۰۲ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۲۵۴۴
تاریخ انتشار: ۱۹:۱۸ - ۱۳-۰۷-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۲۵۴۴
انتشار: ۱۹:۱۸ - ۱۳-۰۷-۱۴۰۳

گواه؛ گواهی برای تغییر نگاه در مرکز اسناد/ "عراق می‌خواست امام را بکُشد و گردن ساواک بیندازد"

گواه؛ گواهی برای تغییر نگاه در مرکز اسناد/
مدیر مسؤول «گواه» مصطفی پورمحمدی است که به رغم آرای ناچیز چهرۀ انتخابات ریاست جمهوری بود و خود نوشته: اگر چه حضورم در عرصه انتخابات انتشار نشریه را کمی به عقب انداخت اما تأخیر به وجود آمده را به فال نیک می‌گیرم زیرا مخاطبان فراوانی به خصوص از جوانان و نخبگان مشتاق شنیدن و دیدن شده‌اند.

  عصر ایران- هر چند از مدتی پیش نگاه مدیریتی در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تغییر کرده به این معنی که امکان دست‌رسی به اسناد تاریخی را برای گسترۀ وسیع‌تری فراهم آورده‌اند و با نگاه امنیتی دوران ریاست روح‌الله حسینیان فاصله گرفته اما شمارۀ صفر نشریه «گواه» را می‌توان گواهی ملموس‌تر بر این مدعا دانست.

  شعار خود «گواه» و شاید نام اصلی ثبت شدۀ هم این است: "به گواهی اسناد" و بنا بر این انتظار مخاطب این است که گزارش‌ها و مدعاها بر اساس اسناد باشد و هر چند شمارۀ صفر چنان که از همین »صفر« برمی‌آید هنوز با آنچه می‌تواند باشد فاصله دارد.

   تصویر روی جلد به سید احمد خمینی اختصاص دارد و چون می‌دانیم سی‌امین سالگرد درگذشت فرزند و امین رهبر فقید انقلاب اسفندماه از راه می‌رسد طبعا این پرسش شکل می‌گیرد که به چه مناسبت؟  دلیل آن اما روی جلد آمده: پس از نیم قرن/ گفت‌و‌گوی منتشر نشده با سید احمد خمینی.

  کلمات همین تیتر نشان می‌دهد ادبیات «گواه» قرار است ژورنالیستیک باشد نه تبلیغاتی.  این گفت‌و‌گو را سید حمید زیارتی مشهور به روحانی با سید احمد خمینی در سال 1352 یا 1353 انجام داده و بعد از 50 سال برای اولین بار منتشر شده است.

  بخش قابل توجه مصاحبه جایی است که سید احمد از نقشۀ عراق برای قتل امام خبر داده و این که گردن ساواک بیندازند: » بعد از مرگ تیمور بختیار در عراق یک روز آقای اشراقی داماد ما به خانۀ ما آمد و به من گفت: پیش ما بیا و یک سری به ما بزن. من هم به خانۀ آنها رفتم. دیدم ایشان خیلی ناراحت است. گفتم: چه شده است؟ گفت تقی‌زاده معاون ساواک اینجا آمده بود و گفت: ما بختیار را کشتیم و عراقی‌ها برای این که ما را متهم کنند می‌خواهند آقای خمینی را بکشند و گردن ما بیندازند.‌«

  به خاطر مواضع حمید زیارتی ( روحانی) در قبال دکتر شریعتی طبعا برخی در مقابل خود او موضع دارند ولی این مصاحبه قاعدتا باید مستند باشد و قابل توجه است.
 
 سند نامۀ شماری از روشنفکران  به دبیر کل سازمان ملل درباره تخلیه اراضی اشغالی فلسطین هم از حیث نام‌های امضا کنندگان جالب است: کریم سنجابی، کاظم سامی، احمد صدر حاج‌سیدجوادی، محمد بسته‌نگار و حتی شمس آل‌احمد و علی اصغر حاج سید جوادی و اسلام کاظمیه و جواد مجابی.

  جالب از این حیث که بعد از انقلاب تقریبا تمام آنان به رغم این سوابق کنار گذاشته شدند و از این جمع دکتر مجابی همچنان در حوزه روشنفکری حضور داردو در ایران است.


  غالب مطالب «گواه» بر پایۀ اسناد است اما محدود به این موارد نیست و از جمله می‌توان به مصاحبه با خانم دکتر مینو محرز دربارۀ درمان قطعی ایدز در ایران اشاره کرد که چون هیچ سنخیتی با دیگر مطالب ندارد با یک نگاه شاید نقطه ضعف به حساب آید و با نگاه دیگر احتمالا برای جلب مخاطبانی که دوست دارند به جز مطالب تاریخی با موضوعات روز هم مواجه شوند.

    بانوی دانشمند ایرانی در این گفت‌و‌گو می گوید: "ایران در یک قدمی درمان قطعی ایدز قرار دارد". هر چند باز می توان پرسید: ربط آن با تاریخ و اسناد چیست؟

     نام روزنامه نگاران حرفه‌ای در شناسنامه اما اطمینان می‌دهد که با کاری حرفه‌ای رو به روییم و مدیر مسؤول ( مصطفی پورمحمدی) هم دست سردبیر ( پیام طبیبی)  و تیم او را بازگذاشته است.


جایی از نشریه معرفی کتاب »از سرگذشت« از این حیث جالب است که خاطرات سید محمد حسن خامنه‌ای را دربردارد. او برادر آیت‌الله سید علی خامنه‌ای است. جامعه البته بیشتر دو برادر ایشان – سید محمد و سید هادی- را می‌شناسد و کمتر نام سید حسن خامنه‌ای را شنیده‌ایم که از اسفند 1352 تا اواخر سال 1353 و کمتر از یک سال در کمیته مشترک ضد خرابکاری و زندان قصر بوده و مدتی با برادرش (سید هادی) و دکتر شریعتی هم‌زمان در زندان.

   مدیر مسؤول «گواه» چنان که اشاره شد مصطفی پورمحمدی است که اگرچه در انتخابات ریاست جمهوری رأی اندکی نصیب او شد ولی چهرۀ انتخابات بود و خود نوشته است: 

    "اگر چه حضورم در عرصه انتخابات انتشار نشریۀ «به گواهی اسناد» را کمی به عقب انداخت اما تأخیر به وجود آمده را به فال نیک می‌گیرم زیرا مخاطبان فراوانی به خصوص از جوانان و نخبگان مشتاق شنیدن و دیدن شده‌اند."

    او هدف خود را چنین توضیح داده: "تبیین صحیح و مستند در امان نگاه داشتن گفتمان اصیل انقلاب اسلامی  و واقعیت‌های تاریخی از زنگار دوران و دسیسه های نامردمان."

    نکته جالب این که نام نشریه از نگاه مدیر مسؤول «به گواهی اسناد» است کما این که یادداشت آقای پورمحمدی این عنوان را بر پیشانی دارد: "چرا به گواهی اسناد؟" و از نظر سردبیر همان «گواه» و تیتر یادداشت او این است: "گواه به چه می‌اندیشد؟"

    پیام طبیبی اطمینان داده نقش "هاب‌گونه" نشریه تنها به ارایه منابع تاریخی دست اول ختم نشود زیرا می‌کوشد محلی برای تضارب آرا‌ی اندیشمندان سیاسی و فرهنگی باشد.

    قیمت نشریه 250 هزار تومان است که اگرچه در وانفسای کاغذ اگر نشریه خصوصی باشد اجتناب ناپذیر است اما انتظار می‌رود به این خاطر که امتیاز آن از آن مرکز اسناد است قیمت به گونه‌ای باشد که جوانان و نخبگان در تهیه آن دچار مشکل نشوند زیرا قیمت مجلات روشن‌فکری مستقل نابرخوردار از حمایت‌های دولتی نصف این است.

    منتظر نخستین شماره‌ایم که عدد یک بر پیشانی داشته باشد چرا که این اگرچه اولین است اما به عنوان صفر درآمده. صفری که صفر نیست! /م.خ

ارسال به دوستان