اشکانیان پس از شکست سلوکیان، در ایران و بینالنهرین امپراتوری وسیعی ساختند. امپراتوری اشکانی برای بیش از چهار قرن، کنترل جاده ابریشم را در دست داشت و به بزرگترین رقیب روم تبدیل شد.
به گزارش فرادید، اشکانیان، قدرت سیاسی و نظامی بزرگ ایران، به عنوان یک نیروی مهم در سال ۲۴۷ پیش از میلاد ظاهر شدند. سلسله اشکانیان در اوج خود، بر قلمرو وسیعی که از فرات تا هیمالیا امتداد داشت حکومت میکرد. کنترل جاده ابریشم نیز، اشکانیان را بسیار ثروتمند کرد و به حاکمان آنها اجازه داد عظمت امپراتوری هخامنشی را زنده کنند و چندفرهنگی بودن آن را سرمشق قرار دهند.
ثروت عظیم، پشتوانه مالی ارتش پیشرفتهای شد که به خاطر کمانداران سواره و سوارهنظام خود شهرت داشت. جای تعجب نیست که امپراتوری اشکانی به سرعت به یک ابرقدرت تبدیل شد، به بیان دیگر، تنها دولت باستانی که میتوانست رقیب روم باشد، اما در یک تغییر ناگهانی و منحصر به فرد، این امپراتوری قدرتمند و ثروتمند که برای سپاه روم مانعی غیرقابلغلبه بود، توسط امپراتوری نوظهور ساسانی تقریباً به طور کامل از تاریخ محو شد.
یک سکه نقره شاهنشاه اشکانی (شاه شاهان) مهرداد یکم، بر سر حاکم نیمتاج هلنیستی است (روی سکه)، هرکول برهنه در حالت ایستاده (پشت سکه)، حدودا ۱۶۵–۱۳۲ ق. م
داستان امپراتوری اشکانی سال ۲۴۷ قبل از میلاد آغاز شد، وقتی اَشک (یا ارشک) اول، فرمانروای گروه کوچنشین کوچکی به نام پارنی، به امپراتوری سلوکی حمله کرد. ارشک با سوءاستفاده از شورش فرماندار محلی، منطقه پارت را فتح کرد که به منطقه مرکزی امپراتوری جدید اشکانی تبدیل شد.
فرمانروایان اشکانی از درگیری مداوم سلوکیان با مصر بطلمیوسی سوءاستفاده کرده و به سمت شرق و غرب پیش رفتند. جنگ با سلوکیان چندین دهه ادامه یافت زیرا حاکمان اشکانی با موفقیت قلمروشان را از فرات تا باختر، از هند تا آسیای مرکزی، تا خلیج فارس و اقیانوس هند گسترش دادند.
اشکانیان در اواسط قرن دوم پیش از میلاد، کنترل تمام قلمروهای اصلی امپراتوری قدیمی هخامنشی، از جمله دشتهای حاصلخیز بینالنهرین را در دست داشتند. آنجا، شاه مهرداد اول، تیسفون، یک اقامتگاه سلطنتی بزرگ را تأسیس کرد که در دهههای بعد پایتخت امپراتوری قدرتمند اشکانیان شد. فرمانروایان اشکانی برای تأکید بر ارتباطشان با میراث هخامنشی، نام شاهنشاه یا «شاه شاهان» را برگزیدند.
بشقاب نقره طلاکاریشده، اواخر اشکانی، قرن دوم تا سوم میلادی
موقعیت بهینه در چهارراه میان چین، هند و مدیترانه شرقی، امپراتوری اشکانی را به قدرت مسلط خاور نزدیک تبدیل کرد. این امر بیشتر به دلیل کنترل اشکانیان بر جاده ابریشم بود. نقش کلیدی در تجارت باستانی، اقتصاد اشکانی را تقویت کرد و امکان مبادلات فرهنگی را فراهم کرد و جامعهای پویا، چندفرهنگی و ثروتمند به وجود آورد. اشکانیان سبک پیچیده و متمایز هنر و معماری را توسعه دادند و عناصر هلنیستی، ایرانی و محلی را با هم آمیختند.
سلسله حاکم (اشکانیان) که بازتاب همگانی بودن امپراتوری بودند، در آغاز «یونانی» را به عنوان زبان رسمی پذیرفتند اما پس از شروع خصومت با رومیان، زبان اشکانی را جایگزین آن کردند. پارت قرنها میتوانست با روم رقابت کند، تا حدی به دلیل ثروت عظیمی که داشت و تا حدی به دلیل ارتش قدرتمندش که به داشتن جنگجویان سواره و «تیراندازی پارتی» معروف بود، تاکتیکی که بعداً جانشینان آنها یعنی ساسانیان و همچنین سایر عشایر استپ اوراسیا از جمله هونها، سکاها، مغولها و مجارها از آن تقلید کردند.
نقشهای که تجارت میان چهار امپراتوری باستانی اوراسیا را در قرن دوم میلادی نشان میدهد
قرنها، امپراتوری اشکانی نقش مهمی در توسعه تجارت جاده ابریشم ایفا کرد و مرکز عمده میان شرق و غرب بود. اشکانیان بخشهای کلیدی این شبکه تجاری باستانی را کنترل میکردند و تبادل ابریشم، ادویه و جواهرات گرانبها را تسهیل میکردند و این کار به نوبه خود اقتصاد امپراتوری را تقویت میکرد. تبادل کالاهای لوکس با جریان ایدههای مذهبی و فلسفی، از جمله بودیسم، تکمیل شد که بر فرهنگ اشکانی اثر گذاشت، هنر هندی و شمایلنگاری با سنتهای اشکانی و هلنیستی آمیخته شد و ترکیب فرهنگی منحصر به فردی به وجود آمد.
اشکانیان تجارت و تبادلات فرهنگی میان امپراتوریهای بزرگ باستان، چین و هند در شرق و روم در غرب را تسهیل کردند. با این حال، سیاست و ارتش اشکانیان ممکن است رومیان را از برقراری ارتباط نزدیکتر با امپراتوریهای شرقی به ویژه چین، باز داشته باشد. رومیان برای شکستن انحصار جاده ابریشم اشکانی، تجارت اقیانوس هند را آغاز کردند و از بنادر دریای سرخ مصر به عنوان نقطه آغاز یک تجارت دریایی سودآور استفاده کردند. با این حال، رم و چین هرگز موفق به برقراری یک رابطه مستقیم نشدند.
پلاک نقش برجسته سرامیکی با تصویر کماندار سواره اشکانی، قرن اول تا سوم پس از میلاد
نخستین رویارویی روم و امپراتوری اشکانی در اوایل قرن اول پیش از میلاد، در طول جنگ روم علیه پادشاه پونتیک، مهرداد ششم پادشاه پنتوس رخ داد. سال ۹۲ پیش از میلاد، روم و پارت با یک توافق دیپلماتیک، فرات را به عنوان مرز میان دو دولت به رسمیت شناختند اما صلح شکننده آنها سال ۵۴ پیش از میلاد، زمانی که لژیونهای رومی به رهبری مارکوس لیسینیوس کراسوس به بینالنهرین حمله کردند، از میان رفت.
متأسفانه برای رومیان، پارت یک حریف قدرتمند از آب درآمد و آنها در نبرد کارهای (Carrhae) در سال ۵۳ پیش از میلاد شکست سختی را متحمل شدند. تیراندازی پارتی ویرانگر، یک تاکتیک بزن و در رو که کمانداران سواره اجرا میکردند و حمله سوارهنظام زرهپوش قدرتمند آنها، چالشهای مهمی برای نیروهای رومی ایجاد کردند.
کراسوس نیز در این نبرد کشته شد و نخستین رهبر از بسیاری از رهبران رومی شد که به جای رسیدن به افتخار نظامی، در شرق جانشان را از دست میدادند. در حالی که رومیان موفق به کسب موفقیتهایی شدند، به ویژه در دوران آگوستوس و تراژان، پارت تا پایان دورانش در اوایل قرن سوم، همچنان بزرگترین رقیب روم باقی ماند.
زینت کمربند طلای اشکانی با تصویر عقاب و طعمهاش، حدود قرن ۱ تا ۲ پس از میلاد
در حالی که روم و پارت جنگ بپا کردند، سفارتخانهها را نیز مبادله کردند، تجارت کردند و حتی اتحادهای موقت شکل دادند که گواه به رسمیت شناختن متقابل قدرت یکدیگر بود. این وجود ناآرام تا اوایل قرن سوم ادامه داشت، زمانی که اشکانیان که بر اثر اختلافات داخلی و جنگ با رومیان ضعیف شده بودند، در برابر قدرت جدید سقوط کردند. سال ۲۲۴ میلادی، اردشیر اول با موفقیت علیه فرمانروای اشکانی، اردوان چهارم، شورش کرد، شورشی که منجر به سقوط پارت و ظهور امپراتوری ساسانیان شد.
ساسانیان برخلاف اشکانیان خصومت دائمی با امپراتوری روم داشتند. در جریانی موسوم به بحران قرن سوم، اشکانیان با شکست دادن ارتش روم در نبرد ادِسا به پیروزی بزرگی دست یافتند و امپراتور والرین را زنده به اسارت گرفتند. جنگ در شرق به مدت چهارصد سال ادامه یافت و هر دو رقیب در خلال این مدت پیروزی و شکست را تا اوایل قرن هفتم، وقتی روم و ایران درگیر جنگی تا سرحد مرگ شدند، «آخرین جنگ بزرگ دوران باستان» تجربه کردند.
لنگه در با تصویر شیر دال و گلدانی با برگ نیلوفر آبی، اشکانی، قرن دوم تا اوایل قرن سوم میلادی
در آخر، رومیان پیروز شدند و مجبور شدند برای بقاء خود با یک قدرت نوظهور جدید یعنی اعراب بجنگند، در حالی که ساسانیان بهعنوان آخرین قدرت بزرگ ایران باستان از نقشه محو شدند.