صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۰۶۳۸۱
تعداد نظرات: ۳۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۹ - ۱۶ شهريور ۱۴۰۲ - 07 September 2023

«بهارات» به جای «هند»/ یادی از تغییر نام «پرشیا» و «پرسه» به «ایران» در عصر رضا شاه/ متن کامل مقاله سعید نفیسی در سال 1313

به بهانه بحث تغییر نام هند به «بهارات» بازنشر مقاله سعید نفیسی در سال 1313 درباره چرایی پیشنهاد به رضاشاه و تصویب پرهیز از کلمات پرشیا و پرسه در مکاتبات و استفاده از واژۀ «ایران» مناسبت دارد...

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رییس جمهوری هند (‌خانم دروپادی مورمو) در کارت دعوت سران اجلاس گروه 20 به ضیافت شام به جای عبارت همیشگی و آشنای رییس جمهوری هند از عبارت تازۀ «رییس جمهوری بهارات» استفاده کرده و موجب غافل‌گیری و توجه بسیار در داخل و خارج هند و خشم احزاب مخالف شده است.

    رییس جمهوری در هند البته مقامی تشریفاتی است و اگر نخست‌وزیر (‌نارندرا مودی) و حزب حاکم (‌بهاراتیا جاناتا) همراهی نمی‌کرد شاید اهمیت چندانی نمی‌داشت و به واقعیت نزدیک نمی‌شد اما حزب حاکم (‌بی‌جی‌پی) و نخست‌وزیر و دولت هم در پی تغییر نام رسمی به بهارات‌اند چون به باور آنان هم هویت‌شان را بیشتر بازمی‌تاباند (‌چون یک کلمه سانسکریت باستانی است فاقد هرگونه یادآوری دوران استعمار بریتانیا) و هم با سیمای جدید و هدف گذاری 2047 و آنچه عصر طلایی یا امریت‌کال می‌نامند بیشتر سازگار است اگرچه نوعی نفی دیگران هم در آن مستتر است.    

  در واقع می‌خواهند به جهان بگویند با یک هند جدید طرف هستید. پس تصویرتان را تغییر دهید و البته سیمای جدید هند و روند پیشرفت آن ادعایی گزافه نیست. این اتفاق تا همین جا هم جامعه هند را دوپاره کرده چندان که بازیگر مشهور و محبوب - آمیتا باچان- نیز تلویحا حمایت کرده و بهاراتی شده و از فحوای نگاه غیر سیاسیون موافق برمی‌آید که بهارات با بهره از پریروز تاریخ به افق فردا نظر دارد.

 

 به این بهانه اما دو نکته قابل یادآوری است. اول این‌که اگر هم این اتفاق رخ دهد چه بسا در ایران نیاز به همراهی نباشد چون ما خود ملتی قدیم هستیم و نام برخی کشورها را چنان نمی‌خوانیم که خودشان می‌گویند! مانند لهستان که ما می‌گوییم و خودشان نه! یا نام شهرهای پکن و لاهه. (‌درباره لهستان اگر بر اساس قوم و به سبک انگلستان باشد باید می‌گفتیم لخستان چنان که نام رهبر اعتراضات هم لخ والسا بود نه له والسا!)

  با مزه‌تر از همه تلفظ نام «دهلی» پایتخت همین هند است که در واقع «دلهی» است و در دوران رواج زبان شیرین فارسی در شبه قاره هند براساس واژه «دل» و به معنی «دلی» با تلفظ دلهی ساخته شد ولی خودمان می‌گوییم دهلی!

  نکته دوم هم این یادآوری است که ایران را قرن‌ها با عنوان پرشیا یا پارسه یا پرسه می‌شناختند (‌با نماد پرسه پولیس) و در عصر رضاشاه به اعتبار 1700 بار ذکر نام ایران در شاهنامه فردوسی به ایران تغییر و رسمیت یافت. البته پادشاهان قاجار به عنوان پادشاه «ممالک محروسه ایران» شناخته می‌شدند ولی در خارج با عنوان پرشیا یاد می‌کردند. (در اسناد قاجار  عبارت دولت ایران را در گزارش‌ها یا اشاره به ایرانیان یا اهالی ایران را خصوصا در نوشته‌های امیرکبیر می‌بینیم).

   تغییر رسمی به ایران با دو واکنش منفی هم رو به روشد. اول این که مگر قبلا ایران نبودیم که حالا تازه ایران شویم؟! دوم این که شکل نوشتاری تلفظ IRAN و IRAQ بسیار به هم شبیه است و تنها در حرف آخر کلمه 4 حرفی تفاوت دارند: یکی حرف N است و دیگری Qو همین موجب اشتباه گرفتن می‌شود و بعد از آن البته بسیار هم شد.

  به هر رو روز 6 دی 1313 خورشیدی دولت ایران طی اعلامیه‌ای رسمی از کشورهای خارجی خواست در مکاتبات رسمی خود از واژه‌های پرشیا، پرس و پرسه به جای واژه ایران استفاده نکنند.

  اول بار سعید نفیسی بود که به رضاشاه پیشنهاد کرد نام کشور رسما به «ایران» تغییر یابد و او هم پذیرفت و آن را در راستای باستان‌گرایی و تجدید عظمت ایران کهن لازم دید. حلقه پیرامون رضاشاه شماری از برجسته‌ترین نخبگان ایرانی بودند که البته به مرور آنها را تاراند. هر چند سعید نفیسی از تیمورتاش و علی اکبر داور بخت‌یار‌تر بود و صبغه فرهنگی مستقل و فراتر از مناسبات سیاسی هم داشت.

   استاد فقید  به همین مناسبت 4 روز بعد و در 10 دی 1313 خورشیدی مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات نوشت با عنوان: «از این پس همه باید کشور ما را بنام ایران بشناسند».

(هر چند درباره این اقدام دیدگاه مخالف و موافق وجود دارد و برخی در راستای تمرکز‌گرایی و حل و هضم و حتی هدم فرهنگ های محلی می‌دانند اما مطالعه این مقاله را از حیث نثر شیرین و رسای پارسی و چیرگی نویسنده بر مباحث مطروحه به برخی از کار‌به‌دستان امروز هم توصیه می‌کنیم تا ببینند 80 سال پیش چگونه می‌گفتند و می‌نوشتند).


   مشروح مقاله از این قرار است:

   «کسانی که روزنامه‌های هفته گذشته را خوانده‌اند شاید خبر بسیار مهمی را که انتشار یافته بود با کمال سادگی برگزار کرده باشند. خبر این بود: دولت ما به تمام دُوَل بیگانه اخطار کرده است از این پس در زبان های اروپایی نام مملکت ما را باید «ایران» بنویسند.


  در میان اروپائیان این کلمه ایران تنها اصطلاح جغرافیایی شده بود و در کتاب های جغرافیا دشت وسیعی را که شامل ایران و افغانستان و بلوچستان امروز باشد فلات ایران می‌نامیدند و مملکت ما را به زبان فرانسه «پرس» و به انگلیسی «پرشیا» و به آلمانی «پرزین» و به ایتالیایی «پرسیا» و به روسی «پرسی» می‌گفتند و در سایر زبان‌های اروپایی کلماتی نظیر این چهار کلمه معمول بود.

   سبب این بود که هنگامی که دولت هخامنشی را در سال ۵۵۰ پیش از میلاد یعنی در ۲۴۸۴ سال پیش کورش بزرگ پادشاه هخامنش تشکیل داد و تمام جهان متمدن را در زیر رایت خود گرد آورد چون پدران وی پیش از آن پادشاهان دیاری بودند که آن را «پارسا» یا «پارسوا» می گفتند و شامل فارس و خوزستان امروز بود مورخین یونانی کشور هخامنشیان را نیز بنابر همان سابقه که پادشاهان پارسی بوده‌اند «پرسیس» خواندند و سپس این کلمه از راه زبان لاتین در زبان های اروپایی به «پرسی» یا «پرسیا» و اشکال مختلف آن در آمد و صفتی که از آن مشتق شد در فرانسه «پرسان» و در انگلیسی «پرشین» و در آلمان «پرزیش» و در ایتالیایی «پرسیانا» و در روسی «پرسیدسکی» شد و در زبان فرانسه «پرس» را برای ایران قدیم پیش از اسلام (مربوط به دوره هخامنشی و ساسانی) و «پرسان» را برای ایران بعد از اسلام معمول کردند.


 تنها در میان علما و مخصوصا مستشرقین معمول شده کلمه ایران را برای تمام علوم و تمدن های قدیم و جدید مملکت‌ها و نژاد‌ها به کار بردند و از آن در فرانسه «ایرانین» و در انگلیسی «ایرانیان» و در آلمانی «ایرانیش» صفت اشتقاق کردند و این کلمه را شامل تمام تمدن‌های ایران جغرافیائی امروز و افغانستان و بلوچستان و ترکستان (تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان امروز) و قفقاز و کردستان و ارمنستان و گرجستان و شمال غربی هندوستان دانستند و به عبارت اخری یک نام عام برای تمام ممالک ایرانی‌نشین و یک نام خاص برای کشوری که سرحدات آن در نتیجه تجاوزهای دول بیگانه از شمال و مشرق و مغرب در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی تعیین شده بود وضع کردند.


 اما کلمه ایرانی یکی از قدیم‌ترین الفاظی است که نژاد آریا با خود به دایره تمدن آورده است. این شعبه از نژاد سفید که سازندۀ تمدن بشری بوده و علمای اروپا آن را به اسم هند و اروپایی و یا نژاد هندو و ژرمنی و یا هند و ایرانی و یا هند و آریائی خوانده‌اند از نخستین روزی که در جهان نامی از خود گذاشته است خود را به اسم آریا نامیده و این کلمه در زبان‌های اروپائی «آرین» به حال صفتی یعنی منسوب به آریا و آری متداول شده است.


 این نژاد از یک سو از سواحل رود سند و از سوی دیگر تا سواحل دریای مغرب را فرا گرفته یعنی تمام ساکنین مغرب و شمال غربی هندوستان و افغانستان و ترکستان و ایران و قسمتی از بین النهرین و قفقاز و روسیه و تمام اروپا و آسیای صغیر و فلسطین و سوریه و تمام آمریکای شمالی و جنوبی را به مرور زمان قلمرو خود ساخته است تمام زبان‌های ملل مختلف آن با یکدیگر روابط و مناسبات گوناگون دارد. تمام مظاهر فکر و تمدن آن با یکدیگر مربوط است.

داستان ها و معتقدات آن همواره با یکدیگر پیوستگی داشته و همواره کره زمین مظهر خیر و شر آن بوده است. در اوستا که قدیم ترین آثار کتبی این نژادست ناحیه‌ای که نخستین مهد زندگی و نخستین مسکن این نژاد بوده است به اسم «ایران وئجه» نامیده شده یعنی سرزمین آریا‌ها و نیز در اوستا کلمه «ابریا» برای همین نژاد ذکر شده است . همواره پدران ما به آرائی بودن می بالیده‌اند چنانکه داریوش بزرگ در کتیبه نقش رستم خود را پارسی پسر پارسی و آرائی (هریا) از تخمه آریائی می‌شمارد و بدان فخر می‌کند.


 در زمانی که سلسله هخامنشی تمام ایران را در زیر رایت خود در آورده معلوم نیست که مجموعه این ممالک را چه می‌نامیده‌اند زیرا که در کتیبه‌های هخامنشی تنها نام ایالات و نواحی مختلف قلمرو هخامنشی برده شده و نام مجموع این ممالک را ذکر نکرده‌اند. قطعا می بایست در همان زمان هم نام مجموع این ممالک لفظی مشتق از آرای باشد زیرا که تمام ساکنین این نواحی خود را آریائی می‌نامیده اند و لفظ آریا در اسامی نجبای این ممالک بسیار دیده شده است. قدیمی‌ترین سند کتبی که در جهان موجود است و ضبط قدیم کلمه ایران در آن می توان یافت گفته آرا نوستن جغرافیادان معروف یونانی است که در قرن سوم پیش از میلاد می‌زیسته و کتاب وی از میان رفته ولی استرابون جغرافیادان مشهور یونانی از آن نقل کرده و وی آن را «آریانا» ضبط کرده. از این قرار لااقل در دو هزار و دویست سال پیش این کلمه معمول بوده است.

بنابراین قدیمی‌ترین نام مملکت ما همین کلمه ایران بوده یعنی نخست نام ایریا که نام نژاد بوده است نام مملکت را آبریان ساخته‌اند و سپس به مرور زمان ابریان، آیران شده و در زمان ساسانیان ایران، ایران (به کسر اول و سکون دوم) بدل شده است و در ضمن اران (به کسر اول) نیز می‌گفته اند. چنان که پادشاهان ساسانی در سکه و کتیبه‌ها نام خود را پادشاه ایران و اران می‌نوشته اند و از زمان شاپور اول ساسانی در سکه‌ها لفظ انیران هم دیده می شود زیار که الف مفتوح در زبان پهلوی علامت نفی و تجزیه بود و انیران یعنی بجز ایران و خارج از ایران و مراد از آن ممالک دیگر بوده است که ساسانیان گرفته بودند.


   در همین دوره ساسانی لفظ ایرانشهر یعنی شهر ایران (دیار و کشور ایران) نیز معمول بوده است و عراق را که در میان مملکت بدین اسم برده به اسم «دل ایرانشهر» می‌نامیدند. کلمه ایرانشهر را فردوسی و شعرای دیگر قرن پنجم و ششم ایران نیز به کار برده‌اند. پس مراد از ایرانشهر تمام مملکت ساسانیان بوده است چنان که تا زمان حمدالله مستوفی قزوینی مولف نزهت‌القلوب که در اواسط قرن هشتم هجری بوده یعنی تا چهارصد سال پیش همین نکته رواج داشته است و وی حدود ایران را چنین معلوم می‌کند: از مشرق رود سند و کابل و ماوراءالنهر و خوارزم، از مغرب اران (ماوراء قفقاز) تا قلمرو روم و سوریه از شمال ارمنستان و روسیه و دشت قپچاق و دربند و از جنوب صحرای نجد بر سر راه مکه و خلیج فارس.


   اما کلمه ایران که اینک در میان ما و اروپائیان معمول است و لفظ جدید همان کلمه‌ای است که در زمان ساسانیان معمول بوده در دوره بعد از اسلام همواره متداول بوده است و فردوسی ایران و ایرانشهر و ایران زمین را همواره استعمال کرده و حتی شعرای غزنوی نیز ایرانشهر و ایران را در اشعار خود آورده و پادشاهان این سلسله را خسروان این دیار دانسته‌اند.


   پس از این که اروپائیان مملکت ما را در عرف زبان خود پرس یا نظایر آن می‌نامیدند و این عادت مورخین یونانی و رومی را رها نمی‌کردند چه از نظر علمی و چه از نظر اصطلاحی به هیچ وجه منطق نداشت زیرا که هرگز اسم این مملکت در هیچ زمان پراس یا کلمه‌ای نظیر آن نبوده و همواره پارس یا پرس نام یکی از ایالات آن بوده است که ما اینک فارس تلفظ می‌کنیم.

  حق همین بود که ما از تمام دول اروپا خواستار شویم که این اصطلاح غلط را ترک کنند و مملکت ما را همچنان که ما خود همواره نامیده‌ایم ایران و منسوب آن را ایرانی بنامند. شکر خدای را که این اقدام مهم در این دوران فرخنده به عمل آمد و این دیاری که نخستین وطن نژاد آرای بوده است به همان نام تاریخی و باستانی خود خوانده خواهد شد.

  اینک در پایان این کار مهمی که به صرفه تاریخ ایران صورت گرفته است جای آن دارد که ما نیز در میان اصطلاح باستانی زمانی ساسانی و ادبای ایران را زده کنیم و مملکت ایران را هم پس از این ایرانشهر بنویسم و بگوییم زیرا گذشته از آن که یادگار حشمت و شکوه ساسانیان را زنده کرده‌ایم و دیار اردشیر بابکان و انوشیروان را به همان نامی که ایشان خود می خوانده‌اند نامیده‌ایم که کلمه بسیط را به جای دو لفظ مرکب به کار برده‌ایم و امیدوارم که این پیشنهاد در همان پیشگاهی که پاسبان تمام بزرگی‌های گذشته و آینده ایران است پسندیده و پذیرفته آید».

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳۴
در انتظار بررسی: ۹۷
غیر قابل انتشار: ۱
rasoul
۲۲:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
با ایران نامیدن ایران و حذف پرشیا متاسفانه نخستین گام بسوی حذف نام خلیج فارس یا پرشین گلف برداشته شد ...

افسوس که از ماست که بر ماست
ناشناس
۲۲:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
از بس دروغ نوشته و گفته اید که خودتان باورتان شده است قبل از پهلوی توی عهدنامه هایی که با روسیه بسته شده اسم ایران چی بود؟ ممالک محروسه قاجار هست قبل از اون هم پرشیا یا پارسه نبود
ناشناس
۲۱:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
پیرو نکته اول آن که همچنان که لازم نیست به لهستان، پولند بگوئیم؛ هیچ لزومی هم ندارد که به انگلستان، بریتانیا بگوئیم.
عصر ایران مراد از بریتانیا انگلستان و سه کشور دیگر است نه فقط انگلستان. درباره تیم ملی فوتبال شان اما گفته می شود انگلستان چون ولز و ایرلند و اسکاتلند هم عضو فیفا هستند.
علی
۱۹:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
با سلام و احترام؛
با بررسی یک اقدام به ظاهر درست به تنهایی نمیتوان نتیجه گرفت که استاد نفیسی یا دیگران پیشنهاد درستی داده اند. از آنجا که رضاخان از سواد چندانی بهره مند نبوده بسیار تحت تاثیر پیشنهادهای بزرگانی که گاه عمدا یا سهوا خیانت کرده اند، قرار گرفته و اقدامات مخربی را مرتکب شده است. برای نمونه استاد نفیسی و چندین تن دیگر -که به آقای خدیر پیشنهاد میکنم حتما در این باره و چرایی آن مطلب بنویسند- از جمله کسانی بوده اند که پیشنهاد تغییر رسم الخط زبان فارسی را داده و رسم الخطی جدید- شبیه زبان ترکی استانبولی -را تدارک دیده بودند که رد پای استعمار کاملا در این واقعه تاریخی مشهود می باشد.
هرمز
۱۸:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
شاید ارزش این نام گذاری وقتی معلوم شود که آنرا با ترکیه مقایسه کنیم ما براحتی میگوییم عرب های ایران ، آذری های ایران ، بلوچهای ایران و....ووقتی ازما بپرسندکردهای ساکن ترکیه را چه میخوانید ما بلافاصله جواب میدهیم کردهای ترکیه.اما همین سوال را از یکنفر ترک اهل ترکیه درمورد یک کرد بکنیدآنوقت از پاسخ اوقطعا حیرت خواهید کرد محترمانه ترین شکل جواب اینست که تورک است .والبته جوابهای بسیار عوامانه دیگر هم وجود دارد ازآن جمله اینکه آنها ترک های کوهی و....هستند .شاید سرنوشت این نام گذاری خردمندانه و تغییر ان به ایران تا این حد قابل پیش بینی نبود ولی امروز درایران اقوام گوناگون بدون اینکه هویت قومی شان نادیده گرفته شوند وپارسی خوانده شودوهمه ایرانی هستند وناچار هم نبستیم همه را پارسی بنامیم .
علی
۱۷:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
این مقاله پر از اشکال است. ایران همواره نام کشور بوده نه یک منطقه جغرافیایی. نام رسمی کشور از زمان ساسانیان تا اکنون فقط در زمانی محدودی در صدر اسلام گسستگی وجود داشت چون این نام برروی سکه ها, سنگ نگاشته ها , قرارداد ها تجاری , قرارداد‌های نظامی ,حتی مهر پادشاهان بوده بنابراین نام رسمی کشور بوده تا منطقه جغرافیایی
رستم
۱۶:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
قابل توجه دوستانی میگن iraq و iranمشابه هستند در حقیقت ایران و عراق یک کشور هستند عراق به معنی ایران کوچک هسد
در حقیقت تا 200 سال پیش اعراب اطراف و بادیه نشین کشور ایراک یا عراق کنونی بودند و زبان مردم انجا فارسی بود که بعد استعمار روسیه اعراب قدذت گرفتند در عربی وازه ایراک حرف ک صدای ق گرفته مانند تریاک که به تریاق مشهور شده و در حقیفت نام عراق تلفظ عربی ایراک هست
ناشناس
۱۶:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
کاش در بین این همه اتحادیه های مختلف یک اتحادی هم بین کشورهایمختلفی که بخشی از ایران بزرگ بوده اند بوجود بیاد. بدون ویزا بتوانند به قسمتهای مختلف ایران بزرگ مسافرت کنند. وپیمانهای همبستگی و... بین این کشورها به امضا برسد. رویای بزرگی است ولی در نظر داشته باشیم اتحادیه اروپا از کشورهایی که سالها با هم جنگیده اند و هیچوقت یک سرزمین واحد نبوده‌اند بوجود آمده است
هومن
۱۶:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
سلام دو نکته رو خواستم متذکر شوم :
۱ خود مجارها نام کشور خودشان را ماجار می گویند بنابراین مثل لهستان و .. نیست که ما اسم دیگه ای گذاشته باشیم و خودشان چیز دیگری بگویند.. جا دارد آقای خدیر این رو اصلاح کنند.
۲ در متن مقاله آقای نفیسی یکجا اشاره شده که قلمرو این نژاد در زمان هخامنشیان تمام اروپا و... و آمریکای شمالی و جنوبی را شامل می شده است.. میشه در این خصوص توضیحی بدین بنظر میرسه اشتباهی صورت گرفته باشه.
ممنون
ناشناس
۱۶:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
ولی این تغییر نام یک کسست تاریخی و فرهنگی ایجاد کرده است. اکثر مردم دنیا فکر میکنند که ایران هم کشوری که بعد از جنگ جهانی دوم به استقلال رسید است و بین این ایران و آن عظمت گذشته گسست ایجاد شده و نمیدانند این ایران همان پرشیا است.
ناشناس
۱۶:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
به نظرم قیاس بین بهارات و ایران قیاس درستی نیست، ایران شمول بیشتری دارد تا پرشیا، چون پرشیا به بخش باستانی ایران بر می‌گردد و متعلق به قوم پارس است ولی ایران تمام اقوام را در برمی‌گیرد. ولی بهارات و هند دقیقاً برعکس است.
ناشناس
۱۵:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
هلند هم همینطور.در خیلی جاها ندرلند گفته میشود وهلند یک استان در داخل ندرلند است.
حسین
۱۵:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
ایران در لغت به معنی سرزمین نجیب زادگان است که فردوسی بزرگ در شاهنامه بیش از 700 بار از این کلمه ایران استفاده کرده است و دکتر نفیسی این موضوع را فقط یاداوری کرد تا همگان منبعد به احترام فردوسی ایران را برای همیشه ایران بگویند.
ناشناس
۱۵:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
هند نام زیباتر وشکیل تری است.
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
اگر پرشیا همان قوم فارس هست و یا ارتباط به قوم فارس دارد، انتخاب نام ایران بهترین کار ممکن بوده چون الان در مقایسه با کشور ترکیه که اسم یک قوم را به عنوان اسم کشور انتخاب کرده اند، مشکلات قوم گرایی در ایران ما به مراتب کمتر از ترکیه هست. ترکیه هم اگر فرصا نامش کشور آناتولی بود این همه کردها و ترکها دعواهای الکی نداشتند. زنده باد کسانی که ایران را ایران نامیدند تا ما دعواهای مسخره قومی نداشته باشیم.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۷:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
همچنین افغانستان، که نامِ قوم پشتون را برای کل مردم انتخاب کرده اند و ایجاد مشکل کرده.
بعلاوه ما همیشه خودمان به خودمان ایران میگفته ایم...اینکه به خارجیها بگوییم: "حواست باشه در خطاب قرار دادنِ من داری خواهر و برادرِ کُرد، تُرک، بلوچم را فراموش میکنی...همانطور که ما خودمان را صدا میکنیم ما را صدا کن"...کار بسیار نیکویی بود.
النور
۱۴:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
تو ترکیه هم به ادویه جات باهارات میگن
ناشناس
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
هند هم داره پیشرفت می کنه با این بحث دوپاره ش می کنن
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
مثل همیشه نوشته های آقای خدیر عالی هستند
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
یا باید تلاش کنند عراق ARAQ d یا ٍ ERAQ نوشته بشه یا ایران را AIRAN و یا ٍEIRAN که بیشتر به آیران و آریا نزدیکه
ناصر
۱۳:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
اصل این داستان یک چیزه، اهدافی که بعداً از طریق آن دنبال شد یک چیز دیگه است. در عمل واژه ایران به یک پارادوکس تبدیل شد. یعنی اول گفتند چون این تمدن فقط شامل فارسها نمی شود و دیگران، از قبیل ترکها و عربها و ترکمنها و بلوچها و ... نیز هستند پس نباید نامش پرشیا یا پارسه و ... باشد. بلکه باید یک نام عامتر براش انتخاب کنیم. بعد که قدرت افتاد دستشون، گفتند ایران همان پرشیاست و یکی از ارکان ایرانیت هم زبان فارسی است!. این چیزی جز یک توطعه کثیف استعماری نمی تونه باشه.
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
آقای مراد صحرایی چند بار از روی این متن بخونه هم حرف زدنش بهتر میشه هم نوشتنش هر چند ما از این آقایون هیچ نوشته ای ندیدیم.
ناشناس
۱۳:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
حتی نادرشاه هم در سکه‌‌اش، خود را نادرِ ایران‌زمین می‌نامد و در دوره قاجار هم ایران نام سیاسی رایجی در زبان شاهان بوده با عنوان ممالک محروسه‌ی ایران
ناشناس
۱۳:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
فکر کنم معکوس داری جواب می دی.
داره میگه پارس و پرشیا مال یک منطقه و قوم هست و ایران جغرافیای پهناورتری داره
هموطنی از تبریز
۱۳:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
بسیار زیبا بود. سپاس.
ژیار
۱۳:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
جناب خدیر، ولی اینها از این نکته غافلند که هند یا India به یک برند تبدیل شده هم به لحاظ توسعه علمی و اقتصادی و هم به لحاظ اینکه بزرگترین دموکراسی جهان هستند. ضمنا یک سئوال :
در زبان عربی برای ادویه جات واژه "بهارات" به کار می برند آیا ربطی به هند دارد با توجه به اینکه هند مرکز مهم تولید ادویه جات است؟
عصر ایران به احتمال زیاد بله. چون هند با ادویه شناخته می شود. جالب این که در جنوب ایران غذاها پر ادویه است چون از راه دریا با هند تجارت می کردند.
حسین
۱۳:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
گذر زمان نشان داد که مرحوم نفیسی اشتباه بزرگی را مرتکب شدند. این کار باعث شد که متاسفانه دنیا، " ایرانِ" امروز را وارث تمدن و فرهنگ باستانی پرشیا نداند. در کتب درسی و تاریخی بسیاری از کشورها همچنان از امپراتوری پرشیا، پارسه و مانند آن سخن به میان می آید و نه ایران؛ و عموما نمی دانند یا قائل به این نیستند که ایران امروز خود را میراث دار آن تمدن باستانی می داند. حق هم دارند؛ چراکه کشورهای زیادی در دل آن امپراتوری قرار داشتند که امروزه نام دیگری دارند؛ مثل ارمنستان و افغانستان و ... . ایران هم یکی از این کشورهاست. چرا باید توقع داشته باشیم که دنیا ایران امروز را همان یا ادامه همان تمدن پارسه باستانی بداند؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
مانند آن است که بگوییم دنیا ایتالیا را نامربوط به فرهنگ و تمدن روم می‌داند، چون نامش ایتالیاست!
ناشناس
| |
۱۷:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
میزانِ وسواسِ برخی هموطنان ما بر اینکه "بقیه درباره ی ما چه فکر میکنند" را نمیفهمم. خب ایران امروز را وارث پرشیا ندانند، برای من و شما چه فرقی میکند؟ من و شما که میدانیم وارث چه فرهنگی هستیم. اینکه فردی در شهرِ دورتمند در کشور آلمان من را وارث پدر و مادرم بداند یا نه چه فرقی برای ما میکند؟
حسن
۱۲:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
بسیار مقاله یادآور بجایی بود. کارهایی از این دست و با این نگاه متناسب با زمان به گذشته بسیار آموزنده است
ناشناس
۱۲:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
پرشیا به قوم پَرَشی اشاره دارد نه فارس.
ناشناس
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
همچون بیشتر مقالات اقای خدیر؛ عالی!
عصر ایران البته اصل مقاله به قلم استاد سعید نفیسی است. یادآوری از ماست.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
فکر کنم منظورشون همون اشارات اول مطلب باشه و کلمات لخ و دهلی و لاهه و مجارستان....
نامsss@ghh.comggg@gh.fghj
۱۲:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۶
خیلی اشتباه بزرگی کردند
ارزش و جایگاه پرشیا در همه جا از ایران بالاتره


پریشا یک فرهنگ پهناورتری بود اگر همان نام می‌ماند اعتبار بهتری داشتیم
تعداد کاراکترهای مجاز:1200