هراس از يک جنگ جهاني اتمي، يا جنگ جهاني سوم، بيش از نيم قرن بر اروپا سايه انداخته بود و البته به نظر مي رسد که اين هراس ها چندان هم بي پايه و اساس نبوده است چرا که مسوولان و دولتمردان اروپا هم به اين مساله به صورت جدي فکر کرده اند.
دولت جديد لهستان با آزاد اعلام کردن آرشيو اسناد محرمانه دولتي يک نقشه بسيار مهم را هم در معرض ديد عموم قرار داد. در اين نقشه که در سال 1979 طراحي شده است جزئيات يک جنگ جهاني اتمي بين نيروهاي پيمان ناتو و نيروهاي پيمان ورشو - بلوک غرب و شرق - توضيح داده شده است.
رادک سيکورسکي اين نقشه را در يک کنفرانس مطبوعاتي به خبرنگاران نشان داد. او در توصيف اين نقشه گفت؛ «تماشاي اين نقشه هم احساس بدي به انسان مي دهد.» در اين نقشه جزئيات بمباران هاي اتمي احتمالي شهرهاي اروپاي غربي و شرقي توسط نيروهاي دو طرف فاش شده است.
براساس اين پيش بيني فقط دو ميليون لهستاني در جريان اين بمباران هاي اتمي کشته مي شدند و در واقع کشور لهستان از بين مي رفت و از روي نقشه محو مي شد.
براساس پيش بيني هاي طراح اين نقشه تمام اروپا در زمان جنگ شش روزه جهاني سوم زير ابرهاي مسموم ناشي از انفجارهاي اتمي قرار مي گرفت. بمب هاي اتمي روسيه بر شهرهاي غرب اروپا از شمال دانمارک تا بروکسل فرو مي ريخت و شهرهاي فرانکفورت، اشتوتگارت، مونيخ، بادن بادن، هارلم، آشورپ و شالروا کاملاً از بين مي رفتند.
از سوي ديگر شهرهاي شرق اروپا از جمله ورشو و پراگ هم در بمباران هاي اتمي تقريباً به صورت کامل از بين مي رفتند. اين نقشه زماني طراحي شده بود که جيمي کارتر رئيس جمهور امريکا بود، مارگارت تاچر نخست وزير انگلستان و البته روسيه هم تازه درگير جنگ افغانستان شده بود. براساس پيش بيني طراح اين نقشه نيروهاي هيچ يک از دو طرف از رود راين عبور نمي کردند و جنگ صرفاً در بمباران اتمي يا غيراتمي شهرهاي دو طرف، يا پايگاه هاي محل استقرار نيروهاي پياده يا زرهي خلاصه مي شد.
در اين نقشه محل پرواز هواپيماهاي ناتو و پيمان ورشو و پايگاه هاي هوايي مختلف مشخص شده است. افشاي اين نقشه اولين اقدام جنجالي دولت محافظه کار جديد لهستان است. سيکورسکي اعلام کرد که چنين اقداماتي ادامه خواهد يافت تا حقايق در مورد گذشته کشور لهستان و عملکرد حاکمان آن مشخص شود. وي البته تاييد کرد که افشاي اين اسناد قطعاً با واکنش شديد روسيه روبه رو خواهد شد.
با توجه به روابط نامناسب اخير سياسي روسيه - لهستان، افشاي اين نقشه مي تواند روابط را بحراني تر کند. سيکورسکي که دامپزشکي فارغ التحصيل از دانشگاه آکسفورد است، مي گويد؛ «افشاي اين نقشه براي آگاه کردن عموم مردم نسبت به گذشته و تاريخ و نقش افراد مهم در تاريخ است. مردم بايد بدانند چه کسي شيطان بوده و چه کسي قهرمان.»
دولت هنگ کنگ محدوديت هاي جديدي را در مورد سيگار کشيدن در مکان هاي عمومي اتخاذ کرد. اين در حالي است که بسياري از مردم اين کشور از ممنوعيت هاي موجود در اين زمينه به هيچ وجه راضي نيستند. هنگ کنگ که پيش ترها مستعمره بريتانيا بوده سيگار کشيدن در اکثر مکان هاي عمومي را ممنوع اعلام کرده است.
اين ممنوعيت ها که از اول ژانويه 2007 اجرا خواهد شد شامل سيگار کشيدن در رستوران ها، محل هاي کار، مدارس، استراحتگاه ها و مکان هاي عمومي است.
حتي سيگار کشيدن در فضاهاي باز چون سواحل عمومي، استخرها، زمين هاي ورزشي، موزه ها و اکثر مکان ها در پارک هاي عمومي ممنوع شده است. اين مساله موجب ناراحتي بسياري از سيگاري هاي حرفه يي هنگ کنگي شده است.
بوريس چيونگ که 30 سال است سيگار مي کشد در اين خصوص مي گويد؛ «قانون جديد بدين معنا است که من ديگر نخواهم توانست از زندگي روزانه ام لذت ببرم من هميشه در کافه در کنار نوشيدن قهوه دو، سه نخ سيگار مي کشيدم اما اکنون ديگر نمي توانم اين کار را بکنم.»
چيونگ همچنين از دولت به دليل عدم اتخاذ يک استراتژي جامع در مبارزه با سيگار کشيدن انتقاد کرده و گفت؛ «دولت به مردم اجازه مي دهد به راحتي سيگار بخرند اما به آنها اجازه کشيدن نمي دهد واقعاً اين چه نوع سياستي است؟» فابين ريچي که يک توريست فرانسوي است مي گويد فرانسه هم تا اول ژانويه 2008 سيگار کشيدن در رستوران ها و کافه ها را ممنوع خواهد کرد.
وي در اين خصوص گفت؛ «من اصلاً دوست ندارم زماني که غذا مي خورم فردي در کنارم سيگار بکشد. ترجيح مي دهم در هوايي سالم غذا بخورم.» کاني هانگ که در يک رستوران چيني در هنگ کنگ کار مي کند مي گويد حتي زماني که سيگار کشيدن آزاد بوده او به همراه ديگر کارکنان اين رستوران اقداماتي در مبارزه با سيگار کشيدن انجام داده اند.
او مي گويد مشتريان هم اصولاً با آنها همکاري داشته اند. هر کس قانون جديد را زيرپا بگذارد حداکثر تا 644 دلار هنگ کنگي جريمه خواهد شد. از جمعيت 7 ميليوني هنگ کنگ بر اساس آمار در حدود 840 هزار نفر سيگاري هستند.
وقتي که يک ديپلمات فرانسوي براي خريد به يک فروشگاه محلي رفته بود و صورت حسابي با واحد پول فرانک به جاي يورو برايش صادر شد آنقدر تعجب کرد که از فروشنده دليل اين کار را پرسيد و او در جواب اين ديپلمات گفت؛ «ببخشيد آقا، بيشتر مشتريان من اين روش را ترجيح مي دهند و ترجيح مي دهند با فرانک حساب کنند.»
زماني که در سال 2002 يورو به عنوان پول واحد اروپا انتخاب شد شور و شعف بسياري در بين اعضاي اين اتحاديه به وجود آمد اما امروزه تمايلات به استفاده از پول واحد اروپا بسيار کم شده است. اين ديپلمات فرانسوي مي گويد؛ «فکر مي کنم در برخي از نواحي اروپا اصلاً يورو را به حساب نمي آورند و من شخصاً نسبت به آينده يورو بسيار بدبين هستم.»
در نظرسنجي که به تازگي منتشر شد معلوم شد 52 درصد مردم فرانسه استفاده از يورو را به خاطر نرخ تورم بالايش دوست ندارند و 57 درصد مردم اين کشور هم با اصل و اساس يورو مخالفند.
يک چهارم جمعيت فرانسه هنوز قيمت ها را به فرانک حساب مي کنند و جالب اينجاست که دولت فرانسه هم اقدامي در اين زمينه انجام نداده است. در اکثر مراکز صورت حساب ها هم به صورت يورو و هم به صورت فرانک براي مشتريان صادر مي شود.
اين در حالي است که در مناطق روستايي فرانسه يورو به هيچ وجه به عنوان پول رايج حساب نمي شود و مردم فقط از فرانک استفاده مي کنند. البته اخبار نااميدکننده تري هم براي بروکسل وجود دارد و آن عدم تمايل براي استفاده از يورو در ساير کشورهاي اتحاديه اروپاست.
اکثر آلماني ها هم خواهان بازگشت پول رايج قديمي خود شده اند. آنها نيز از نرخ بالاي تورم يورو شکايت دارند. در اسپانيا و ايرلند مردم از استفاده از يورو ناراضي نيستند اما در ايتاليا وضع به اين منوال نيست؛ 64 درصد ايتاليايي ها از استفاده از پول رايج اتحاديه اروپا ناراضي هستند. برخي از سياستمداران ايتاليايي هم براي زنده کردن دوباره رشد اقتصادي در اين کشور خواهان استفاده از ليره شده اند.
اين در حالي است که به تازگي در اسلووني يورو به عنوان پول رايج اين کشور انتخاب شده است. نظرسنجي ها در اسلووني نشان مي دهد که مردم اين کشور از استفاده از يورو راضي هستند.
نرخ بالاي تورم يورو باعث شده است برخي از تازه واردان اتحاديه اروپا از به کارگيري يورو در کشورهايشان دچار ترديد شوند. مجارستان استفاده از يورو را تا سال 2010 عقب انداخته است و استوني هم که قرار بود تا سال 2008 از يورو به عنوان پول رايج کشورش استفاده کند اين کار را تا سال 2010 عقب انداخته است.
در اين بين سياستمداران فرانسوي از گروه ها و جناح هاي مختلف اقداماتي براي افزايش محبوبيت يورو انجام داده اند. دومينيک دوويلپن نخست وزير فرانسه، سگولن روايال و نيکولا سارکوزي کانديداهاي اصلي رياست جمهوري حمايت خود را از بانک مرکزي اروپايي اعلام داشته اند. با اين وجود برخي از سياستمداران فرانسوي هم از يورو به خاطر افزايش قيمت هاي اجناس فرانسوي در خارج از مرزهاي اين کشور شاکي هستند.
يک جوان ترک تحصيل کرده عاشق فوتبال که عاشق موسيقي بود سه هزارمين سرباز کشته شده امريکايي در عراق بود.
داستين دونيکاي 22 ساله که جزء اسکادران 509 چتربازان ارتش امريکا بود در جريان مبادله آتش ميان نيروهاي اشغالگر و افراد مسلح شهر «الکرام» در استان انبار عراق کشته شد.
ديويد دونيکا پدر داستين با تماس هاي متعدد خبرنگاران با منزل اش متوجه شد که پسرش سه هزارمين امريکايي است که در جنگ عراق کشته شده است. او مي گويد؛ «اين موضوع غمگينم مي کند، در عرض يک ساعت تلفن منزل ما کاملاً اشغال شد و هشت يا نه خبرنگار به در منزل ما آمدند، هيچ کدام آنها هم نمي گفتند که چرا آمده اند... و البته خود آنها هم حال چندان خوبي نداشتند.»
داستين که دوستانش او را «DD» مي ناميدند پس از يک دوره کوتاه تحصيل در دانشگاه تگزاس در آستين، تحصيل را رها کرد تا به ارتش بپيوندد. او در صفحه اش در سايت اينترنتي Myspace نوشته بود؛ «دوست دارم که در جواني بميرم.» و البته وي متذکر هم شده بود که دوست دارد مجدداً به دانشگاه برگردد و تحصيلش را ادامه دهد.
او در پاسخ به اين سوال که «زماني که بزرگ شديد دوست داريد چه کاره شويد و چه چيزي داشته باشيد» هم نوشته بود؛ «اگر جواب اين سوال را مي دانستم به اينجا (عراق) نمي آمدم.» جرج بوش رئيس جمهور امريکا از نشان دادن هرگونه واکنشي نسبت به کشته شدن سه هزارمين سرباز امريکايي در عراق خودداري کرد اما اسکات استانزل سخنگوي کاخ سفيد گفت؛ «رئيس جمهور از مرگ تک تک سربازان ما در عراق ناراحت است،»
خبر کشته شدن سه هزارمين امريکايي اما در داخل اين کشور واکنش هاي زيادي را موجب شد. رسانه هاي امريکا به شدت عليه سياست هاي بوش در عراق موضع گرفته اند و سناتور چاک هاگل، سناتور جمهوري خواه، گفت که کنگره احتمالاً به تقاضاي بوش براي اعزام سي هزار سرباز ديگر به عراق واکنش منفي نشان خواهد داد و اين تقاضا را تصويب نخواهد کرد. آمار تلفات امريکا در آخرين ماه سال 2006 در عراق 112 نفر بود که در دو سال اخير بي نظير بود، حالا جنگ عراق پس از جنگ ويتنام و جنگ هاي انفصال سومين جنگ طولاني تاريخ امريکا محسوب مي شود.
امريکايي ها در دو روز اول سال جديد ميلادي هم پنج کشته در عراق دادند تا مشخص شود ميزان تلفات آنها در اين کشور روز به روز بيشتر خواهد شد.
انگليس هم تاکنون 127 سرباز خود را در عراق از دست داده است. براساس آمار رسمي دولت عراق از آغاز حمله نيروهاي اشغالگر به اين کشور تاکنون بيش از پنجاه هزار نفر از مردم اين کشور کشته شده اند، اين در حالي است که آمار غيررسمي ميزان کشته هاي عراقي را بالاي ششصد هزار نفر ارزيابي مي کنند.
چيني ها سيستم جديدي را براي پيش بيني زمان به وقوع پيوستن زلزله کشف کرده اند. چيني ها مدعي هستند با توجه به رفتار مارها مي توانند زمان وقوع زلزله را پيش بيني کنند. يک مرکز زلزله شناسي که در نانينگ پايتخت ايالت خودمختار ژوانگ ژي واقع شده سيستمي را با استفاده از عوامل طبيعي و فناوري نوين براي پيش بيني زلزله ارائه داده است.
کارشناسان اين مرکز رفتار مارها را از طريق تصاوير ويدئويي در 24 ساعت زيرنظر گرفته اند و به نتايج جالبي دست يافته اند. جيانگ ويسونگ رئيس اين مرکز در اين خصوص مي گويد؛ «از ميان تمام موجودات عالم مارها احتمالاً حساس ترين موجودات به زلزله هستند.» به گفته جيانگ مارها که به عنوان يک غذاي محبوب در رستوران هاي چيني سرو مي شوند مي توانند زلزله را در فاصله 120 کيلومتري 3 تا 5 روز قبل از به وقوع پيوستن آن احساس کنند. در هنگام به وقوع پيوستن زلزله فعاليت مارها چندين برابر مي شود.
جيانگ مي گويد؛ «وقتي قرار است زلزله بيايد مارها از آشيانه هايشان بيرون مي آيند. حتي در سرماي زمستان هم اين اتفاق رخ مي دهد.»
اپرا وينفري يکي از ثروتمندترين زنان امريکا و مجري برنامه پربيننده تلويزيوني «اپرا» که طرفداران فراواني در سراسر دنيا دارد از مدرسه اش در آفريقاي جنوبي پرده برداري کرد. اپرا 6 سال پيش به نلسون ماندلا رئيس جمهور سابق آفريقاي جنوبي تعهد داده بود مدرسه يي در اين منطقه بنا کند.
او اکنون با ساخت و بهره برداري از اين مدرسه اين فرصت را در اختيار دختران آفريقاي جنوبي قرار داده تا آينده يي بهتر را براي خودشان رقم بزنند. وينفري که در کارهاي خيريه يد طولايي دارد براي ساخت آکادمي دختران اپرا وينفري در شهر کوچک هنلي آن کليپ 20 ميليون پوند (بيش از 36 ميليون دلار) هزينه کرده است.
اپرا که مستقيماً اين پروژه را دنبال کرده با رضايت از عملکردش مي گويد؛ «در گذشته تنها کاري که مي کردم اين بود که براي کارهاي خيريه پشت سر هم چک مي کشيدم اما هيچ وقت احساس نمي کردم جزيي از پروژه هاي خيرخواهانه هستم. دوست داشتم خودم جزيي از يک طرح باشم و در آن شرکت داشته باشم.» براي پذيرفته شدن در اين مدرسه 152 دختر يازده تا دوازده سال بايد استعداد و توانايي هاي خود را ثابت کنند. دانش آموزان اين مدرسه همچنين ماهانه 360 پوند کمک هزينه دريافت خواهند کرد.
مسوولان شهر مايورکاي اسپانيا تدابير شديدي را براي محدود ساختن خريد و فروش مواد مخدر در بيش از 160 مدرسه اين منطقه اتخاذ کرده اند. پليس محلي مسوول اجراي اين طرح است. طرحي مشابه در اوايل امسال صورت گرفته بود و بسيار هم موفق نشان داد و بنا به گفته سخنگوي پليس مايورکا واکنش و عکس العمل مديران و معلمان به اين طرح بسيار مثبت بوده است.
پليس محلي تاکنون 200 نفر را در ارتباط با اين مساله دستگير کرده و تقريباً در دستگيري 90 نفر که به کار خريد و فروش مواد مخدر در مدارس مشغول بوده اند ناموفق بوده. 162 محيط آموزشي اين منطقه در معرض خطر خريد و فروش مواد مخدر قرار دارند بنابراين پليس محلي تدابير خاصي را براي اين مدارس در نظر گرفته است. مبارزه با فروش غيرقانوني مواد مخدر در مدارس با توجه به نظارت نيروهاي پليس وارد مرحله جديدي شده است.
در مناطقي که بيش از ساير مناطق در معرض خطر قرار دارند 16 نيروي پليس همواره در حال گشت زني و کنترل اوضاع از نزديک هستند. 8 تن از اين نيروها با لباس فرم و به صورت کاملاً محسوس در ميان دانش آموزان اوضاع را کنترل مي کنند و 8 تن ديگر به صورت نامحسوس و با تاکتيک هاي خاص افراد مظنون را زير نظر دارند.
در مرحله جديد اين طرح نيروهاي پليس علاوه بر مواد مخدر بر روي مسائلي چون زد و خورد در مدارس و مبارزه با مسائل غيراخلاقي تمرکز خواهند کرد. با توجه به گسترش شديد مواد مخدر در مايورکا مدرسه هاي اين منطقه به شدت در معرض خطر آلودگي به مواد مخدر قرار دارند.
نورمن آپاپ پس از گل زني پسر 14 ساله اش با افتخار در مورد او مي گويد؛ «او يک روز براي گيبرالتار بازي خواهد کرد مگر اينکه جلوي او را بگيرند.» جوانان و نوجوانان گيبرالتار در اين سرزمين صخره يي با شور و اشتياق فوتبال بازي مي کنند. گيبرالتار که جمعيتي معادل 30 هزار نفر دارد براي سال ها براي پيوستن به يوفا (کنفدراسيون فوتبال اروپا) تلاش کرد. اما آنها با مخالفت هاي شديد اسپانيا در اين زمينه مواجه شدند.
در اين جزيره که انگليسي تبارها ساکن آن هستند کنترل اوضاع در دست اسپانيا است و اسپانيا نگران است در صورتي که گيبرالتار به عنوان يک ملت فوتبالي شناخته شود کنترلش را بر روي اين جزيره از دست بدهد.
اين ماه پس از 9 ماه تلاش و برگزاري دادگاه هاي متفاوت يوفا، اتحاديه فوتبال گيبرالتار را به عنوان يک عضو موقت پذيرفت. ماه آينده پس از برگزاري کنگره يوفا معلوم خواهد شد که آيا اين کشور مي تواند عضو دائم اين کنفدراسيون شود. جوي نونز رئيس اتحاديه فوتبال گيبرالتار در اين خصوص مي گويد؛ «ما دشواري هاي بسياري را پشت سر گذاشته ايم اما اصلاً فکر نمي کنيم بتوانيم در يوفا پذيرفته شويم.
اسپانيا در زمينه فوتبال بسيار قوي است و به نظر نمي رسد فدراسيون هاي ديگر در مقابل آنها بايستند. ما از يوفا خواسته ايم درخواستمان را فقط از جنبه هاي ورزشي بررسي و سياست را از آن جدا کند.» در سال 1704 بريتانيا کنترل گيبرالتار را در دست گرفت اما در سال 1713 اسپانيا اين منطقه را بازپس گرفت. اسپانيا اکنون نگران است در صورت پذيرش درخواست گيبرالتار اين سرزمين هم همانند باسک و کاتالونيا ادعاي خودمختاري بکند. اما به اعتقاد نونز اسپانيا مي خواهد حق انساني آنها را بگيرد.
وي در اين خصوص مي گويد؛ «من نمي دانم چرا آنها نمي خواهند جوانان ما به آنچه لياقتش را دارند برسند. اسکاتلند و ولز هرچند جزء بريتانيا هستند اما تيم هاي ملي خود را دارند و حتي جزاير فارو هم از سال 1988 تاکنون عضو يوفا است.
بنابراين چرا ما نتوانيم عضو يوفا شويم. از اهداف يوفا ارتقاي فوتبال در چهارگوشه اروپا است. حال چه اسپانيا بخواهد و چه نخواهد ما بايد عضو يوفا شويم.» دولت اسپانيا در سال 1985 با صدور فرماني تمام فدراسيون هاي ورزشي اين کشور را از شرکت در مسابقاتي که گيبرالتارها در آن حضور دارند منع کرد و فدراسيون فوتبال اسپانيا تهديد کرده در صورت پيوستن گيبرالتارها به يوفا از شرکت در مسابقاتي چون ليگ قهرمانان خودداري خواهد کرد.
در حال حاضر 31 تيم آماتور و بيش از 80 تيم محلي در گيبرالتار مشغول فعاليت هستند اما هيچ يک از آنها نمي توانند در خارج از سرزمين شان بازي کنند. ريچارد مانينگ رئيس يکي از تيم هاي آماتور گيبرالتار مي گويد؛ «واقعاً نفرت انگيز است که ما تنها به دلايل سياسي نمي توانيم به يوفا بپيونديم.»