روزنامه شرق نوشت: آیا رگ اسرائیلستیزی احمدینژاد فقط زمانی متورم میشود که تهییج افکار عمومی جهان علیه ایران و به سود اسرائیل را در پی داشته باشد و سؤال مهمتر اینکه «چرا؟».
احمدینژاد که در مورد صحبتهایش در انکار هولوکاست بعدها گفته بود «در مسئله هولوکاست مانند بسیجی بدون ترمز حرکت کردم»، در واقع چنان خدمتی به رژیم اسرائیل کرد که وقتی افراییم هالیفی رئیس سابق موساد تأکید کرد «احمدینژاد هدیهای بزرگ به اسرائیل است؛ ما هرگز در موساد قادر نبودیم بهتر از آنچه احمدینژاد برای ما انجام میدهد انجام دهیم»، کسی تعجب نکرد یا این حرفهای مئیر داگان رئیس دیگر موساد که «وجود دولت تندرو احمدینژاد در ایران موجب شد که اسرائیل بتواند آسانتر جهان را علیه ایران توجیه کند»، شگفتی کسی را برنینگیخت؛ همچنان که این تیتر فیگارو بعد از پایان ریاستجمهوری احمدینژاد هم برای کسی عجیب نبود: «رفتن احمدینژاد امیدهای اسرائیل را بر باد داد».
حالا و در این روزها اما به تعبیر بسیاری هولوکاست دیگری در خاورمیانه در جریان است؛ این بار اما به عاملیت اسرائیل. ولی محمود احمدینژاد که یک بار با طرح مسئله هولوکاست جهان را پشت سر اسرائیل بسیج کرده بود، آن هم درست موقعی که کمی پیش از آن اشغالگران زیر فشار افکار عمومی مجبور شده بودند از نوار غزه خارج شوند و عملیات تخلیه برخی شهرکهای یهودینشین را در این منطقه آغاز کنند، این بار پشت دیوار سکوت پنهان شده است. سکوتی که شگفتی و اعتراضهای بسیار هم نتوانست خدشهای بر آن وارد کند.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که حتی فرصت تبریک تولد مایکل جکسون و تسلیتگفتن بهخاطر مرگ خواننده زن هندی و بسکتبالیست آمریکایی را برای بازگشت به خطوط خبری فراموش نمیکرد، یا سفر اخیرش به گواتمالا (کشوری که به قطعنامه اخیر سازمان ملل در محکومیت اقدامات اسرائیل در غزه «رأی مخالف» داد) با موضوع منابع آب را (که به گفته یکی از نزدیکان سابق احمدینژاد در این موضوع همکاری گستردهای بین گواتمالا و اسرائیل وجود دارد) دستمایه حواشی خبری پرسروصدا میکرد، حالا چنان سکوت کرده که حتی حامیان دیروزش هم زبان به انتقاد گشودهاند؛ فیالمثل کیهان سؤال یکی از خوانندگانش را چاپ کرد که میپرسید «احمدینژاد که هولوکاست را انکار کرده بود تا امروز کوچکترین اعتراضی به رژیم اسرائیل نداشته؛ چرا؟».
اگر از پاسخ فلان نماینده نزدیک به احمدینژاد بگذریم که گفته بود اینروزها او مشغول بازی با نوهاش است، این پرسش هنوز بیپاسخ است که آیا رگ اسرائیلستیزی احمدینژاد فقط زمانی متورم میشود که تهییج افکار عمومی جهان علیه ایران و به سود اسرائیل را در پی داشته باشد و سؤال مهمتر اینکه «چرا؟».