۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۵۰۰۰
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۰ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۵۰۰۰
انتشار: ۱۸:۲۰ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳
به بهانۀ نخستین سالگرد قتل فجیع کارگردان و همسرش

مهرجویی در آینۀ مهرجویی

مهرجویی در آینۀ مهرجویی
یک سال از تراژیک‌ترین شب سینمای ایران می‌گذرد. از قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش وحیدۀ محمدی‌فر. جدای این پرونده نگاهی انداخته‌ایم به شخصیت و فردیت خود مهرجویی و از زبان خود او.    

    عصر ایران؛ رضا صائمی-  یک سال از تراژیک‌ترین شب سینمای ایران می‌گذرد. از قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر اما هنوز راز قتل آنها در پرده ابهام مانده است.

    با کالبدشناسی این رخداد تلخ کاری ندارم که در جای خود به روایتی مفصل نیازمند است اما در نگاهی کوتاه می‌خواهم مهرجویی و شخصیت و فردیت خودش را از زبان خود مهرجویی مورد خوانش قرار دهم.

    ما همواره او را در شمایل یک کارگردان و فیلم‌ساز مهم و مؤلف می‌شناسیم اما شخصیت فردی خودش هم به همان اندازه پر رمز و راز و جذاب است.

   مانی حقیقی در کتاب/مستند «مهرجویی کارنامۀ چهل‌ساله» به مهرجویی می‌گوید: «‌به نظرم شما آدمی هستید که با هستی و زمان و جهان کنار آمده اید، راحت‌اید. حتی گاهی به غایت بی‌خیال‌اید! برایم سخت است پذیرفتن این ادعا که هامون حدیت نفس کارگردانش باشد. نمی‌توانم داریوش مهرجویی را در وضعیتی تصور کنم که فرمان ماشینش را در جاده شمال به چپ و راست می‌گرداند و می گوید: خدایایه معجزه بفرست!».

   همین ویژگی‌هایی که مانی حقیقی به آن اشاره می‌کند از جمله تصوراتی است که در ذهن خیلی از علاقه‌مندان مهرجویی از او وجود داشته و در محافل سینمایی و جشنواره‌ها رد این ویژگی‌ها را می‌دیدند.

   به نظر می‌رسد ارتباط صمیمی و نزدیک مانی حقیقی با مهرجویی دلیل موجهی بر تایید این ویژگی‌ها در مهرجویی باشد. وقتی از مهرجویی می‌پرسد نگرانی ها و تشویش‌های زندگی حمید هامون را تا چه حد در زندگی شخصی‌تان لمس کرده اید؟ پاسخ می دهد: ‌ «خیلی هایش را لمس و بخشی‌هایی را هم دراماتیزه کرده‌ام».‌ حتی توضیح می دهد عین آن اتفاقی که برای هامون در جاده شمال اتفاق افتاده برای خودش رخ داده و اصلا تجربه خودش را به تصویر کشیده است.

      با ارجاع به این سخن می‌توان گفت هامون به نوعی بازنمایی شخصیت خود مهرجویی است و مهرجویی را می‌توان به میانجی حمید هامون شناخت.

   از جمله تاثیر زندگی و تجربه شخصیمهرجویی از جدایی از همسر اولش در این فیلم است که به قول خودش طلاق دردناکی بود. می‌گوید: «فکر کردم شاید بتوانم با این فیلم خودم را از شر این رنج خلاص کنم مثل یک جور جن گیری!می خواستم آن بُعد خبیث و آزاردهنده وجودم را بیرون بریزم تا شاید آسوده بشوم. فیلم بازتابی از شخصیت و وضعیت سازنده‌اش بوده. ما ناظر بحران شخصیتی هستیم که همه چیزش را از دست داده و به بن بست رسیده. شاید هم بدش نیاید برود این وری و آن وری و خودش را خلاص کند.»

     مهرجویی معتقد بود: آدم هر کاری می‌کند نمی‌تواند از خودش فرار کند و تمایلات درونی سازنده به شکل ناخودآگاه در فیلم‌ها متجلی می‌شود».

   از این رو می‌توان شخصیت‌های مهرجویی در سینمایش را بازنمایی و انعکاسی از شخصیت خودش هم دانست. مثلا اندیشه‌های خیام گونه و عارفانه به ویژه گرایش‌های رواقی‌گونه او را در شمایل بسیاری از شخصیت‌های عارف مسلک فیلم‌هایش شاهد بود که بازتابی از خصلت‌های شخصی خود او بود.

    از این حیث می توان ردپای اندیشه های دایوش شایگان را در سینمای مهرجویی جست. دو داریوش که خود رفیقی چهل ساله بودند.

   مهرجویی در فیلم«هامون» به او ادای احترام می کند. جایی که هامون با نشان دادن کتاب «آسیا در برابر غرب» شایگان به مهشید می‌گوید: «اگه می‌خواد مخت کار کنه اینو بخون.»

     هر دو آنها به فرهنگ شرق و تمدن ایرانی دل‌بستگی خاصی داشتند و برای همین نمی‌توانستند برای همیشه وطن را ترک کنند. گلی ترقی که دوست مشترک هر دو آنها بود درباره رابطه این دو داریوش گفته است: «بین آثار او و فیلم‌های مهرجویی و آثار داریوش شایگان رابطه‌ای وجود دارد، این رابطه با آقای مهرجویی کم‌تر است، البته او دوست چهل‌ساله من است؛ اما مانند شایگان فکرش نظام ندارد؛ چرا که مهرجویی شاعر و آرتیست است و از طرفی تمایلات مردمی دارد و از طرف دیگر، عرفانی است و شاید این برای یک هنرمند خوب باشد.»

      به گفته گلی ترقی: «خصوصیتی که من با داریوش مهرجویی داریم، این است که او در رفتارش طنز دارد و در گذشته روحیه‌ای بچه‌گانه داشت و البته الآن اذیتش کرده‌اند و کمی گرفته شده است؛ اما قبلا دنیای کودکانه‌ای داشت.»

   عزت الله انتظامی هم معتقد بود داریوش مهرجویی از زمان خودش جلوتر بود و عباس میلانی از دوستان قدیمی‌اش هم او را این گونه توصیف کرد:

    «او در مفهوم واقعی، انسان رنسانسی بود» و در نهایت باید گفت مهرجویی در نگاه دوستانش  شخصیتی شوخ و طناز بود اما هیچ‌گاه از دایره منطق ولو در بیان سلایق و ایده‌آل‌هایش، خارج نشد. چیزی شبیه به سینمایش.

ارسال به دوستان