صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۶۰۵۸۸
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۳ - ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 22 April 2024

رسوایی خون‌های آلوده در انگلیس؛ سوءاستفاده از کودکان به جای خوکچه‌های آزمایشگاهی

این اسناد دنیایی مخفی و مخوف از آزمایشات بالینی ناامن را نشان می دهند که شامل سوءاستفاده از کودکان در انگلیس می‌شود و پزشکان اهداف تحقیقاتی را مقدم بر نیازهای بیماران دانسته‌اند.

طبق اسنادی که بی‌بی‌سی منتشر کرده است، ابعادی گسترده از رسواییِ انجامِ برخی آزمایش‌های پزشکی با استفاده از فرآورده‌های خونی آلوده روی کودکان در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ در انگلیس مشاهده شده است.

به گزارش ایسنا، این اسناد دنیایی مخفی و مخوف از آزمایشات بالینی ناامن را نشان می دهند که شامل سوءاستفاده از کودکان در انگلیس می‌شود و پزشکان اهداف تحقیقاتی را مقدم بر نیازهای بیماران دانسته‌اند.

این آزمایشات بیش از ۱۵ سال ادامه یافت و صدها نفر را درگیر کرد که بیشتر آنها به هپاتیت C و HIV آلوده شدند.

یکی از افرادی که در این آزمایش زنده‌ مانده است به بی‌بی‌سی گفت: با او مانند یک «خوکچه هندی» رفتار می‌شده است.

این کارآزمایی‌ها شامل کودکان مبتلا به اختلالات انعقاد خون بود و این در حالی است که خانواده‌ این کودکان اغلب با شرکت آنها موافقت نمی‌کردند. همچنین بیشتر کودکانی که در این آزمایشات شرکت کرده بودند، جان خود را از دست داده‌اند.

این اسناد همچنین نشان می‌دهند پزشکان مراکز درمان بیماران هموفیلی در انگلیس از فرآورده‌های خونی استفاده می‌کردند که به احتمال زیاد آلوده شناخته شده بودند.

کمبود محصولات و مشتقات خونی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی در انگلیس به این معنی بود که این کشور باید مقدار زیادی خون از ایالات‌متحده آمریکا وارد می‌کرد. داوطلبان خون‌دهی از گروه‌های پرخطر جامعه از جمله در زندان‌ها و معتادان به مواد مخدر بودند که پلاسمای خون اهدا می‌کردند. 

این پلاسماها که به‌ احتمال‌ زیاد حامل ویروس‌های مختلفی چون هپاتیت C – ویروسی که به کبد حمله می‌کند و موجب سیروز یا سرطان کبد می‌شود- و همچنین اچ‌آی‌وی بودند، برای هدف‌های درمانی مورد استفاده قرار گرفتند.

یکی از فرآورده های خونی که به نام فاکتور هشتم شناخته می شود برای جلوگیری از خونریزی بسیار موثر است اما به عنوان فراورده آلوده به ویروس شناخته شده بود.

تحقیقات عمومی در مورد این رسوایی در حال انجام است و گزارش نهایی در مورد آن در ماه مه ارائه می شود.

با من مثل یک خوکچه آزمایشگاهی رفتار کردند

«لوک او شیا فیلیپس» ۴۲ ساله دچار نوع ملایم هموفیلی است. هموفیلی اختلالی در سیستم انعقاد خون است که در آن فرد به‌راحتی دچار خونریزی و کبودی می‌شود.

او در دورانی که در بیمارستان «میدلسکس» در مرکز لندن تحت درمان بود، دچار هپاتیت نوع C شد که می‌توانست عفونتی کشنده باشد و جان او را به خطر بیندازد. دلیل بستری شدن او، زخم کوچکی بود که در سال ۱۹۸۵ وقتی سه‌ساله بود در دهانش ایجاد شده بود.

مدارکی که بی‌بی‌سی مشاهده کرده است نشان می‌دهند مسئولان بیمارستان از قصد به او این محصول خونی آلوده را تزریق کردند و پزشک معالج می‌دانسته که این خون احتمالاً آلوده است. هدف آن‌ها این بوده که بتوانند لوک را برای یک آزمایش بالینی ثبت‌نام کنند.

پزشک موردنظر می‌خواسته بداند احتمال اینکه بیماران با دریافت فاکتور هشت که تحت فرآیند جدید حرارتی قرارگرفته، بازهم دچار بیماری شوند چقدر است. لوک که تابه‌حال هیچ‌وقت برای هموفیلی ملایمش تحت درمان قرار نگرفته بود، فاکتور هشت حرارت دیده دریافت کرد تا خونریزی دهانش متوقف شود.

نامه‌ای از طرف پزشک لوک به نام «ساموئل ماچین» به یکی از متخصصان هموفیلی به‌عنوان یکی از مدارک در دادگاه ارائه‌ شده است.

دکتر ماچین در این نامه برای دکتر «پیتر کرنوف» در بیمارستان «رویال فری» لندن درباره جزییات درمان لوک و یک پسر دیگر توضیح داده است و اضافه کرده است: امیدوارم آن‌ها برای آزمایش بالینی روش حرارت‌دهی فاکتور هشت که در حال انجامش هستید، مناسب باشند.

چند ماه قبل، دکتر کرنوف از همکارانش که در این زمینه کار می‌کردند خواسته بود بیمارانی که ممکن است برای آزمایش بالینی روش جدیدی که تحت مطالعه داشت، مناسب باشند را به او معرفی کند. او خصوصاً تأکید کرده بود بیمارانی را می‌خواهد که قبلاً برای بیماری تحت درمان قرار نگرفته‌اند که در اصطلاح پزشکی به آن «پی‌یوپی» می‌گویند.

لوک به بی‌بی‌سی می‌گوید: با من مثل یک خوکچه آزمایشگاهی رفتار کردند و در آزمایش بالینی شرکت دادند که می‌توانست به قیمت جانم تمام شود. جور دیگری نمی‌شود توضیحش داد. آن‌ها درمان من را عوض کردند تا بتوانند در لیست شرکت‌کنندگان آزمایش بالینی واردم کنند. این تغییر دارو، من را مبتلا به بیماری کشنده هپاتیت C کرد و در تمام این دوران، آنها هیچ اطلاعاتی به مادرم ندادند.

چند سال بعد این آزمایش بالینی به نتیجه رسید. تا آن زمان لوک آزمایش خون‌های فراوانی داده بود. پزشکان می‌گفتند او را تحت نظر دارند و مادر لوک هم قدردان آن‌ها بود.

دکتر کنوف و دکتر ماچین در نتیجه نهایی تحقیق بالینی خود که در سال ۱۹۸۷ منتشر کردند به این نتیجه رسیدند که فرآیند حرارتی هیچ تأثیری در از بین بردن احتمال ابتلا به هپاتیت C نداشته یا تأثیر آن فوق‌العاده جزئی بوده است.

دکتر کرنوف و دکتر ماچین دیگر زنده نیستند.

دکتر ماچین قبل از مرگ در دادگاه مدارکی ارائه داد و تأیید کرد که لوک را برای تحقیق دکتر کرنوف ثبت‌نام کرده است.

او بی‌اطلاعی مادر لوک از این تصمیم را رد کرد و گفت: این مسئله حتماً با مادر لوک در میان گذاشته‌ شده است. البته قبول دارم که استانداردهای موجود در سال‌های دهه ۸۰ در مورد کسب رضایت بیماران نسبت به زمان حال بسیار متفاوت بود.

با این‌ وجود اوشیا (مادر لوک) در جلسه دادرسی گفت به‌هیچ‌وجه در مورد شرکت دادن لوک در آزمایش بالینی حرفی با او زده نشده بود. او گفت: وقتی پای کودک معصوم سه سال و نیمه در میان است، من هرگز با چنین تصمیمی موافقت نمی‌کردم. هرگز اجازه نمی‌دادم فرزندم بخشی از این مطالعه بالینی باشد.

مدارک نشان می‌دهند که پزشکان از سال ۱۹۹۳ می‌دانستند که لوک دچار هپاتیت C شده است اما تا سال ۱۹۹۷ به او اطلاع ندادند. یکی از مدارک موجود در پرونده لوک، تست مثبتی است که در کنار آن نوشته‌ شده: این مسئله با بیمار و خانواده‌اش مطرح نشده است.

لوک هم‌اکنون بعد از درمان موفق، دیگر مبتلا به عفونت نیست.

اگر در آزمایش‌ها مشارکت نمی‌کردیم، تنبیه‌مان می‌کردند

مدارک به‌دست‌آمده در مورد آزمایش‌های بالینی نگرانی‌های گسترده‌تری ایجاد کرده است.

پرفسور «اما کیو»، استاد حقوق سلامتی در دانشگاه «دورام» انگلیس می‌گوید: همیشه باید به بیمار بهترین روش درمانی را پیشنهاد داد و همیشه باید رضایت کامل او درنتیجه اطلاعات دقیقی که به او داده می‌شود، جلب شود. اگر این دو مورد در انجام یک آزمایش بالینی رعایت نشود، آزمایش بالینی مسئله مشکل‌داری خواهد شد.

پروفسور «ادوارد تادنهام» که در سال‌های دهه ۸۰ میلادی متخصص هموفیلی در بیمارستان رویال فری لندن بود، این نگرانی‌ها را تأیید می‌کند. وقتی از او پرسیده شد که آیا به نظرش استانداردهای اخلاقی در آزمایش‌های بالینی در دهه ۸۰ رعایت می‌شد، جواب او صریح بود: «نه.»

تحقیقات بی‌بی‌سی نشان داده است دکتر ماچین و دکتر کرنوف تنها نبودند. آن‌ها بخشی از گروه پزشکانی بودند که چنین جاه‌طلبی‌های مطالعاتی داشتند.

یک مدرسه مخصوص کودکان با نیازهای ویژه نزدیک آلتون در همپشر، شاگردان زیادی داشت که همه مبتلا به هموفیلی بودند. این مدرسه که مخصوص کودکان معلول است، یک واحد ویژه مخصوص هموفیلی داشت که توسط ان‌اچ‌اس (سازمان ملی سلامت انگلیس) اداره می‌شد تا کودکانی که دچار خونریزی می‌شدند بتوانند به‌سرعت درمان شده و سر کلاس درس برگردند.

پزشک این واحد، دکتر «آنتونی آرونستام» که او هم حالا درگذشته است، از این موقعیت ویژه و گروه کودکان هموفیلی که در اختیار داشت برای آزمایش‌های بالینی استفاده کرد.

یکی از آزمایش‌های او این بود که اگر سه یا چهار برابر بیشتر از آنچه معمولاً برای کودکان لازم است به آن‌ها فاکتور هشت تزریق شود، آیا می‌تواند تعداد دفعات خونریزی را کم کند یا خیر.

این‌ یک درمان پیشگیرانه بود و پروفیلاکسی نام داشت. در این روش چندین بار به بیمار فاکتورهای هشت که آلوده به عفونت بودند، تزریق می‌شد و به دنبال آن چندین آزمایش خون انجام می‌شد. این محصولات آلوده خونی با دز بالا بدون اینکه کودکان یا والدین خبر داشته یا رضایت داده باشند به آنها تزریق می‌شد.

از میان ۱۲۲ دانش‌آموزی که بین سال‌های ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۵ در کالج ترلور تحصیل می‌کردند، ۷۵ نفر آنها تابه‌حال از عفونت با اچ‌آی‌وی و یا هپاتیت C فوت کرده‌اند.

«گری وبستر»، یکی از دانش‌آموزانی که بدون اطلاع خودش در این آزمایش بالینی شرکت داده‌ شده بود، می‌گوید: با اینکه می‌دانستند این محصولات خونی آلوده با هپاتیت هستند، آزمایش بالینی‌شان را شروع کردند. آن هم آزمایشی که در آن لازم بود مقداری خیلی بیشتر ازآنچه لازم داشتیم دریافت کنیم.

«آدی گودییر» که بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۹ دانش‌آموز کالج ترلور بود، اضافه می‌کند: با ما مثل موش آزمایشگاهی رفتار کردند. تعداد زیادی مطالعات بالینی در دهه‌ای که ما در آنجا دانش‌آموز بودیم در جریان بود.

کالج لرد مایور ترلوار در هالیبورن، همپشایر در اواخر دهه 1980/عکس: بی‌بی‌سی

همزمان آزمایش بالینی بحث‌برانگیز دیگری هم در جریان بود که از دارونما (پلاسیبو) در آن استفاده‌ شده بود. یعنی عده‌ای از پسرها که فکر می‌کردند برای جلوگیری از خونریزی به آن‌ها فاکتور هشت تزریق‌ شده است، تنها محلول نمکی دریافت کرده بودند.

گری می‌گوید: وقتی شما تصور می‌کنید تحت درمان قرارگرفته‌اید، رفتارتان در ارتباط با بیماری که دارید، تغییر می‌کند. بیشتر می‌دوید، در فوتبال خشن‌تر بازی می‌کنید. وقتی هموفیلی دارید، مدتی بعد از تزریق دارو، فکر می‌کنید هیچ‌چیز به شما صدمه نمی‌زند. اما اگر در تزریق، دارونما دریافت کرده باشید با این تغییر رفتار جان خود را به خطر می‌اندازید.

او به بی‌بی‌سی گفته است که اگر نمی‌خواست تزریق خود را دریافت کند، تنبیهش می‌کردند.

او می‌گوید: اگر نمی‌خواستیم تزریق را دریافت کنیم، تحقیقشان کاملاً به هم می‌خورد و بی‌اعتبار می‌شد. برای همین ما بچه‌ها را مجبور می‌کردند به آن ادامه بدهیم.

دکتر کرنوف برای دست یافتن به پیشرفت‌های علمی از طریق این مطالعات و آزمایش‌های بالینی خستگی‌ناپذیر و در عین حال بی‌رحم بود. تلاشش برای یافتن نمونه‌های آزمایشگاهی تا آنجا پیش رفت که کودکان کم سن و سال‌تر هم وارد آزمایش‌های بالینی شدند. حتی یک نوزاد چهارماهه هم در این آزمایش‌ها ثبت‌نام‌شده بود.

یکی دیگر از مطالعات او مقایسه تأثیرعفونت‌زایی یک محصول دیگر پلاسمای خون به نام «کرایو پریستات» (کرایو) با محلول غلیظ شده فاکتور هشت بود.

کرایو برای درمان اختلالات ملایم انعقاد خون مورد استفاده قرار می‌گرفت. کرایو حاوی پروتئین موجود در فاکتور هشت بود اما با غلظتی کمتر و از طرف اهداکنندگانی کمتر. به همین دلیل تصور می‌شد آزمایش کم‌خطرتری باشد.

جستجوی دکتر کرنوف برای پیدا کردن بیماران مناسب برای این آزمایش بالینی، او را به مارک استوارت رساند. او، برادرش و پدرشان همگی مبتلا به نوع خفیف بیماری «فون ویلبراند» که یک نوع اختلال انعقاد خون است، بودند. درمان معمول آن‌ها با کرایو بود.

دکتر کرنوف برای این آزمایش به همه آنها محلول غلیظ شده فاکتور هشت تزریق کرد.

مارک گفت: تا قبل از این تزریق، شاید ماهی یک‌بار خون‌ دماغ می‌شدیم و برای درمان آن کرایو تزریق می‌کردیم و همه‌چیز خوب بود. اما بعد از این تزریق فاکتور هشت هر سه آنها هپاتیت C گرفتند.

برادر مارک و پدرشان هر دو بعد از آنکه عفونت به کبدشان رسید، دچار سرطان کبد شدند و فوت کردند. به هیچکدام آنها گفته نشده بود که به هپاتیت مبتلا شده‌اند و تازه زمانی به آنها اطلاع داده شد که دیگر برای درمان دیر شده بود.

مارک می‌گوید: خشم در توصیف احساسی که دارم کافی نیست. پدرم در ماشین حمل جنازه اول بود و برادرم پشت سر آن و من هم‌ پشت آنها روی نعش‌کش سوم منتظر نوبتم هستم. می‌دانم این مرگ به سراغ من هم می‌آید و شکی در رسیدنش نیست. هپاتیت C این‌طور کار می‌کند. آخر سر کارت را تمام می‌کند.

کالج ترلور در بیانیه‌ای گفته است: ما در انتظار انتشار نتیجه نهایی دادرسی عمومی خون‌های آلوده می‌مانیم و امیدواریم این گزارش به سؤال‌های دانش آموزان سابق مدرسه ما که مدت‌ها در انتظار بوده‌اند، پاسخ دهد.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200