۲۲ مهر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۴۷۵۵
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۶ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۴۷۵۵
انتشار: ۰۷:۳۶ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳

راه‌حل‌های خوفناک زاهدان ساده

راه‌حل‌های خوفناک زاهدان ساده
این میزان از بحت و بسیط بودن اگر حقیقی باشد خیلی ترسناک است. این‌که واقعاً فکر کنی با یک لایحه چهارپنجم از مسائل لاینحل فرهنگی کشور برای همیشه کلکش کنده می‌شود و می‌رود پی کارش، خیلی خوفناک‌تر از چیزی است که بتوان حتی تصورش را هم کرد.
عبدالجواد موسوی در هم میهن نوشت: ، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درباره قانون عفاف و حجاب گفته است: «اجرای این قانون حدود چهارپنجم از مسائل فرهنگی را حل می‌کند.» ظریفی در پاسخ نوشته است: «شما که دارید زحمت می‌کشید، یه‌کم بیشتر وقت می‌گذاشتید چندتا تبصره اضافه می‌کردید که کل مسائل فرهنگی را حل کند!»
 
آقاتهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی درباره قانون عفاف و حجاب گفته است: «اجرای این قانون حدود چهارپنجم از مسائل فرهنگی را حل می‌کند.» ظریفی در پاسخ نوشته است: «شما که دارید زحمت می‌کشید، یه‌کم بیشتر وقت می‌گذاشتید چندتا تبصره اضافه می‌کردید که کل مسائل فرهنگی را حل کند!» 
 
چنان ادعای گزافی چنین پاسخ سخره‌آمیزی را در خور است، اما بیایید جور دیگری هم به ماجرا نگاه کنیم. یعنی کاملاً خوش‌بینانه فکر کنیم آقاتهرانی این ادعا را کاملاً جدی طرح کرده است، نه قصد دست انداختن ما را داشته و نه می‌خواسته با این دعوی دیگران را ترغیب کند که این طرح شگفت‌انگیز را به تصویب برسانند. اگر این‌گونه باشد و در قصد خیر آقاتهرانی هیچ شکی نداشته باشیم، آیا به حکم «انما الاعمال بالنیات» باز هم می‌توانیم و مجازیم از منظری رندانه، او و حرف‌هایش را دست بیاندازیم؟  بله. می‌توانیم.
 
اول آن‌که «انما الاعمال بالنیات» به رابطه خدا و شخص برمی‌گردد. اگر قرار باشد آدمیان نیز بر این اساس با یکدیگر ارتباط برقرار کنند احتمالاً نباید کاری به کار داعشی‌ها داشته باشند. چه‌بسا آنان نیز براساس خیرخواهی و فرمانبرداری از حضرت حق دست به کشتار هم‌نوعان‌شان می‌زنند. صهیونیست‌های اسرائیلی هم چه‌بسا نیت چندان بدی ندارند و براساس حق دفاع مشروع از خود به جنگ با کسانی رفته‌اند که جان و مال‌شان را بر خود حلال می‌دانند.
 
دیگر این‌که بعضی حرف‌ها وقتی صورت عملی پیدا نکنند و صرفاً در محدوده یک نظر باقی بمانند برای کسی مشکل ایجاد نمی‌کنند، اما وقتی قرار باشد پُشت این حرف‌ها سُمبه پُر زور قانون و قوه قهریه باشد باید در برابر آن‌ها موضع گرفت، حتی اگر آن حرف‌ها در خوش‌بینانه‌ترین حالت با نیت خیر بیان شده باشند. 
 
من مشکلم با حرف آقای آقاتهرانی جدی‌تر از این حرف‌هاست. ته دلم دوست داشتم این حرف‌ها و این اعداد و آمار دقیقی که از فرط دقیق بودن به فکاهه می‌ماند، یک جورهایی شوخی باشد اما گذشته و رویه این حضرات نشان می‌دهد که خیلی هم آدم‌های بامزه‌ای نیستند و ازقضا با مطایبه و طنز نیز نسبت چندانی ندارند. شکل و شمایل‌شان نشان می‌دهد که به‌تعبیر حضرت لسان‌الغیب، یعنی «زمره عبوس زهد» بیش از هر چیز دیگری شباهت دارند و همین ماجرا را خوفناک می‌کند.
 
این زمره بزرگ‌ترین ویژگی‌شان، ساده نشان دادن همه امور است. از آن‌جایی که اصولاً آدم‌های بحت و بسیطی هستند فکر می‌کنند حل همه مسائل به سادگی صورت می‌گیرد و دیگرانی که حل مشکلات را منوط به دانش و فن و زمان می‌دانند آدم‌های بی‌مسئولیت و بی‌تعهدی هستند وگرنه مشکل بیکاری را می‌توان با یک میلیون تومان حل کرد، تحریم را با دور زدن می‌توان بی‌اثر کرد، فرهنگ را با بخشنامه می‌توان ارتقاء بخشید، اخلاق را می‌توان با وعظ و خطابه سامان بخشید، توسعه را هم می‌توان با همت چند جوان انقلابی به سرانجام رساند و خودروسازی را هم می‌توان به دست جوانان موشک‌ساز سپرد. به همین راحتی.
 
در تمام مبارزات انتخاباتی هم همین شعارها را می‌دهند و بالاخره دل عامی چند را به دست می‌آورند. جالب این‌که از هیچ شکستی هم درس عبرت نمی‌گیرند و درست مثل ملانصرالدین که تا آخر عمر معتقد بود عمرش از ۴۰سال تجاوز نکرده است چراکه حرف مرد یکی است، بازهم معتقدند که یک‌ساله می‌توان کمر ترافیک را خُرد کرد و با اندکی تدبیر می‌توان پول نفت و طلا را بُرد سر سفره مردم.  ترسناک است.
 
این میزان از بحت و بسیط بودن اگر حقیقی باشد خیلی ترسناک است. این‌که واقعاً فکر کنی با یک لایحه چهارپنجم از مسائل لاینحل فرهنگی کشور برای همیشه کلکش کنده می‌شود و می‌رود پی کارش، خیلی خوفناک‌تر از چیزی است که بتوان حتی تصورش را هم کرد.
 
با خودت می‌گویی ای‌کاش این ساده‌انگاری به همین مسئله ختم می‌شد اما خوب می‌دانی که این جماعت با همین دست فرمان درباره معیشت مردم و آینده آن‌ها و سیاست داخلی و خارجی تصمیم می‌گیرند. در همه جای دنیا آدم‌های ساده‌دل و ساده‌انگار وجود دارد. کاریش هم نمی‌توان کرد. اما گمان نکنم در همه‌جای دنیا چنین انسان‌هایی برای سرنوشت میلیون‌ها میلیون انسان تصمیم بگیرند.
 
خدای ناکرده قصد اهانت به کسی را ندارم. چنین آدم‌هایی خیلی هم آدم‌های خوبی هستند و ان‌شاءالله بدون پرسش و پاسخ و معطلی در محضر نکیر و منکر می‌روند در بهترین نقاط بهشت ساکن می‌شوند، اما بهتر است به همان امور اخروی مشغول باشند و این دنیای دون را بسپارند به اهلش. این‌طوری هم برای خودشان بهتر است و هم برای دیگران.
ارسال به دوستان