شهرها با رشد جمعیت شهری و تغییر الگوهای مصرف، با چالشهای فزایندهای در زمینه مدیریت زباله به شیوه سنتی مواجه هستند که آنها را به راهکارهای جدید برای دستیابی به مفهوم زبالهصفر سوق داده است. سانفرانسیسکو و سنگاپور دو شهر موفقی هستند که رویکرد زبالهصفر را بهصورت جدی اجرا کردند.
به گزارش ایمنا، مدیریت پسماند یکی از حوزههای حیاتی در زمینه توسعه شهری پایدار بهویژه در زمینه انتقال به سمت اقتصادهای دایرهای است. مفهوم زبالهصفر (Zero Waste) با هدف تبدیل مدیریت پسماند شهری و ایجاد فرهنگهای حمایتی در این زمینه به وجود آمده است که مجموعهای از اصول متمرکز برای پیشگیری از ضایعات و طراحی مجدد چرخههای حیات منابع طبیعی بهمنظور استفاده مجدد از مواد یا بازیافت آنها است.
روشهای سنتی جمعآوری و دفع زباله برای مقابله با نگرانیهای زیستمحیطی و کمبود منابع کافی نیست و به همین دلیل مدیریت پسماند تبدیل به موضوعی مهم در برنامهریزی شهری شده است. شهرهای زبالهصفر امیدوار هستند که با برنامههای مدیریت پسماند شهری جدید و نوآورانه به سمت آیندهای روشن از لحاظ مسائل زیستمحیطی و مدیریت پایدار حرکت کنند.
اصل زبالهصفر یک تغییر بنیادین در نحوه ارتباط جوامع با منابع و زباله را نشان میدهد. این رویکرد از شیوههای سنتی مدیریت زباله که تنها بر دفع متمرکز هستند فاصله میگیرد و به سمت یک سیستم دایرهای حرکت میکند که در آن مواد دور ریختهشده بهعنوان منابع جدید برای تولید محصولات جدید استفاده میشود. در واقع هدف فلسفه زبالهصفر از بین بردن مفهوم زباله بهطور کامل است.
از این منظر «زباله» بهعنوان یک نقص در فرایند طراحی و فرهنگ عمومی در مورد تولید و مصرف بهشمار میآید که نیاز به اصلاح دارد. فلسفه زبالهصفر، یک سیستم دایرهای را پیشنهاد میدهد که در آن زباله بهعنوان یک منبع در نظر گرفته میشود و موجب میشود که طراحی محصولات، فرایندهای تولید، رفتار مصرفکننده و زیرساختهای شهری بر مبنای جلوگیری از تولید زباله انجام شود.
شهرهای سراسر جهان در حال پذیرش اصول زبالهصفر در برنامهریزی و طراحی شهری خود هستند. دو نمونه قابل توجه سنگاپور و سانفرانسیسکو هستند که روشهای نوآورانهای را برای ادغام مدیریت پسماند در شهرسازی سالم معرفی کردهاند. هر دو شهر در کاهش زباله، افزایش نرخ بازیافت و ترویج شیوههای پایدار دستاوردهای قابلتوجهی داشتهاند که در ادامه به بررسی رویکردهای آنها، سیاستها و ابتکارات آموزشی آنها پرداخته میشود.
سنگاپور به دلیل شهرنشینی سریع و رشد جمعیت با چالشهای جدی ناشی از محدودیت فضایی برای دفع زباله مواجه است و به همین دلیل، از فناوری و شیوههای نوآورانه برای ایجاد یک سیستم مدیریت زباله کارآمد استفاده کرده است. این شهر که به برنامهریزی شهری آیندهنگر خود در جهان شناخته شده است، سیستم انتقال زباله پنوماتیک (PWCS) را در مناطق مسکونی مختلف پیادهسازی کرده است.
این شبکه زیرزمینی از فناوری خلأ برای انتقال زبالهها از ساختمانها به یک مکان جمعآوری مرکزی استفاده میکند و نیاز به کامیونهای حمل زباله سنتی را از بین برده است. این سیستم نوآورانه ازدحام ترافیک و آلودگی هوا را کاهش میدهد و در عین حال بهداشت عمومی و زیبایی شهری را نیز بهبود میبخشد. در مناطق یواهوا که یک مکان پیشرو در پذیرش PWCS است، ساکنان بهسادگی زبالههای خود را در ورودیهای تعیینشده قرار میدهند و زبالهها به سرعت از زیر زمین به ایستگاه مرکزی منتقل میشود، جایی که زبالهها فشرده و برای بازیافت و دفع دستهبندی میشود.
این سیستم نهتنها جمعآوری زباله را آسان میکند، بلکه فرهنگ حساسیت نسبت به تولید زباله را در میان ساکنان ترویج میدهد و مدیریت زباله را در روال روزمره زندگی آنها ادغام میکند.
سانفرانسیسکو بهعنوان یک پیشرو در جنبش شهری زبالهصفر شناخته میشود و هدفی جسورانه برای دستیابی به صفر زباله در دفن یا سوزاندن تا سال ۲۰۳۰ دارد. استراتژی این شهر بر سهولت انحراف زباله با طراحی دقیق ساختمانها در سراسر فضاهای مسکونی و تجاری تمرکز دارد.
ساختمانهای جدید در سانفرانسیسکو ملزم به تخصیص فضای مناسب برای سه رویکرد مواد قابل بازیافت، کمپوست و زبالههای قابل دفن هستند. این الزام تضمین میکند که ساکنان دسترسی آسان به امکانات مرتبسازی و تفکیک پسماند مناسب دارند. علاوه بر این، شهر سطلهای زباله هوشمند را مستقر کرده است که از انرژی خورشیدی برای فشردهسازی زبالهها و ارسال هشدار در صورت پر شدن زبالهها، بهینهسازی مسیرهای جمعآوری و کاهش سفرهای کامیونها استفاده میکند و به این ترتیب منجر به کاهش چشمگیری در انتشار آلایندهها میشود.
برنامههای آموزشی و تبلیغاتی جامع شهر از این تلاشها حمایت میکند و به ساکنان آموزش میدهد که چگونه زبالهها را به درستی مرتبسازی کنند. سیستم سه سطل رنگی شهر (آبی برای قابل بازیافت، سبز برای کمپوست و سیاه برای زبالههای دفنی) را به صورت یک زبان بصری یکسان ایجاد کرده است که شهروندان را به انحراف زبالهها در مسیر درست ترغیب میکند.
بینشهای بهدستآمده از این مطالعات چندین دستورالعمل کلیدی طراحی برای برنامهریزان شهری و معماران ارائه میدهد. فراهم کردن سیستمهای مدیریت زباله در مراحل اولیه طراحی ساختمان، دسترسی کافی به جریان زباله قابل بازیافت، کمپوست و زبالههای قابل دفن را تضمین میکند. طراحی نقاط دفع زباله باید بهگونهای باشد که بهطور مساوی در دسترس ساکنان قرار بگیرد و آنها را به تفکیک صحیح زباله تشویق کند.
در نظر گرفتن روشهای پیشرفتهای همچون سیستم پنوماتیک سنگاپور یا دیگر راهحلهای اتوماتیک برای کاهش تجمع زباله در فضاهای عمومی کمک بزرگی برای رسیدن به هدف زبالهصفر بهشمار میآید. استفاده از فناوریهای روز برای بهینه سازی مسیرهای جمعآوری زباله و بهبود شیوههای مدیریت زباله در شهر مردم را به مشارکت عمومی تشویق میکند؛ برای مثال صفحاتی در برنامههای اجتماعی که ساکنان را درباره تکنیکهای مرتبسازی و زمانهای جمعآوری زباله آگاه میکنند.
ایجاد علائم و نشانههای بصری یکنواخت در سراسر شهر برای ترویج عادات صحیح مرتبسازی زباله یکی از دیگر از نکاتی است که عادات مناسب تفکیک زباله را تقویت میکند. ادغام ویژگیهایی در فضاهای عمومی همچون آبسردکنهای عمومی برای کاهش استفاده از بطریهای پلاستیکی و برنامههای ظروف قابل استفاده مجدد میتواند بر کاهش مصرف پلاستیکهای یکبار مصرف تأثیر بگذارد.
استراتژیهای مؤثر زبالهصفر فراتر از زیرساختهای فیزیکی است و طیفی از سیاستهای حمایتی را از مشوقهای مالی گرفته تا الزامات نظارتی میطلبد که کاهش و انحراف زباله را تشویق میکند. این سیاستها باید بهگونهای باشد که ساکنان را به کاهش زباله و تفکیک مناسب با تمرکز بر تولید کمتر زباله غیرقابل بازیافت تشویق کند، برای مثال میتوان به انگیزههای مالی طرح «هر چه بیشتر دور بیندازید، بیشتر بپردازید» اشاره کرد.
الزامات قانونی نیز نقش مؤثری در رسیدن به اهداف زبالهصفر دارد؛ ادغام ملاحظات مدیریت زباله در فرایند تأیید مجوز کاربری ساختمان تضمین میکند که ملاحظات زباله بخشی از طرحهای اولیه است و مسائل مربوط به پسماند از همان ابتدا مورد توجه قرار میگیرد.
پیادهسازی برنامههایی که تولیدکنندگان را مسئول چرخه عمر کامل محصولاتشان میکند راهی است که آنها را به استفاده از شیوهها و مواد پایدار در راستای دستیابی به اقتصاد دایرهای تشویق میکند. سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی و تبلیغاتی نیز برای تضمین اینکه جامعه درک بهتری از طرحها و شرکت در تلاشهای شهری برای زبالهصفر داشته باشد، امری حیاتی است.
ایجاد انگیزه برای کسبوکارهایی که از روشهای زبالهصفر یا توسعه فناوریهای نوآورانه استفاده میکنند، میتواند مشارکت بخش خصوصی را افزایش دهد. تعیین اهداف شفاف و بلندپروازانه برای شهر و حفظ شفافیت از طریق گزارشدهی منظم، مشارکت و مسئولیتپذیری را بین ساکنان تقویت میکند. این اقدامات، سیاستی جامع و یک چارچوب قوی برای تسهیل انتقال به یک محیط شهری بدون زباله ایجاد میکند.