عصر ایران؛ علیرضا افشاری- خورشید طی ۱۰۰ سال آینده میمیرد؛ این مرگ ستارهای که به صورت کوچک شدن اما شدید شدنِ شعلههای آتشش رخ خواهد داد زمین را نابود میکند و حیات را از میان میبرد...
اما نه، نگران نباشید! برادران چینی ما و جهان را نجات خواهند داد! آنان ناجیان انسان و زمین هستند. انسانهای سراسر جهان موتورهای عظیمی را، به پیشنهاد و با پیگیری چینیها، روی سطح زمین ساختند تا آن را حرکت داده و جایگاه جدیدی را برای خود پیدا کنند و اگر هم در طی مسیر زمین گرفتار جاذبهی مشتری شد باز هم نگران نشوید، خِرَدِ کنفسیوسی همراه ماست!
بخش دوم فیلم سینمایی «زمین سرگردان» (The Wandering Earth)، به کارگردانی فرانت گوو (Frant Gwo)، بهتازگی دوبله و پخش شده است؛ یک اثر پرهزینه و با عظمت علمی ـ تخیلیِ سه ساعته با جلوههای ویژهی در خور و روزآمد، که بسطدادهشدهی داستان لیو سیشین (Liu Cixin) است که فیلم نخست بر پایهی داستان او ساخته شده بود. این فیلم در 22 ژانویه 2023 (2 بهمن 1401) برابر با اولین روز از تعطیلات سال نو چینی منتشر شد.
زمین سرگردان روایتِ چینیِ آخرالزمان است که این روزها این نوع نگاه در فیلمهای آیندهنگر هالیوودی موج میزند و هر کدام بهگونهای انقراض نوع بشر را پیشبینی میکنند، اما زمین در این فیلم هر چند سرگردان میشود زنده میماند و دستکم کورسوی امیدی وجود دارد!
این که این فیلم چینی است و در نتیجه چینیها در آن نقش اصلی را بر عهده دارند چندان جای نقد ندارد اما این که تقریباً همهی فکرهای بدیع از آنِ این رفیقان باشد و رییسجمهور چین در نقش رهبر جهانِ آینده ظاهر شود و آمریکاییها در سِمَت دستیارش باشند و همهی چینیها در آن وظیفهشناس و شجاع باشند و ترس تنها در وجودِ غیرچینیها رخ بنماید دیگر شاهکار است و از وجه نمایشیِ هر اثری هم به دور.
بر خلاف آنکه برخی محافل خاص داخلی از این اثر، و وجودش در جهان سینماییِ آمریکایی، تجلیل کردند شخصیتپردازی در فیلم و کش و قوسِ داستانی در آن هنوز در ابتدای راه است و کششی را ایجاد نمیکند (آنقدر تأکید بر روی صفات حسنهی چینیها هست که اصلاً نمیتوان توقعِ داستانپردازی را از آن داشت!). در این زمینه، به نظرم فیلم نخست مؤفقتر بود و این یکی سفارشیتر ساخته شده است.
سالهاست سینمای هالیوود، به پیشتازی مارول استودیوز، سرگرم مشارکت دادن دیگر مردمان جهان برای ساختن آینده و ایستادگی در برابر مخاطراتِ جهانی و کهکشانی (!) است که در این چند سال اوجی قابلتوجه گرفته است و افزون بر قهرمانان و جادوگران و خدایان روسی و چینی و اسکاندیناوی و آفریقایی ایزدان و کسانی از مصر و پاکستان را هم به درون خود آورده و احتمالاً بیشتر از این هم خواهد آورد (این دختر نوجوان پاکستانی همان است که چون در سریالش اشاره به جن شده بود دوبلهاش متوقف شد! نگاه فرهنگی ما در اینجا ایستاده است).
البته استودیوی دیسی هم میکوشد با مارول رقابت کند و ابرانسانی را در فضای لبنان خلق کرده که همهی توانمندیهای ایزدان مصری را یکجا دارد!
خب، طبیعتاً در این فضا چین هم که ادعای مدیریت جهانی را دارد از سینما غافل نیست و این جالب است که به خرد کنفسیوسی بازگشته است که در سینمای آمریکا هم پیشینه داشته (در اکثر فیلمها، بهویژه فیلمهای رزمی، که فردی چینی را نمایش میدادند پیرمردی خردمند بوده است)، اما این بار بهروز و مسلط بر دانش روز جهان!
به نظرم سوال اینجاست، آیا شیفتگان چین به عنوان الگو در ایران هم چنین چیزهایی را هم میبینند و به اندیشهشان میرسد تا سرمشق قرار دهند تا در سینمای ما هم حماسههای تاریخی بزرگی ساخته شود که برای دیگران هم حرفی برای گفتن داشته باشد؟
تاریخ و فرهنگ ایران، که دستکم در دورهای (هخامنشیان) مدیریتِ جهانیِ ستودهشده، مشارکتی و انسانیای را ارائه داد که هنوز هم بسیاری از زوایای آن قابل وامگیری برای ساختن آینده است، چه جایی در سینمای پرهزینهی رسمی دارد، یا آنکه همچنان به گروههایی کوچک ــ با عنوانهای پرطمطراق پژوهشی و فرهنگی ــ کمک میشود تا علیه آن فیلمکهایی ساخته یا بکوشند دورههای بردهداری را ــ در ادامهی راهی که شرقشناسان بهویژه وابستگان به شوروی ــ گشودند بیابند؟!
جالب است که زمین سرگردان از نگاه سیاسیِ روز هم دور نیست؛ اول آن که به پیشنهاد چینیها یک سازمان ملل جدید شکل میگیرد! و دوم آن که هر چند در قسمت یکم روسها هم حضوری داشتند در قسمت دوم اثری از آنان نیست! و باز جالب است که بخشهای هدایتکنندهی این موتورهای عظیم در سه مرکز چین و ژاپن و آمریکا قرار دارد که نشاندهندهی برداشتِ چینیها از قدرتِ آیندهی جهان است! قابل توجه سیاستمداران ایرانی که الگوهای چینیشان چگونه به قدرتهای آمریکا و روسیه مینگرند.
سینمای چین، با وجود تکیه بر سینمای جهانیشدهی هنگکنگ، و حتا تا حدودی کره جنوبی، با وجود آن که محصولاتش بسیار گسترده است و در ایران هم به سرعت دوبله میشوند، به نظرم هنوز در آغاز راهِ قصهگوییای هستند که برای همگان جذاب باشد و بهشدت از زاویهی شخصیتپردازی میلنگند، اما این راه را آغاز کردهاند به شرط آن که عجله نکنند...
در پایان همین قسمت از زمین سرگردان اشارهای وجود دارد که آمیختهای از ماتریکس و «اودیسه 2001» است؛ گویی دوستان آنقدر از ساخت چنین فیلمی خرسند بودند که به نظرشان آمد کل تاریخ سینمای هالیوود را به سرعت و با همین اثر بپیمایند تا زودتر به جهانی که در نظر دارند برسند!