۰۸ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۰
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 154 حافظ

راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با او رطل گران توان زد

بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

قد خمیده ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد

در خانقه نگنجد اسرار عشقبازی
جام می مغانه هم با مغان توان زد

درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد

گر دولت وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تخیل بر آستان توان زد

عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد

شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد

حافظ به حق قرآن کز شید و زرق بازآی
باشد که گوی عیشی در این جهان توان زد

تفسیر :

گاهی دچار کبر و غرور می شوید که باید از آن برحذر باشید. توانایی و استعدادهای زیادی دارید که با تکیه بر آن ها می توانید به اهداف خود جامه عمل بپوشانید. اراده و تلاش دو رمز موفقیت در هرکاری می باشد.

زمان شروع کارهای مهمی فرا رسیده که لازم است شک و تردید را کنار گذاشته و با هوشیاری و درایت و سرعت وارد میدان شوید. سختی ها به زودی برطرف می شود. به زودی به مراد دل خود خواهید رسید. نذر را ادا کنید.