رونامه سازندگی درباره ۳۰ تابلوی فاخر موزه امام علی که پنهانی در دوبی به فروش رسیدند گزارشی تحقیقی منتشر کرد.
سازندگی نوشت: بنا بر اطلاعات سایت World art Dubai تعداد 14 اثر از ۳۰ اثر ارزشمند هنرمندان ایرانی که از موزه امام علی خارج شدند در کشور امارات و شهر دوبی فروخته شدهاند و از ۱۶ اثر دیگر خبری نیست.
این روزنامه مطلع شد: پنج اثر از عنایتالله نظرینوری چهار اثر از علیاکبر صادقی، دو اثر از هانیبال الخاص، رضا هدایت و رضوان صادقزاده و یک اثر از آیدین آغداشلو، محمود جوادیپور، حسین محجوبی، صادق تبریزی، احمد خلیلیفرد، خسرو خسروی، آنه محمدتاتاری، حبیب توحیدی، مهدی حسینی، احمد وکیلی، علی ذاکری، طاهر شیخالحکما، علی شیرازی، نعمت لالهای و بابک خدابنده از موزه امام علی خارج شده و سر از دوبی درآوردهاند. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران چند روز پیش اعلام کرده بود: ارزش یکی از این آثار فقط ۳۰ میلیارد تومان بوده است.
دو خبر داریم که هر دو هم خوب هستند و هم بد. خبر بد این است که ۳۰ تابلوی ارزشمند از موزه امام علی (وابسته به شهرداری تهران) خارج و به کشور امارات منتقل شدهاند. خبر خوب هم این است که نصفی از آنها احتمالاً هنوز به فروش نرفته و شاید بتوان راهی برای یافتن آنها جست و آن آثار ارزشمند را به کشور بازگرداند. آنطور که سایت World art Dubai نشان میدهد ۱۴ اثر فاخر هنرمندان ایرانی متاسفانه فروخته شدهاند اما ۱۶ اثر دیگر هنوز فروخته نشدهاند. اما کجا هستند؟ و در دست چه کسی است؟ البته آن ۱۶ اثر دیگر هم شاید فروخته باشند اما از آنجایی که هنوز فروش آنها در سایتی ثبت نشده است، این روزنه به ما امیدواری میدهد که شاید بتوان ردی از آنها پیدا کرد.
اکنون در کنار اینکه روزبهروز کیفیت زندگی در شهرمان پایین میآید و آلودگی هوا و دود و زباله بیشازپیش میشود باید نگران آثار هنری هنرمندانمان هم باشیم. آثاری که از این هوای آلوده به نقاط خوشآبوهواتر جهان میروند!
موزهی امام علی زیرمجموعه شهرداری تهران و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری، یکی از موزههای معتبر پایتخت است که حالا در گنجینهاش ۳۰ جای خالی دارد. ۳۰ اثری که ناگهان محو شدهاند و حدود ۶ ماه از غیبتشان میگذرد. اوایل امسال یک نامه به موزه میرسد که طبق شنیدههای ما یکی از مدیران (نام ایشان در دفتر روزنامه ثبت و محفوظ است) شهرداری با امضای خود به خروج ۳۰ اثر هنری برجسته مجوز داده اما ظاهراً حتی خودش هم پیگیر بازگشت آنها نیست.
وقتی ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران در تازهترین جلسه شورا درباره این اتفاق حرف زد و خبر داد که این آثار از موزه خارج شده و برنگردانده شدهاند و حتی ارزش یکی از آنها به تنهایی ۳۰ میلیارد تومان است، هیچکس تصور نمیکرد بخشی از تابلوها- که البته ردی از آنها پیدا شده- چند ماه قبل به فروش رسیده باشند.
امانی روز یکشنبه در دویستوشصتونهمین جلسه شورای شهر تهران به این موضوع پرداخت و طبق بند ۸ ماده ۸۰ قانون اختیارات و وظایف شورا و شهرداری- که درباره وظیفه شورای اسلامی شهر در نظارت بر اداره و حفظ داراییهای شهرداریهاست- خواستار پیگیری موضوع در شورا و ارائه توضیح از جانب شهرداری شد. او همچنین گفت، آثاری از موزه خارج شده که یک مورد از آنها ۳۰ میلیارد تومان ارزش مادی داشته است.
احتمالاً امانی و بسیاری از علاقهمندان هنر که از شنیدن این خبر بهتزده شدند و حتی بسیاری از رسانههایی که درباره اتفاقات و رویدادهای شهرداری تهران و مسائل و مصائب شهردار تهران تیتر زدند به خاطر نداشته باشند که اواخر فروردین امسال بخشی از آثار این موزه در گزارشهای تصویری تازهترین دوره سالانه «World art Dubai» روی دیوار رفته بود.
۳۰ اثر از ۲۰ هنرمند
بهرغم تلاش مداوم دستهای پشت پرده برای مسکوت ماندن موضوع، سازندگی به فهرستی از تابلوهای خارج شده از موزه دست پیدا کرد. یک موسسه فرهنگی و هنری نام آثار هنرمندان زیر را از موزه به امانت گرفته است: پنج اثر از عنایتالله نظرینوری، چهار اثر از علیاکبر صادقی، دو اثر از هانیبال الخاص، رضا هدایت و رضوان صادقزاده و یک اثر از آیدین آغداشلو، محمود جوادیپور، حسین محجوبی، صادق تبریزی، احمد خلیلیفرد، خسرو خسروی، آنه محمدتاتاری، حبیب توحیدی، مهدی حسینی، احمد وکیلی، علی ذاکری، طاهر شیخالحکما، علی شیرازی، نعمت لالهای و بابک خدابنده.
نگاهی کوتاه به این نامها نشان میدهد، آنچه از موزه خارج شده، ارزش مادی و معنوی بسیاری دارد اما با توجه به اینکه اغلب آثار تابلوهایی کوچک بودهاند، قیمتهای میلیونی داشتند و اگر آنچه آقای امانی درباره ارزش مادی برخی از این آثار اعلام کردهف درست باشد و خطایی نداشته باشد، نشان میدهد که چه آثار ارزشمندی به لحاظ هنری و مالی از دست رفتهاند.
اگرچه برخی دیگر نیز مدعی هستند که درباره قیمتگذاری این آثار باید احتیاط کرد زیرا ممکن است برخی قیمتهای میلیاردی نداشته باشند. با این حال در هر دو صورت، موضوع همچنان مهم است و چیزی از عمق فاجعه نمیکاهد. طبق اعلام سایت «World art Dubai» ۳۹ اثر از سوی موسسه ماهستان در این رویداد فروخته شده که تعداد ۱۴ اثر آن متعلق به موزه امام علی است.
این یعنی اگر عزم و ارادهای برای بازگرداندن تابلوها در کار باشد لااقل ۱۶ اثری را برمیگرداند که در این فهرست قرار ندارند. البته اگر در رویداد دیگری بیسروصدا فروخته نشده باشند!
خوشبینانه اینکه هنوز میتوان امیدوار بود، چهار اثر از عنایتالله نظرینوری، دو اثر از رضوان صادقزاده و یک اثر احمد خلیلیفرد، خسرو خسروی، آنه محمدتاتاری، احمد وکیلی، علی ذاکری، طاهر شیخالحکما، علی شیرازی، نعمت لالهای، رضا هدایت و بابک خدابنده به موزه برگردد.
اغلب آثار با قیمتی به مراتب پایینتر از قیمت واقعی و بازار هنر ایران فروخته شدهاند! از ۱۶ اثر دیگر هنوز تصویری نداریم و نمیتوانیم برآورد قیمتی برای آنها داشته باشیم اما باور اینکه دستاندارکاران این امر نامیمون برای کسب این مبلغ درآمد، سراغ کاری چنین پرحاشیه رفته باشند، نامعقول و دور از ذهن است. حتی اگر فروش کارها در این رویداد صوری بوده و فروشنده و خریدار یکی باشند، باز به دردسرش نمیارزد!
چند گام به عقب
اواخر پاییز سال ۱۴۰۱ شورایی با عنوان ساماندهی آثار هنری در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران شکل گرفته که سند مربوط به آن منتشر خواهد شد. مهرداد باقریپپدنی، رئیس این سازمان، سیدشهابالدین شکیبا را به سمت دبیری این شورا منصوب کرد و مصطفی گودرزی، علی رجبی، ابراهیم حقیقی، عبدالحمید قدیریان، محمد زرویینصرآباد، امیر عبدالحسینی و یاسر جلالی بهعنوان اعضای شورا معرفی شدند.
برای آغاز فعالیت این شورا کتابخانه تخصصی موزه امام علی منحل اعلام شد و آثار یک کتابخانه تخصصی ارزشمند، روانه مراکز مختلف این سازمان شدند. هیچکس نمیداند در این شورا چه گذشته اما پا پس کشیدن هنرمندان و در صدر آنها ابراهیم حقیقی کار را با وقفه سپس تعطیلی مواجه کرد.
شنیدهها حاکی از آن است که پس از مخالفت حقیقی با روند کار شورا و سر باز زدن از حضور در آن شهرداری دست به دامن مهدی چمران، رئیس شورای شهر میشود و او هم با توجه به حساسیتی که درباره آثار هنری و فروش آنها وجود دارد، میگوید: مساله باید در شورا مطرح شود و کل موضوع مسکوت میماند.
سال ۱۴۰۱ اتفاق دیگری هم میافتد، ناگهان دو موسسه فرهنگی و هنری دیگری متولد میشوند، مدیرعامل هر دو یکی است. هیچ اطلاعاتی از موسسه فرهنگی و هنری ماهستان موجود نیست و نمیدانیم چه پیشینهای دارد.
وبگردیها نشان میدهد، موسسه فرهنگی و هنری نام تا چندی پیش مشغول تهیه پازل از آثار نقاشهای معاصر ایران و مجموعههای لذت رنگآمیزی نقاشی قهوهخانهای برای آشنایی مردم با هنر بوده اما دو سال بعد ۳۰ اثر موزهی امام علی را به بهانه برگزاری نمایشگاه تحویل میگیرد تا با عنوان آن یکی موسسه یعنی ماهستان به بهانه برگزاری نمایشگاه از کشور خارج کند.
حال سوال مهم این است که این موسسات نهچندان مطرح با مجوز یا چراغ سبز چه کسی یا کسانی توانستهاند، آثاری ارزشمند را از یک موزه مهم کشور خارج کرده و به فروش برسانند.
چند گام به جلو
۴ میلیارد، ۴۰ و حتی ۴۰۰ میلیارد در عدد درآمدهای شهرداری تهران خندهدارند. بنابراین نمیتوان به رویه ظاهری ماجرا دل خوش کرد و گفت، پرونده این اتفاق بسته شده است. به عبارت بهتر باید گفت آنچه پیش آمده، نشان میدهد زنگ خطر بزرگ به صدا درآمده است.
موزه امام علی گنجینه با ارزش میلیون دلاری از آثار پرویز تناولی دارد، چند اثر از سهراب سپهری و دهها نقاشی قهوهخانهای بیبدیل و آثار ارزشمند دیگری که در هنر ایران تکرار نشدنیاند. میتوان حدس زد، چشم مولدگران- آنها که به اسم مولدسازی خوابهای عجیبوغریبی برای فرهنگ و هنر ایران دیدند- در اصل به این آثار باشد و برای شروع کار در رویدادی که اصطلاحاً مختص خردهفروشی هنری است، تابلوهایی کوچکتر را فروختهاند به امید فروش آثار بزرگتر وگرنه که فروشی با این رقم برای نهاد ثروتمندی چون شهرداری تهران جز بیآبرویی چه میتواند داشته باشد؟
آنچه گذشته نیاز به یک واکاوی عمیق دارد و مهمتر از آن نیاز به یک شفافیت گسترده در امر موزهداری کشور. آثار موجود در موزهها، موضوعی امنیتی نیستند و باید فهرست آثارشان در اختیار عموم باشد.
تبدیل گنجینه موزهها به حیاط خلوت و مخفی کردن داشتههای آنها میتواند همواره فضایی برای فساد ایجاد کند. چه بسیار آثاری که طی دهههای گذشته خارج از موزهها معامله شدهاند و آماری از آنها در دست نیست. کار از کار گذشته اما حالا هم وقت خوبی برای سکوت نیست. آنچه گذشته، نیازمند اطلاعرسانی از سوی مسئولان شهرداری تهران بهخصوص رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و رئیس موزه امام علی است.
از طرف دیگر موسسات فرهنگی هنری نام و ماهستان هم باید نسبت به اقداماتشان در دوبی و کل روند امانت گرفتن تابلوها از گنجینه موزه امام علی و سرنوشت آنها شفافسازی کرده و بگویند ۱۶ تابلوی دیگر اکنون کجا هستند.
اینها و دهها سوال بیجواب دیگر وجود دارد که در صورت ادامه سکوت شهرداری تهران و موسسات فرهنگی و هنری نام و ماهستان هر روز شبهات بیشتر و فرضیههای نادرست دیگری را پررنگ خواهد کرد مگر اینکه آثار خارج شده، لااقل آنها که احتمالاً فروخته نشدهاند با حضور هنرمندان و اهالی رسانه به موزه بازگردانده شود.
نهفقط اینکه شهرداری لااقل چند اثر هنری فاخر هم برای موزه خریداری کرده و با صداقت و عذرخواهی از جامعه برای جبران آنچه گذشته، تلاش کند. آقای زاکانی این فرصت آخر است، کاری کنید که مردم شاید روزی دوباره، اجازه دهند که شهردار شوید!