صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۵۷۲۵۴
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۰ - ۲۱ فروردين ۱۴۰۳ - 09 April 2024

سلاخی 30 میلیونی؛ تاریخ تکان‌دهندۀ «بوفالوها» (+عکس)

گاومیش‌های کوهان دار یا همان بوفالوها برای مدتی بسیار طولانی رگ حیات قبایل بومی آمریکا بودند و نه تنها غذا و لباس این قبایل را تامین می‌کردند، بلکه از اهمیت معنوی نیز برخوردار بودند. اما پس از جنگ داخلی، چشم‌انداز گله‌های پرشکوه گامیش شروع به تغییر کرد.

 با گسترش ایالات متحده به سمت غرب در اوایل دهه ۱۸۰۰، تجارت پررونق خز، پوست و گوشت گاومیش کوهان‌دار آمریکایی در سراسر دشت‌های بزرگ رونق یافت. 

به گزارش فرادید، در دهه ۱۸۶۰، این حیوانات نمادین چند هزار سال بود که در دشت‌ها پرسه می‌زدند؛ شمار گله‌های رعدآسای آن‌ها به ده‌ها میلیون می‌رسید، منظره‌ای چنان حیرت‌انگیز که «تندر دشت‌ها» لقب گرفت. 

آنها چندین نسل، رگ حیات قبایل بومی آمریکا بودند و نه تنها غذا و لباس این قبایل را تامین می‌کردند، بلکه از اهمیت معنوی برخوردار بودند اما پس از جنگ داخلی، این چشم‌انداز شروع به تغییر کرد. پیشروی بی‌امان راه‌آهن با خود موجی از شهرهای جدید، قطارهای شلوغ و خطوط تلگراف بهم پیوسته را آورد که نویدبخش عصر تغییرات سریع بود. 

این دگرگونی برای گاومیش کوهان‌دار آمریکایی دردسرساز شد، چون مهاجران اروپایی گله‌های آن‌ها را از بین بردند. در دهه ۱۸۸۰، تعداد آن‌ها در یک کاهش تکان‌دهنده و حیرت‌آور از حدود ۳۰ میلیون رأس به ۳۲۵ رأس کاهش یافت؛ کاهش فاجعه‌بار که این حیوان را تا مرز انقراض پیش برد.

قبل از ورود اسب‌ها، شکارچیان بومی آمریکا از روش‌های ابتکاری خودشان برای شکار گاومیش کوهان‌دار استفاده می‌کردند. آن‌ها حیوانات را به سطوح شیبدار بزرگی که از سنگ و شاخه‌های بید ساخته شده بود هدایت می‌کردند، سپس آن‌ها را داخل حصاری به دام می‌اندازند. گاومیش‌ها پس از مهار شدن یا در محل ذبح می‌شدند یا به روشی به نام پرش بوفالو از روی صخره‌ها پرت می‌شدند. 

ورود اسب‌هایی که در اصل توسط اسپانیایی‌ها آورده شدند، انقلابی در تکنیک‌های شکار ایجاد کرد. اوایل دهه ۱۷۰۰، اسب‌ها با فرهنگ شکار عشایری گروه‌های بومی عجین شدند. این پیشرفت به قبایل که زمانی محدود به مناطق شرقی بودند، اجازه داد در تعقیب جمعیت‌های بزرگ‌تر گاومیش کوهان‌دار در دشت‌های بزرگ، به سمت غرب حرکت کنند. 

اسب، ابزار گمشده‌ای بود که بومیان آمریکا را قادر ساخت بهره‌برداری سیستماتیک از منابع عظیم پروتئین، چربی و پوست ذخیره‌شده در بدن حدود ۳۰ میلیون گاومیش کوهی را آغاز کنند.

 شکارچیان سوار بر اسب می‌توانستند گله‌های حیوانات را از نزدیک و در محدوده وسیع‌تری دنبال کنند، حیوانات را راحت‌تر بکشند و گوشت و پوست بیشتری را با خود حمل کنند. بومیان آمریکایی حالا از تمام جهات به دشت‌ها سرازیر شدند و یکی از مشهورترین فرهنگ‌های شکار در تاریخ را ایجاد کردند. 

در اوایل قرن نوزدهم، بومیان آمریکایی، طیف وسیعی از روش‌های شکار گاومیش کوهان‌دار را با اسب، متناسب با فصول و مناظر منطقه، کامل کردند. در زمستان، گاومیش‌ها را به داخل تنگ‌دره‌های پر از برف هدایت می‌کردند، در حالی که شکار تابستانی، آن‌ها را به باتلاق‌ها، رودخانه‌ها یا دشت‌های موقتی می‌برد. در دشت‌های شمالی، جایی که اسب‌ها کمیاب بودند، بسیاری از قبایل به روش‌های سنتی شکار متکی بودند. 

قبایل دشت برای کنترل حرکات گاومیش‌ها، اغلب بخش‌هایی از علفزارها را می‌سوزاندند. با این حال، محبوب‌ترین تکنیک تعقیب و گریز سوار بر اسب بود. در این روش، شکارچیان به دنبال گاومیش‌ها سوار بر اسب‌های تندرو می‌تاختند و برای به دام انداختن طعمه خود از نیزه یا تیر استفاده می‌کردند. شکارچیان با وجود در دسترس بودن تفنگ، کمان کوتاه را به دلیل سهولت استفاده از آن روی اسب و کمبود باروت و گلوله ترجیح می‌دادند که معمولاً برای جنگ ذخیره می‌شد. 

در این دوره بود که بیشتر بومیان آمریکایی دشت، به بوفالو وابستگی منحصر به فردی پیدا کردند. 

دشت‌های غربی به قلمرو شکارچیان بسیار ماهری تبدیل شد که از پوست، گوشت، چربی و استخوان‌های گاومیش‌ها برای تغذیه، لباس، پناهگاه و تزیینات‌شان استفاده می‌کردند. آنچه را که با شکار نمی‌توانستند به دست آورند، با تجارت پوست اضافه، گوشت خشک و سایر محصولات شکار به دست می‌آوردند. چنین وابستگی به یک تکیه‌گاه محدود اکولوژیکی در نهایت ناپایدار از آب درآمد و جمعیت گاومیش‌های کوهان‌دار را تا اواسط قرن نوزدهم به سمت کاهش شدید سوق داد. 

فرهنگ سنتی شکار بومیان آمریکایی دشت در دهه‌های ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ از بین رفت، چون شکارچیان اروپایی-آمریکایی تقریباً گاومیش‌های کوهان‌دار را نابود کرده بودند. 

برخلاف رویه‌های بومی که در آن‌ها، شکارچیان از تمام قسمت‌های حیوان استفاده می‌کنند، مهاجران اروپایی فقط به دنبال پوست و زبان گاومیش‌های کوهان‌دار بودند و بقیه لاشه را به هدر می‌دادند. پس از تجزیه، استخوان‌های این حیوانات جمع‌آوری و در مقادیر زیادی به شرق منتقل میشد. ماهیت پرسه‌زن گاومیش‌ها، آن‌ها را به اهدافی آسانی برای شکارچیان اروپایی تبدیل کرده بود. 

وقتی یک گاومیش کوهان‌دار گله کشته می‌شد، گاومیش‌های کوهان‌دار دیگر دور آن جمع می‌شدند. با توجه به این الگوی رفتاری، توانایی یک شکارچی برای کشتن یک گاومیش کوهان‌دار منجر به نابودی گله بزرگی از آن‌ها می‌شد. 

برای ساکنان منطقه دشت، شکار گاومیش کوهان‌دار امریکایی به یک فعالیت اقتصادی کلیدی تبدیل شد. 

تله‌گذاران و تاجران با فروش پوست گاومیش امرار معاش می‌کردند. تنها در زمستان ۱۸۷۳-۱۸۷۲، بیش از ۱.۵ میلیون گاومیش با قطار به شرق فرستاده شد. سوای سود حاصل از چرم گاومیش که معمولاً برای کمربند ماشین‌آلات و چکمه‌های ارتش از آن استفاده می‌شد، ظهور شکار گاومیش نیز سبب شد بومیان آمریکایی بیشتر به گوشت گاومیش متکی شوند. 

شکار تجاری گاومیش کوهان‌دار در این دوره به طور فزاینده‌ای رایج شد. بسیاری از دژهای نظامی از شکارچیانی حمایت می‌کردند که اغلب نزدیک پایگاه خود رابط‌های غیرنظامی داشتند. در حالی که افسران، گاومیش کوهان‌دار را هم برای امرار معاش و هم برای ورزش شکار می‌کردند، این شکارچیان حرفه‌ای بودند که تأثیر قابل‌توجهی در کاهش جمعیت گاومیش کوهان‌دار داشتند. 

ارتش ایالات متحده، کشتار عمده گله‌های گاومیش کوهان‌دار آمریکایی را مجاز و آن را تایید کرد. دولت فدرال شکار گاومیش کوهان‌دار را به دلایل مختلف ترویج داد، در درجه اول برای تحت فشار قرار دادن مردم بومی به مناطق اختصاصی در زمان درگیری با حذف منبع اصلی غذایی آن‌ها. 

ویلیام تکومسه شرمن

مردم بومی دشت‌ها بدون گاومیش مجبور به ترک زمین‌هایشان می‌شدند یا از گرسنگی می‌مردند. یکی از بزرگترین حامیان این استراتژی، ژنرال ویلیام تکومسه شرمن بود. 

روز ۲۶ ژوئن ۱۸۶۹، ژورنال نیروی دریایی ارتش گزارش داد: «ژنرال شرمن در گفتگوی روز گذشته اظهار داشت سریعترین راه برای وادار کردن سرخپوستان به زندگی متمدنانه، فرستادن ده گروه از سربازان به دشت‌ها با دستور تیراندازی به گاومیش‌ها تا زمانیست که شمار آن‌ها برای ادامه حیات پوست قرمزها کمیاب شود.» 

در دهه ۱۸۳۰، کومانچی‌ها و متحدانشان، سالانه حدود ۲۸۰۰۰۰ گاومیش شکار می‌کردند که محدودیت پایداری منطقه را به چالش می‌کشید. استفاده از اسلحه‌های گرم و اسب‌ها، علاوه بر تقاضای فزاینده برای لباس و گوشت گاومیش، هر ساله منجر به کشته شدن تعداد فزاینده‌ای از گاومیش کوهان‌دار شد. 

خشکسالی طولانی و شدید سال ۱۸۴۵ دشت‌های جنوبی را در بر گرفت و تا دهه ۱۸۶۰ ادامه یافت و موجب فروپاشی گسترده گله‌های گاومیش کوهاندار آمریکایی شد. با این حال، در دهه ۱۸۶۰، دوباره باران بارید و گله‌های گاومیش کوهان‌دار تا حدی شروع به گسترش کردند. 

شکار گاومیش کوهان‌دار غرب اغلب یک سرمایه‌گذاری تجاری بزرگ بود که شامل تیم‌های سازمان‌دهی‌شده میشد: یک یا دو شکارچی حرفه‌ای که توسط تیمی از پوست‌فروش‌ها، تمیزکننده‌های اسلحه، پرکننده‌های فشنگ، آشپزها، گاوچران‌ها، آهنگرها، نگهبانان و اسب‌های متعدد و واگن‌ها حمایت می‌شدند. 

بسیاری از این شکارچیان حرفه‌ای، مانند «بوفالو بیل کودی»، بیش از صد حیوان را یکجا و هزاران حیوان را در کل حرفه خود کشتند. 

میانگین قیمت‌های پرداخت‌شده به شکارچیان گاومیش از سال ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۴ به شرح زیر بود. 

  • پوست گاو: ۳ دلار
  • پوست گاو نر: ۲.۵۰ دلار
  • حیوان یک ساله: ۱.۵۰ دلار
  • گوساله: ۰.۷۵ سنت
  • هزینه عرضه پوست به بازار، قیمت را به حدود ۳.۵۰ دلار برای هر پوست رساند. 

به دلیل کشتار دسته جمعی گاومیش‌های کوهان‌دار امریکایی در طول دهه ۱۸۷۰، جمعیت گاومیش کوهان‌دار دشت‌ها دچار تنگنای جمعیتی شد. جمعیت گاومیش‌ها نهایتا به حدود 300 گاومیش کاهش یافت. 

این بازماندگان به شش گله تقسیم شدند که پنج گله توسط دامداران خصوصی و یکی توسط پارک جانورشناسی نیویورک (باغ وحش برانکس فعلی) اداره میشد. 

افزون بر این، یک گله وحشی متشکل از ۲۵ گاومیش در پارک ملی یلوستون از این تنگنا جان سالم به در بردند. 

از اواخر قرن نوزدهم به بعد، رشد جمعیت گاومیش‌های کوهان‌دار آغاز شد و به تدریج از ۳۲۵ رأس در سال ۱۸۸۴ به ۵۰۰ هزار رأس در سال ۲۰۱۷ رسید. 

اگرچه این حیوانات دیگر در خطر انقراض نیستند، اما هنوز برای جلوگیری از سقوط جمعیت آن‌ها تلاش‌های حفاظتی انجام می‌شود.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200