عصر ایران؛ مجله تصویری سلاح - یک کشتی با نیمرخ چنان کم ارتفاع را تصور کنید که به سختی از بالای امواج بلند دیده می شود. سپس تصور کنید که یک یا دو سلاح عظیم روی عرشه این کشتی قرار دارد. باور کنید یا خیر، نمونه های واقعی از این تصورات ساخته و به شکل گیری کلاسی از کشتی های بسیار موفق به نام "مانیتور" منتج شد.
با توجه به اندازه نامتعارف در ارتفاع و تسلیحات قدرتمندی که این کلاس در اختیار داشت به کوچک خجالتی معروف شد!
کشتی های مانیتور نام خود را از اولین نمونه در این کلاس یعنی "یو اس اس مانیتور" (USS Monitor) گرفتند. این کشتی ها معمولا به عنوان کشتی های جنگی نسبتا کوچک با زره کم و سرعت پایین طبقه بندی شده، اما به سلاح هایی بسیار بزرگ نسبت به اندازه خود مجهز بودند. کشتی های مانیتور توسط چندین نیروی دریایی در جهان از جمله آمریکا و بریتانیا به کار گرفته شدند و بین سال های دهه 1860 تا جنگ جهانی اول نمونه هایی برجسته بودند.
در شرایطی که کشتی های کلاس مانیتور پس از این دوره کنار گذاشته شدند، برخی از آنها فعالیت محدودی در جنگ جهانی دوم داشتند و نیروی دریایی برخی کشورهای دیگر به استفاده از آنها برای سال های طولانی ادامه دادند.
یو اس اس مانیتور نخستین کشتی کلاس مانیتور بود که توسط جان اریکسون در سال 1861 طراحی شد. کشتی های این کلاس برای حضور در آب های کم عمق و دفاع ساحلی ساخته شده بودند.
یو اس اس مانیتور که طی جنگ داخلی آمریکا وارد خدمت شد، یک کشتی زره پوش انقلابی بود که در سال 1862 تکمیل شد. این کشتی به دلیل دوئل با کشتی سی اس اس ویرجینیا در نبرد همپتون رودز در 9 مارس 1862 مشهور شد. این نبرد شاهد نخستین استفاده از کلاس مانتیور و نخستین درگیری کشتی های زره پوش در تاریخ بود.
یو اس اس مانتیور تحت فرماندهی ستوان جان ال وردن با کشتی ویرجینیا مبارزه کرد. ویژگی بارز آن، برجک گردانی بود که توسط تئودور تیمبی طراحی شده بود و برای دهه ها الهام بخش کشتی های جنگی کلاس مانتیور شد.
کشتی جنگی یو اس اس مانیتور دارای نیم رخ کم ارتفاع متمایز و برجکی با دو توپ 279 میلیمتری بود. این شرایط یو اس اس مانیتور را به هدفی مینیمال (به دلیل نداشتن ساختار بالایی بلند) تبدیل می کرد. همچنین، پوشش زرهی با ضخامت 25.4 تا 114.3 میلیمتر، آن را به هدفی سخت تبدیل می کرد.
یو اس اس مانیتور 52.4 متر درازا، 12.5 متر پهنا و 987 تن وزن داشت. این کشتی با استفاده از نیروی بخار می توانست به سرعت 8 گره (14.8 کیلومتر بر ساعت) دست یابد.
اگرچه نبرد همپتون رودز بدون برتری دو کشتی بر یکدیگر پایان یافت، اما سرآغازی برای منسوخ شدن کشتی های جنگی چوبی بود و بر طراحی کشتی ها تاثیرگذار بود.
پس از آن، یو اس اس مانیتور در نبرد بلوف دروری (Battle of Drewry’s Bluff) حضور داشت و از نیروهای اتحادیه در کارولینای شمالی پشتیبانی کرد. این کشتی جنگی در دسامبر 1826 و طی یک توفان در کیپ هاتراس غرق شد.
لاشه یو اس اس مانیتور در سال 1973 کشف شد و بخش هایی از آن از جمله برجک و سلاح های کشتی در موزه مارینرز در نیوپروت نیوز، ویرجینیا به نمایش گذاشته شده است. این امر نشان دهنده اهمیت تاریخی یو اس اس مانیتور است.
کشتی های مانتیور بیشتر برای دفاع ساحلی، رودخانه ای و بندری طراحی شده اند. هدف اصلی این شناورها ارائه یک سکوی دریایی بود که قدرت آتش را با حفاظت زرهی در یک مجموعه فشرده و مانورپذیر با هزینه نسبتا کم ترکیب می کرد.
قسمتی از کشتی که بیرون از آب قرار می گرفت، کم ارتفاع بود، قسمت بالایی کشتی مینیمال و ساده بود، و یک یا دو برجک سلاح مشابه با طراحی پیشگامانه یو اس اس مانیتور در آنها به کار گرفته می شد.
کشتی های مانتیور در درجه اول برای عملیات در نزدیک ساحل طراحی شده بود. بدنه کم ارتفاع به آنها اجازه می داد در آب های کم عمق که کشتی های بزرگتر امکان حضور در آنها را نداشتند، حرکت کنند. در این نقش، کشتی های مانیتور از عملیات زمینی پشتیبانی می کردند، می توانستند با اسحکامات دشمن درگیر شوند و از خط ساحلی و گذرگاه های رودخانه ای در برابر تهدیدات دریایی دفاع کنند.
تسلیحات سنگین و زره کشتی های مانتیور آنها را در مبارزه با کشتی های دشمن و آتش بارهای ساحلی به گزینه ای موثر تبدیل می کرد. در مقابل، به واسطه بدنه کم ارتفاع خود به گزینه هایی چالش برانگیز برای نیروهای دشمن تبدیل می شدند که هدف قرار دادن آنها دشوار بود.
کشتی های مانیتور در طول تاریخ خدمات خود نقش مهمی در درگیری های مختلف داشتند. با توجه به طراحی، آنها ابزارهایی موثر در آب های ساحلی و رودخانه ها بودند. با تغییر تاکتیک ها و فناوری های جنگ دریایی، کشتی های مانیتور نیز مطابق با آن سازگار شدند.
با گذشت زمان، مفهوم کشتی های مانتیور تکامل یافت، اما هدف اصلی آنها همچنان بر دفاع ساحلی و پشتیبانی از عملیات زمینی در مناطق ساحلی متمرکز بود.
جدا از یو اس اس مانیتور، نمونه های قابل توجه دیگری نیز در تاریخ کشتی های مانیتور وجود داشته اند.
نوگورود (Novgorod) یک کشتی جنگی نیروی دریایی روسیه بود که در دهه 1870 ساخته شد و به دلیل طراحی غیر معمولش یکی از عجیب ترین موارد در کلاس کشتی های مانتیور محسوب می شود. این کشتی به طور خاص برای دفاع ساحلی ساخته شده بود و دارای بدنه ای دایره ای شکل و کم ارتفاع برای کاهش نیم رخ سطحی آن بود.
این ویژگی طراحی برای ارائه بستری پایدار برای تسلیحات عظیم آن در نظر گرفته شده بود. نوگورود 30 متر قطر داشت و از هشت دیگ بخار استوانه ای نیرو می گرفت. این کشتی می توانست با سرعت 6.5 گره (12 کیلومتر بر ساعت) حرکت کند.
نوگورود به دو سلاح 279 میلیمتری روی یک صفحه گردان مجهز شده بود که می توانستند به طور مستقل مانور دهند.
کشتی جنگی نوگورود نقش کوچکی در جنگ روسیه و ترکیه بین سال های 1877 تا 1878 ایفا کرد و در سال 1903 از خدمت خارج شد. این کشتی در سال 1911 به عنوان آهن قراضه فروخته شد.
اچ ام اس مارشال نی (HMS Marshal Ney)، یکی دیگر از نام های شناخته شده بین کشتی های مانتیور است. مارشال نی به طور خاص برای عملیات ساحلی در امتداد خط ساحلی بلژیک طراحی شده بود. این کشتی بریتانیایی به دو سلاح دریایی عظیم 380 میلیمتری مجهز بود.
اما پس از چند آزمایش دریایی نسبتا ضعیف، این سلاح های بزرگ کنار گذاشته شد و یک سلاح 234 میلیمتری و چهار سلاح ثانویه کوچک تر جایگزین آنها شد. پس از مدتی یک سلاح 152 میلیمتری به جای سلاح 234 میلیمتری به کار گرفته شد. این سلاح تا پایان خدمت کشتی در دهه 1950 حفظ شد.
پس از جنگ جهانی اول، بیشتر کشتی های مانیتور نیروی دریایی بریتانیا اسقاط شدند. با این وجود، اچ ام اس ارباس (HMS Erebus) و اچ ام اس ترور (HMS Terror) به خدمت و مبارزه در جنگ جهانی دوم ادامه دادند. سرانجام نیاز به پشتیبانی ساحلی موجب شد تا نیروی دریایی بریتانیا دو کشتی مانیتور بزرگتر جدید مجهز به سلاح های 380 میلیمتری را تولید کند. این کشتی ها رابرتس و ابرکرومبی نام داشتند.
طی جنگ جهانی دوم، نیروی دریایی آمریکا کلاسی از مانیتورها به نام یو اس اس مانتیور-کلاس (ام55) را توسعه داد. این کشتی ها برای گلوله باران ساحلی طراحی شده بودند و به یک برجک سلاح بزرگ با دو سلاح 304 میلیمتری مجهز بودند. اگرچه هیچ کدام برای شرکت در جنگ جهانی دوم تکمیل نشدند، اما نمونه ای از تداوم استفاده از مفهوم مانتیور در اوایل قرن بیستم محسوب می شوند.
در شرایطی که امروزه تا حد زیادی منسوخ شده اند، برخی از کشتی ها همچنان از نظر فنی به عنوان مانتیور طبقه بندی شده و در جهان مشغول به خدمت هستند. پارنایبا (Parnaíba) یکی از این موارد است. این کشتی مانتیور در اختیار نیروی دریایی برزیل است.
مورد دیگر مانتیور رودخانه ای کلاس Mihail Kogălniceanu است که در نیروی دریایی رومانی خدمت می کند. نیروی دریایی رومانی در حاضر سه کشتی از این کلاس را در اختیار دارد.
کشتی های کلاس مانتیور که در وحشت جنگ داخلی آمریکا ساخته شدند، برای چندین دهه بعد به خدمت در نیروهای دریایی مختلف در جهان ادامه داده اند. در شرایطی که امروزه تا حد زیادی منسوخ شده اند، تاثیر این کشتی ها در تغییر مسیر طراحی کشتی های جنگی آشکار بوده و به نیکی از آنها یاد می شود.