سواد زندگی؛ تربیت فرزندان؛ مریم طرزی - مادرانی که این حس را به فرزندان خود القا می کنند که فرزندان مدیون آن ها هستند، خواسته یا ناخواسته ، رابطه مادر – فرزندی را ابزاری برای کنترل فرزندان خود می کنند. این مادران لزوما مادران بدی نیستند، و چه بسا عاشق فرزندان شان هستند، اما خودشان درگیر مشکلات درونی و عاطفی ای هستند که باید بکوشند، آن ها را حل کنند.
بارها شنیده ایم که مادری خطاب به فرزندش می گوید: " من تمام زندگیم رو وقف تو کردم؛ من از خودم گذشتم، خودمو فدا کردم تا تو بزرگ بشی" و جمله هایی از این دست که معمولاً وقتی گفته می شوند که فرزند برخلاف خواست مادر کاری را انجام می دهد. یا ابراز نظر و عقیده ای خلاف آنچه مادر انتظار دارد، بیان می کند. این مادران با این حرف ها به فرزندان می قبولانند که به والدین شان مدیونند. و باید سر تسلیم فرود آورند و هیچ مخالفتی نکنند.
مادرانی که فرزندان شان را مدیون خود بار می آورند، تربیت و پرورش فرزندان را وسیله ای برای رستگاری خود می سازند. هیچ کس از آنها نخواسته است که اینگونه رفتار کنند، اما آنها معمولاً دیگران را به خاطر رفتارشان سرزنش می کنند. آنها تلاشها و فداکاریهای خود را تنها شاهکار زندگی شان می دانند و به دلیل تمایل پنهانی که برای نجات فرزندان شان دارند، همواره باعث ایجاد نوعی احساس گناه در آنان می شوند.
این مادران فرزندان شان را وامی دارند که احساساتی منفی مانند ترس، غم و اندوه یا احساس گناهی هولناک را تجربه کنند. رنج کشیدن و ندانستن نحوه مدیریت این احساسات میتواند سطح بالایی از اضطراب را در بچه ها ایجاد کند، عمده کسانی که در بزرگسالی اضطراب و احساس گناه دارند، در کودکی چنین مادرانی داشته اند.
متن کامل را در سواد زندگی بخوانید (اینجا)
_____________________
درس های دیگری در سواد زندگی
مدرسه آموزشهای دانش پایه و کاربردی عصر ایران
*پرورش تفکر انتقادی در کودکان: چرا باید پرسشهای بچهها را جدی بگیریم؟
*در فکر، ذهن و روان نوجوانان و جوانان چه می گذرد؟
*پرخاشگری نوجوانان: علل و راهکارهای پیشگیری (+توصیههایی به والدین)
*با بی ادبی و بد دهنی فرزندمان چه کنیم؟
*وقتی نوجوانتان دروغ میگوید، چه کار کنید؟ (+ 8 روش برای کاهش دروغگویی)
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@