مسئله نهادهای موازی در کشور، موضوعی جدید نیست، اما به نظر میرسد این روزها تعداد این نوع نهادها رو به افزایش است. اخیرا یک رسانه در گزارشی به نقل از منابع آگاه خود از افزایش چنین پدیدهای در یک وزارتخانه پرده برداشته است.
به گزارش فرارو، حضور حدود ۳۰۰ نفر، غیر از کارمندان رسمی وزارت کشور در قالب "قرارگاهها و کمیتههای مختلف" مانند قرارگاه عفاف و حجاب و... موضوعیست که در این گزارش به آن پرداخته شده است. اما این شرایط که عمدتا به عنوان فعالیتهایی خارج از ساختار رسمی وزارتخانه و بدون مسئولیت مشخص تعریف میشود با چه تبعاتی همراه است و چه آسیبهایی برای دولت و ملت خواهد داشت؟ منصور حقیقت پور، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
سازمانهای موازی وزارتخانهها کاری به جز بی خاصیت کردن سیستم ندارند
کشور ما پر شده از اقدامات تکراری، پرهزینه و کم بازده؛ سازمانهای موازی به چه کاری میآیند؟منصور حقیقت پور به فرارو گفت: «سازمانها، کمیتهها، شوراها و نهادهایی که به موازات نهادهای اصلی تشکیل شده اند کاری به جز بی خاصیت کردن سیستم ندارند. ما نباید در سیستم بای پس انجام دهیم. ما یا باید راه را باز کنیم تا سیستم مذکور درست عمل کند، یا باید سیستم را اصلاح کنیم تا شرایط بهتری ایجاد شود.
بای پس کردن سیستم از طریق ایجاد بنگاهها و سازمانها، یک اشتباه بزرگ است. البته منطقی است که در برخی از موارد خاص، اتفاقاتی رخ میدهد که نیازمند یک ورود مدتدار و معین نهادی باشیم. برای مثال، تصمیم میگیرم امنیت جنوب شرق کشور را تقویت کنیم و برای دو ماه به طور ویژه تصمیم میگیریم تمامی نقصانها و مشکلات موجود در سیستمهای مرزی کشور را شناسایی و تقویت کنیم. اما پس از دو ماه و با پایان یافتن این پروژه، برنامه مذکور را جمع میکنیم و ادامه نمیدهیم.
اما این که در یک وزارتخانه، دهها کمیته و کمیسیون و نهاد موازی تاسیس کنیم و سپس این کمیتهها و امثالهم خود را به سیستم تحمیل کنند، یا به موازات ساختار قانونی به شکلی فراقانونی فعالیت کنند، اشتباه است.»
وی افزود: «ما یک اشتباه بزرگ نیز در بخش حکمرانی انجام داده ایم و تعدادی از قرارگاهها و نهادهایی را از ابتدای انقلاب شروع کردیم و جا انداختیم که مشمول زمان میشدند. درواقع اکنون دیگر زمان جمع شدن و برچیده شدن یا اصلاح فعالیت برخی نهادها است. برای مثال بعد از انقلاب متوجه شدیم که میزان بی سوادی در کشور بسیار زیاد است و در نتیجه نهضت سوادآموزی را تاسیس کردیم. اما پرسش این است که قرار است تا چه زمانی به انجام فعالیتهای این نهضت ادامه دهیم؟ ما باید برنامه داشته باشیم و برای مثال بگوییم در ظرف یک مدت زمانی مشخص نرخ بی سوادان را به ۵ درصد میرسانیم و سپس بی سوادی را به طور کامل از کشور حذف میکنیم. حتی کمیته امداد نیز باید فعالیت خود را محدود، مشخص یا خاتمه دهد.
قرار نیست فقر را در کشور نهادینه کنیم، بلکه قرار است با فقر مبارزه کنیم. قرار بود کمیته امتداد فقر را ریشه کن کند. ما نه تنها این آرمان را فراموش کرده ایم، بلکه هر سال آمار میدهیم که تعداد زیادی مددجو، به مددجویان کمیته امداد افزوده شده است. بنیاد مسکن تا چه زمانی قرار است به فعالیت خود ادامه دهد؟ مگر هدف بنیاد مسکن ساخت مسکن در بازههای زمانی مشخص نبود؟
مگر قرار نبود ظرف یک سال تا ۱۰ سال مسکن بسازیم؟ آیا بنیاد مسکن به آرمانهای خود رسید و تمام شد؟ بهتر نیست مسکن سازی در کشور را به افرادی بسپاریم که ساخت مسکن وظیفه قانونی آنان بوده است؟ در حال حاضر موارد مشابه زیادی داریم.»
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: «ما باید هر چه سریعتر نه تنها نهادهای اضافی را حذف کنیم، بلکه اقداماتی برای تشکیل سازمانهای زودبازده و کم هزینه انجام دهیم. کشور ما پر شده از اقدامات تکراری، پرهزینه و کم بازده. هم اکنون ما چند نهاد امدادرسان در کشور داریم؟ امدادرسانی را کمیته امداد، بسیج، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و امثالهم بی وقفه انجام میدهند. اما چرا همه هستند و هیچکس نیست؟
لازم است همه نهادهای موازی هرچه سریعتر سازماندهی مجدد شوند. باید سیستم را اصلاح کنیم نه این که سیستم را مدام بای پس کنیم. این هم تلقی اشتباهی است که برخی تصور میکنند باید قوانین جدید تدوین شود. اصلا نیازی به قوانین نیست. دولت این اختیار را دارد که نهادها و سازمانها را مورد نظارت و بررسی قرار دهد.
این کار قوه مجریه است و نه به قوه قضائیه مرتبط است و نه قوه مقننه. دولت باید هر چه سریعتر این نوع موازی کاریها یا اقدامات بی حاصل برخی نهادها را در شورای سران مطرح کرده و نظر آنها را بگیرد و شروع به اصلاحات لازم کند. رئیس جمهور باید نهادها را ملزم به پاسخگویی کند.»