میرباقری متولد سال ۱۳۴۰ در قم است. ۱۴ ساله بود که برای تحصیل علوم دینی راهی حوزه علمیه شد. از سال ۱۳۶۰ نزد اساتیدی از جمله حضرات آیات موسی شبیری زنجانی، کاظم حائری و حسین وحیدخراسانی، میرزا جواد تبریزی، محمد تقی بهجت، حسن حسنزاده آملی و عبدالله جوادی آملی تحصیل کرد.
او همزمان با تحصیل، در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۹ دروس مقدمات و سطح حوزه را نیز تدریس میکرد و از ۱۳۷۲ تدریس دروس خارج اصول و خارج فقه را در حوزه علمیه آغاز کرد و همچنان ادامه میدهد. او هماکنون از چهرههای شاخص در حوزه تدریس «درس خارج فقه» نیز محسوب میشود.
او به مدت دو سال در برنامه تلویزیونی «سمت خدا» در شبکه سوم حضور مستمر داشت و در معرفی او در این برنامه عنوان «یکی از نخبگان تبلیغی کشور» استفاده میشد که «در دوران نوجوانی در حکومت پهلوی فعالیت سیاسی میکرد و در دوران جوانی نیز در جنگ ایران و عراق شرکت کرده است.»
تاثیرپذیری میرباقری عموما به دو استاد نسبت داده میشود؛ محمدتقی مصباحیزدی که میرباقری دروس فلسفه و منطق را نزد او خوانده و منیرالدین حسینیی الهاشمی که میرباقری دروس بسیاری از جمله «کاربردی شدن فلسفه»، «روششناسی علم دین و فلسفه» و «اصول فقه حکومتی» را نزد او تحصیل کرده است.
بخشی از دیدگاه های میرباقری
مأموریت تاریخی : حرکت به سمت ظهور
- خدای متعال یک ظرفیتی در مردم ایران ایجاد کرده و یک مأموریت بزرگ تاریخی دارند که همان حرکت به سمت عصر ظهور است. از روایات اینطور استفاده میشود که این جزو مأموریتهای خاص مردم ایران هست و توانش را هم دارند.
- ما وارد یک مرحله جدیدی از درگیری با دشمن شدیم که خیلی مهم است. در این مرحله ما داریم ساختارهای جهان را به هم میریزیم. بناست یک ساختار جدیدی ایجاد شود و سازمان ملل و دولتها و ملتها دارند تغییر میکنند. مداخلات ما از سطح منطقهای که ما در آن حضور داشتیم، یعنی از بابالمندب تا مدیترانه دارد به اروپا تسری پیدا میکند. این حرف ما نیست؛ آنها اصرار میکنند که بگویند سلاحی که ایران به روسیه داده او را در جنگ با اوکراین موفق کرده.
- جریان غربگرایی در کشور که ادامه غرب است، مهمترین خطر ماست. این جریان نمیگذارد جمهوری اسلامی و مردم ایران به آن مأموریت بزرگ تاریخیشان عمل کنند. این جریان میخواهد آنها را در دامن غرب ببرد و عصر ظهور را به رویای آمریکایی تبدیل کند. هویتزدایی میکنند و این موجب میشود که جوانهای ما دیگر احساس هویتی نکنند که بخواهند پای آن هویت بایستند. چرا؟ یک جوان دانشجو مطالبهاش انقدر تنزل پیدا میکند که در دانشگاه نخبه ما، مطالبات دانشجوهای صنعتی شریف بشود سلف مشترک و خوابگاه مشترک و فردا هم لابد استخر مشترک، این افتضاح نیست؟! چرا اینطوری شده؟ همین غربگرایی در دولتهاست که این کار را میکند
- میگویم هیئت حزب است، ولی باید کارکرد احزاب غربی را داشته باشد. باید کارکرد را منتقل کنیم. (در جمع مداحان هیئات اهل بیت، ۳۰ آبان ۱۴۰۱)
چرا کتوشلوار؟ خطر آسانسور!
- یکی از کارهایی که غربیها دنبال میکنند متحدالشکل کردن جهان در ابعاد مختلف است که یکی از آنها پوشاک است. ذائقه جوامع را یکسان میکنند. مد مورد پسند جوامع درست میکنند. مثلاً میگویند کی گفته لباس شما باید حتما تا سر زانو باشد یا باید حتما تا مچ پا باشد، وقتی کت و شلوار را جایگزین پوشاک سنتی میکنند همین است؛ اول رابطه این پوشاک را با فرهنگ و ارزشهای اجتماعی و آرام آرام با بقیه الگوهای اجتماعی میبینند و بعد رابطه آن را با الگوی کلان و توسعه بررسی میکنند.
- مسکن هم اینطوریست. یعنی الگوی مسکن را تغییر میدهند. از سبک قدیم که خانوادههای بزرگ بود و یک پدر با فرزندانش در این خانه زندگی میکردند، و یک نوع فرهنگ معاشرت آنجا حاکم است و یک اخلاق بین ارحام شکل میگیرد تا مدلهای جدید آپارتمانی که هر کس یک واحد جدایی برای خودش دارد و یا مدلهای قدیمی که اندرونی و بیرونی در آن مطرح میشود و یک ارزشها و اخلاقی در روابط بین اقشار برقرار میشود؛ حتی خانههای قدیمی که در بعضی از شهرها هنوز هست، غیر از این که اندرونی و بیرونی دارند دو تا کوبه دارند با صدای زیر و صدای بم، که معلوم بشود که آن کسی که در میزند خانم است یا آقا و چه کسی باید پشت در برود و جواب بدهد، در این حد در مواجه اقشار با هم دقت میکنند و انضباط دارند. اما این را تبدیل میکنند به یک روابط آپارتمانی که یک آسانسور هست و در این آسانسور زن و مرد برخورد میکنند و بقیه مسائل، این مدل معماری است مدل شهرسازیاش هم همینطور است.
- علم سکولار با دین جمع نمیشود اما علم دینی با متافیزیک الهی هماهنگ است. این جریان که مبتنی بر ایدئولوژی مدرنیته است از مهمترین شاخصههایش سکولاریسم است؛ یعنی زمینی کردن، عرفی کردن، غیرقدسی کردن و این جهانی کردن زندگی بشر؛ این اصلیترین دغدغههای غرب بوده است؛ و این کار را هم با جدیت کرده است. (سخنرانی جمع طلاب مدرسه علمیه معصومیه(س) قم، ۲۰ آبان ۱۳۹۱)
سقوط بورس آمریکا و اروپا پس از شیوع کرونا در قم
- من از طریق دوستان دنبال میکردم که از وقتی این بیماری کرونا در چین شروع شد، یعنی از دهم دی، تا سی بهمن، بازار بورس آمریکا و کشورهای اروپا ظاهرا سقوط جدی نداشته بودند، ولی از روز سی بهمن که در قم اعلام شد که دو مورد کرونا وجود دارد، بازار بورس این کشورها به شدت سقوط کرد. بعد هم با این که وضع خیلی از کشورهای اروپا از ایتالیا بدتر بود، آن داستان پیش آمد و ایتالیا خیلی مطرح شد. این بزرگ کردن ایتالیا که در اصل نکتهاش وجود واتیکان است و قم، علامت یک توطئه علیه مذهب است. البته این علامت، علامت توطئه قبلی نیست؛ ممکن است سوءاستفاده از واقعه باشد.
- نکته دیگری که میگویند این است که این ویروس سکولار است؛ خب ویروس که سکولار نیست، مدیریتش به نحو سکولار است. اینها تمام تجمعات مذهبی را بر اساس پروتکلهای بهداشت جهانی تعطیل کردند و داشتند به سمت تعطیلی ماه رمضان میرفتند. یک سری استفتائات از یک ماه قبل از رمضان به دفاتر مراجع معظم میرفت تا یک جوری برای خوردن روزه به عنوان خوف خطر برای بیماری مجوز بگیرد؛ یعنی میخواستند ماه رمضان را تعطیل کنند. اگر جامعه پزشکی متدین ما به میدان نیامده بودند و نفرموده بودند که روزه برای سلامت و امنیت جسم انسان مفید است، اینها واقعا ماه رمضان را تعطیل کرده بودند. (برنامه مکث، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹)
دولت مدرن نه، دولت اسلامی درگیر با کفر
- سؤال مهم برای بررسی این است که مردم چه چیزی را میخواهند که به دولت آقای روحانی و به دولت آقای احمدینژاد و به دولت اصلاحات و به دولت سازندگی و آقای هاشمی راضی نمیشوند. رأی مردم به رئیسجمهور اصلاحات رأی علیه سازندگی بود. اینها بد تفسیر کردند و خیال کردند رأی به تکمیل سازندگی و تعمیر سازندگی است. این موضوع در انتها هم خود را نشان داد و همانها گفتند آنچه ما میخواستیم نشد!
فضا به یک سمت غیرقابل پیشبینی هم رفت. شما این را چه طور تحلیل میکنید؟ من میگویم مطالبهای نسبت به یک نظم حاکمیتی وجود دارد که هم نیازهای مردم را تأمین کند و هم در چارچوب فطریات و انتظارات مبتنی بر ظرفیتهای تاریخی جامعه مؤمنین حرکت کند. من نمیگویم که مردم از دغدغه رفاه آزاد هستند خیر؛ مردم راحتی و رفاه را میخواهند. اما این را در یک چارچوب مشخصی طلب میکنند و حاضر نیستند برای رسیدن به آن از مطالبات فطری و ظرفیتهای تاریخی خود عبور کنند و روی آنها خط بکشند. علت خیلی از بحرانهای اجتماعی ما همین است که در دولت سازی در چارچوب در ایستادهایم. نه بیرون میرویم و نه داخل آییم. نه از دولت مدرن دل میکنیم و نه مدرن میشویم.
- راهحل این جامعه هم دنبالهروی از دولتهای مدرن نیست. اگر کسی در مدرنسازی بخواهد از شیوههای غربی استفاده کند، با توجه به اینکه آنها از ما جلوتر هستند جلوتر ارزشی منظور نیست بلکه زودتر پا به این میدان گذاشتند و اقتضائات آن را ایجاد کردند - به تبعیت و دنبال روی ختم میشود. نمیشود دنبالهروی اتفاق نیفتد. این راه دنبال روی دارد. در صورتی که ما نمیتوانیم در دولتسازی دنبالهرو دیگران باشیم. چون اصلاً دولتی که ما میخواهیم جنسش متفاوت است.
- درگیری همهجانبه بین کفر و ایمان از مؤلّفههایی است که در ساخت دولت اسلامی دخیل است. دولتی که به این درگیری فکر نمیکند دولت اسلامی نیست. دولتی که میخواهد به سمت انحلال در جامعه جهانی حرکت کند دولت اسلامی نیست. این مسیر به تبعیت و دنبالهروی ختم میشود. دولتی که نرمافزار آن نرمافزار جهانی شدن و در درازمدت استحاله در تمدن مادی است، دولت اسلامی نیست. همه هم نمازشبخوان باشند این دولت اسلامی نیست. (مصاحبه با مجله خردنامه، ۱۹ بهمن ۱۳۹۵)
علوم دینی و استحاله تمدن غرب
ما نیاز داریم به اینکه یک سلسله معارف را از متن دین استنباط بکنیم که با یک مسامحه از آن به استنباط مکتبها تعبیر میکنیم. ما نیاز داریم به اینکه در حوزه اقتصاد، در حوزه روانشناسی، در حوزه جامعهشناسی و هر علم دیگری، مکتب دینی مربوط به آن علم را استنباط بکنیم. این ادراکات استنباطی هستند.
- تمدن غرب را باید استحاله کرد؛ و الا وجهه غالب آن وجهه طاهری نیست بلکه وجهه نجسی است که نمی شود آن را سر سفره گذاشت. نخود و لوبیا هم نیست که آن را جدا کنید. سیستم را نمیشود جدا کرد؛ غربگزینی مثل این است که چرخ بنز را روی فرمان رنو بگذاریم طبیعتاً این فرمان نمیتواند آن را بچرخاند. باید با یک مدلی آن سیستم را در سیستم خودتان استحاله کنید. من معتقدم اسلام هم هیچ کجا گزینش نداشته است، یا برای انبیاء گذشته بوده و یا استحاله کرده است و استحاله غیر از گزینش کردن است. هیچ کدام از فناوریهای بشر که برای انبیاء نبودند، اسلام گزینش نکرده بلکه استحاله کرده است. فرمول استحاله غیر از فرمول گزینش است. (سخنرانی در دفتر نشر رهبری، ۷ مرداد ۱۳۹۵)
الگوی توسعه غربی و حجاب اسلامی
- مسئله حجاب، مسئله الگوی پیشرفت و الگوی توسعهٔ غربی است. نمیشود شما به الگوی توسعهٔ غربی ملتزم باشید اما در عرصهٔ حجاب با لوازمش مبارزه بکنید. وقتی شما شهر مدرن میسازی، وقتی در شهر قم نماهای رومی بیشتر از شهرهای دیگر دیده میشود، وقتی فروشگاههای بزرگ زنجیرهای با لوازمش میآید، شما نمیتوانید به راحتی با آثارش مبارزه کنی، چون این مبارزه با معلول است. وقتی هوشیارانه بخشی از گسترش صعنتی به سمت لوازم آرایش میرود، شما نمیتوانید با لوازمش مبارزه کنید.
-نکتهای مهم در امر حجاب این است که بحث پوشش اجباری یا غی اجباری نیست، بحث انتخاب یکی از این دو مسیر است. هر کدام از این مسیرها اختیار و الزاماتی دارند. شما اگر توسعهٔ غربی را پذیرفتید، یک الزاماتی دارد و اختصاص به ایران هم ندارد. شما اگر این الگوی توسعه را قبول کردید، باید به لوازمش هم ملتزم باشید. یکی از ارکان اصل توسعه، تغییر بافت انسانی است، بطوری که با توسعه همراه باشد. در توسعهٔ سرمایهداری چون هدف رشد دائمالتزاید تولید است، میخواهد انسانی تربیت کند که عواطف، آگاهی و انتخابش متناسب با توسعهٔ سرمایهداری باشد؛ اگر باید بیرویه مصرف کند، باید انسان مصرفی تربیت کند، باید میل به مصرف را در او ایجاد کند تا مصرف افزایش پیدا کند. بنابراین عواطف، مهارتها و کارکردهای انسان را در مسیر توسعه سرمایه قرار میدهد. (برنامه تلویزیونی جهانآرا، ۲۵ مهر ۱۴۰۱)
اینترنت بساط شیطان است
- این که گمان کنیم حضرت میآیند از موبایل و ماهواره و اینترنت استفاده میکنند، اوهام است. اینها بساط شیطان است، وقتی بساط نور میخواهد در عالم پهن بشود این بساط جمع میشود. (سخنرانی در شهر شاهرود، ۴ مرداد ۱۳۹۲)
ارتباطهایی که ما با هم برقرار میکنیم یا از بستر ارتباط با حضرت حق و اولیاء خدا عبور میکند و یا از بستر ارتباط با شیطان؛ مثل این که ما الآن با هم اگر از طریق شبکه الکترونیکی ارتباط برقرار کنیم مثلاً اگر با موبایل با هم تماس بگیریم، ولو کنار هم نشسته باشیم اما از طریق شبکه مرکزی با هم تماس میگیریم؛ یا کنار هم نشستیم و از طریق اینترنت با هم مرتبط میشویم اما به شبکه مرکزی متصل میشویم. ارتباطهای ما یا از طریق ارتباط با خدا و اولیای خدا میگذرد که این برای طرف مقابل خیر میشود؛ یا از طریق ارتباط با شیطان است که شر میشود. (برنامه سمت خدا، ۱۴ شهریور ۱۳۹۴)
آقای میرباقری! شما که موسسه فرهنگی در قم دارید و سالانه چند میلیارد تومان بودجه می گیرید، چه می دانید که اگر من به عنوان یک زن کار نکنم، در تامین پوشک فرزندم هم مشکل خواهیم داشت و مجبورم جان بکنم و در اقتصادی که برایمان درست کرده ایم عمرم را بسوزانم تا فقط زنده بمانم. آن وقت شما این همه واقعیت را ندیدید و یکراست رفتید سراغ حجاب و دغدغه تان این است که منِ زنِ تحصیلکرده ی شاغل، دیگر زیر بار حرف روحانیت نروم؟
روزگار عجیبی است! نه حاج آقا؟!!