صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۵۰۶۱۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۸ - ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ - 11 March 2024

چرا گاهی دل آدم به حال مجریان تلویزیون می‌سوزد؟!

قابل حدس بود که خانم مجری برای حفظ موقعیت شغلی توضیح دهد منظور او بازگشت به دوران قبل رییسی نبوده و پیشامهسا را مد نظر داشته است. باید رفع ابهام می کرد چون در این صدا و سیما به راحتی آب خوردن مجریان را کنار می‌گذارند اگرچه به او در پوشش و گفتار آزادی عمل نسبی بیشتری داده‌اند...

    عصر ایران؛ سروش بامداد- سخنان یک مجری تلویزیونی (‌خانم ژیلا صادقی) که آرزو کرده بود قیمت‌ها و مناسبات اجتماعی نه به خیلی سال قبل که به همین سه سال قبل بازگردد این گونه تفسیر شد که به دوران روحانی برگردیم و داماد رییس جمهوری سابق هم توییتی با این مضمون منتشر کرد.

    قابل حدس بود که خانم مجری برای حفظ موقعیت شغلی توضیح دهد  منظور او این نبوده و موضوعی دیگر را مد نظر داشته است چون در این صدا و سیما به راحتی آب خوردن مجریان را کنار می‌گذارند و اگرچه به او در پوشش و گفتار آزادی عمل نسبی بیشتری داده‌اند اما دربارۀ رییس جمهوری سابق ایران شوخی ندارند چرا که تفکر جبهه پایداری بر صدا و سیما حاکم شده اگرچه در قضیه گفت‌و‌گو با آقای رسایی قدری زیاده روی کردند.

  به هر رو خانم مجری ناچار شد یا ترجیح داد یا مصلحت دید توضیح دهد منظور او بازگشت به دوران قبل از اعتراضات پاییز 1401 بوده است! یعنی کل قضیه را انداخت گردن اعتراضات مهسا و حالا خوب است خودش هم خانم است! (‌اشاره به رد صلاحیت کامبیز مهدی‌زاده هم نشان می‌دهد بنده خدا نمی داند مکانیسم رد صلاحیت چگونه است چون علی مطهری و حمید رسایی را هم یکی در میان تایید و رد کرده‌اند!)

 

 



   اما چرا در عنوان آورده‌ام گاهی دل آدم می‌سوزد؟ چون به جز مجریان تازه که تیم جبلی - جلیلی تزریق کرده‌اند مانند محمد رضا شهبازی پاورقی بقیه آنی نیستند که نشان می‌دهند و در بیرون مثل اکثریت مردم‌اند ولی ناچارند در این رسانه تظاهر کنند و این قدر حجم ظاهر‌سازی و ادا درآوردن در یان سازمان بالاست که شاید بتوان گفت  بی هیچ تردیدی هیچ دستگاهی در ایران به اندازه صدا و سیما گرفتار ظاهر‌سازی و ریا نیست و روزنامه اصول‌گرای فرهیختگان نیز در گزارشی حرفه‌ای به همین موضوع پرداخته و بی سبب نیست تا از آن بیرون می‌روند به گونه دیگری می‌شوند.



   گاهی دل آدم می‌سوزد چون ممکن است رییس گروه یا تهیه کننده یا معاون سیاسی قبل از عزل با خانم صادقی تماس گرفته و خواسته باشد توضیح دهد و ممکن است لحن شان هم تند بوده باشد و خانم مجری بغض کرده و قسم خورده باشد: نه به خدا حاج آقا! منظورم این نبودها.  یا تماس با لحن ملایم بوده ولی قرار شده توضیح دهد تا خدای ناکرده کسی فکر نکند دوران مشعشع کنونی که در حال اجرای برنامه 7 هزار صفحه‌ای اقتصادی‌اند با قبل مقایسه شده زیرا قبلی‌ها را همچنان باید نفی کنند. اصلا جوری که اینها دولت های گذشته جمهوری اسلامی را نفی می‌کنند دولت بازرگان در جمهوری اسلامی دولت‌های هویدا و آموزگار و شریف امامی در حکومت شاهنشاهی را نفی نمی کرد در حالی که انقلاب شده بود و در 1400 انقلاب نشد بلکه راه را هموار کردند تا آقای رییسی در مسابقه بی رقیب اول شود هر چند رقیب نوظهوری به نام آقای آرای باطله به میدان آمده ولی انقلاب نشده و رییس جمهر فعلی با رییس جمهور قبلی قهر نیست و دیدیم در مراسم ختم مرحوم امامی کاشانی خوش و بش هم کردند.

   اجبار هم نباشد همین که خودش ترسیده و دست پاچه توضیح داده تا شب عیدی برنامه را از او نگیرند باز اسباب تاسف است. یا حتی اگر مصلحت دیده هم دل آدم می سوزد که چرا باید چنین کند تا خدای ناکرده کسی تصور نکند مجری می تواند نظر متفاوتی داشته باشد.

   یکی نیست از خانم صادقی بپرسد اگر اعتراضات مهسا این قدر پرهزینه بوده که باعث بالا رفتن دلار شده و به تبع آنان خدمات و کالاهای دیگر چرا باز می خواهند سر به سر زنان و دختران بگذارند و چرا این قضیه را ادامه می دهند؟

   کاش این نکته را از رییس یا رییسان خود اجازه بگیرد و اگر هم بعد توضیح نمی دهد مطرح کند خوب است ولی در کل دل آدم همیشه و نه گاهی برای کسانی که از خودشان اختیاری ندارند و باید آنچه را که دیگران می‌خواهند تکرار کنند می سوزد. اگر بابت بی توجهی به ندای درون دستمزد خوبی هم نگیرند دل آدم البته بیشتر هم می‌سوزد. خیلی بیشتر.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۷۹
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۱
احسنت
اکثرا رقت انگیز هستن
ناشناس
۱۲:۳۷ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۱
ایشالا که متن استوری رو هم خودش نوشته باشه که دلمون بیشتر نسوزه!
تعداد کاراکترهای مجاز:1200