فکر کردن در مورد اینکه چطور با دیگران سر صحبت را باز کنیم، اغلب ممکن است باعث خستگی شود، به خصوص اگر درونگرا باشید. اما باید بدانید ایجاد ارتباط با دیگران نیازی به مکالمات اجباری یا ناخوشایند ندارد.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از geediting، نیازی نیست فهرست گسترده ای از موضوعات جذاب را برای شروع کردن صحبت در اختیار داشته باشید؛ گاهی اوقات، تنها یک سوال ساده کافی است تا کارها پیش برود. نکته کلیدی این است که آن را ساده و طبیعی نگه دارید و در عین حال بر ایجاد احساس راحتی در طرف مقابل تمرکز کنید.
در اینجا ۷ موضوع برای شروع کردن مکالمه به اشتراک می‌گذاریم که برای آسان کردن صحبت های کوتاه طراحی شده اند.
شروع کردن صحبت نباید مشکل بزرگی باشد. در واقع، یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای شروع مکالمه این است که به سادگی در مورد روز کسی بپرسید. این یک سوال ساده است، اما همچنین یک سوال باز است.
این به طرف مقابل فرصتی می دهد تا چیزی در مورد زندگی خود به اشتراک بگذارد و به شما فرصتی می دهد که گوش کنید. به هر حال گوش دادن یکی از مهمترین جنبه های مکالمه است. و به‌عنوان یک درونگرا، احتمالاً در آن بهتر از بقیه هستید.
اما نکته کلیدی اینجاست - وقتی درباره روز آنها می‌پرسید، واقعاً به پاسخ آنها اهمیت دهید. به آنچه آنها می گویند علاقه نشان دهید و مطابق با آن پاسخ دهید. این سوال ساده می تواند دنیایی از موضوعات را برای گفتگو باز کند. و مهمتر از همه، فشار را از شما دور می کند.
بنابراین دفعه بعد که برای کلمات گیر کردید، فقط بپرسید "روزتان چطور بود؟" این یک سوال کوچک است که می تواند به ارتباطات بزرگ منجر شود.
مردم داستان ها را دوست دارند. پس می‌توانید برای شروع گفتگو ماجرای جالبی که اخیرا برایتان پیش آمده را تعریف کنید.
لازم نیست داستان شما خاص باشد. می تواند در مورد چیزی باشد که خوانده اید، فیلمی که دیده اید یا حتی چیز خنده داری که حیوان خانگی شما انجام داده است. هدف تحت تاثیر قرار دادن نیست، بلکه درگیر کردن است.
آیا می دانستید که وقتی دو نفر متوجه می شوند که علاقه مشترکی دارند، ترشح اکسی توسین در مغز آنها تحریک می شود؟ این "هورمون پیوند" به ایجاد اعتماد و تعمیق ارتباطات کمک می کند و علایق مشترک را به ابزاری قدرتمند در گفتگو تبدیل می کند.
برای درونگراها، شروع بحث در مورد یک سرگرمی یا اشتیاق مشترک می تواند راهی فوق العاده برای درگیر شدن در صحبت های کوچک باشد. این می تواند هر چیزی از کتاب، فیلم، موسیقی گرفته تا ورزش یا حتی غذا باشد.
زیبایی این رویکرد این است که به طور طبیعی به موضوعات بیشتری منجر می شود و مکالمه را جاری نگه می دارد. به علاوه، به شما این امکان را می‌دهد تا بدون اینکه بیش از حد در معرض دید قرار بگیرید، چیزی در مورد خودتان به اشتراک بگذارید.
سوال پرسیدن بخش اساسی هر مکالمه ای است. اما برای افراد درونگرا، نوع سوالی که می‌پرسید می‌تواند دنیای متفاوتی ایجاد کند.
سوالات باز بهترین دوست شما در مورد صحبت های کوچک هستند. اینها سوالاتی هستند که نمی توان با یک "بله" یا "خیر" ساده به آنها پاسخ داد و طرف مقابل را تشویق می کند تا اطلاعات بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارد.
به عنوان مثال، به جای پرسیدن "آیا شغل خود را دوست دارید؟" که می توان به آن پاسخ مثبت داد یا خیر، بپرسید "چه چیزی را در شغل خود بیشتر دوست دارید؟" این آنها را دعوت می کند تا جزئیات بیشتری را به اشتراک بگذارند و به طور بالقوه مکالمه عمیق تری را شروع کنند.
به هر حال، هدف فقط پر کردن سکوت نیست. این برای درک بهتر طرف مقابل است. و پرسیدن سؤالات باز راهی عالی برای انجام این کار است.
اشتراک گذاری در مورد چالشی که بر آن غلبه کرده اید می تواند شروع کننده مکالمه موثری باشد. انعطاف پذیری و رشد را نشان می دهد و اغلب طرف مقابل را ترغیب می کند تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارد.
سفر یک موضوع هیجان انگیز است که می تواند باعث ایجاد علاقه و کنجکاوی شود. صحبت کردن درباره سفر به شما امکان می دهد داستان ها، تجربیات یا حتی چیزهایی را که در طول مسیر یاد گرفته اید به اشتراک بگذارید.
همچنین این فرصت را برای طرف مقابل باز می کند تا تجربیات یا رویاهای سفر خود را به اشتراک بگذارد. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد علایق و آرزوهای یکدیگر است.
معتبرترین مکالمات زمانی اتفاق می افتد که شما به سادگی خودتان باشید. مردم می توانند تشخیص دهند که شما چه زمانی واقعی هستید، و در عوض آنها را به واقعی بودن دعوت می کند.
اجازه دهید علایق، تجربیات و دیدگاه های منحصر به فرد شما، مکالمه را هدایت کند.
در نهایت، هیچ کس دیگری مانند شما در دنیا وجود ندارد، و این بزرگترین نقطه قوت شما برای ایجاد ارتباطات معنادار است.
لازم نیست مکالمات پر از اضطراب یا فشار باشد، مخصوصاً برای افراد درونگرا. با استفاده از این شروع‌کننده‌های مکالمه ساده و متفکرانه، می‌توانید مکالمه کوچک را به تجربه‌ای راحت‌تر و معنادار تبدیل کنید.
این در مورد گفتن حرف "درست" یا تحت تاثیر قرار دادن کسی نیست، بلکه در ارتباط با دیگران به روشی است که برای شما معتبر باشد.
با گذشت زمان، تمرین این رویکردها باعث می شود که مکالمات کمتر شبیه یک کار و بیشتر شبیه فرصتی برای ارتباط در سطح عمیق تر باشد.
هرچه این موارد را بیشتر به کار ببرید، تقویت طبیعی آن ارتباطات آسان‌تر می‌شود و صحبت‌های کوچک را به چیزی تبدیل می‌کنید که حتی ممکن است از آن لذت ببرید.