مورد نیاز فروشگاهها پروار کردیم وزارت کشاورزی گوشت گوسفند را به قصابها کیلویی هشتاد ریال میفروخت، ولی با فروشگاههای کوروش ۱۷۵ ریال حساب میکرد در صورتی که گوشتهایی که وزارت کشاورزی میفروخت بسیار بی کیفیت بودند.
قبل از افتتاح فروشگاههای کوروش هر روز ۱۵۰ ریال گوسفند پرواری مرغوب را به کشتارگاه میفرستادیم و پس از کنترل زیاد میتوانستیم صد لاشه از آنها بگیریم و بقیه لاشهها نامرغوب بودند هر چه سعی کردم اجازه کشتار از وزارت کشاورزی بگیرم نمیدادند که نمیدادند لاشههای گوسفندان را در قسمت قصابی انبار مرکزی به چند قسمت تقسیم میکردند و در فروشگاههای کوروش کیلویی ۱۱۰ ریال میفروختند به طوری که قبل از بازشدن فروشگاهها مردم صبح خیلی زود صفهای بسیار طویل در مقابل در ورودی میکشیدند و در انتظار میماندند تا درها باز بشود و گوشت بسیار مرغوب بخرند پس از افتتاح فروشگاههای کوروش نیز به همین شکل کشتار میشد و گوشت در فروشگاهها عرضه میشد در زمستانها که خودمان کشتار نداشتیم لاشه گوسفندان پروار با گوشت بسیار مرغوب را از ترکیه میخریدیم و به همان ترتیب در اختیار متقاضیان قرار میدادیم.