روز گذشته یک روزنامهنگار در فضای مجازی از نشریاتی گفت که یارانه دریافت میکنند ولی اساسا در کیوسکها دیده نمیشوند! مسئلهای قدیمی که هر روز بعد تازهای به خود میگیرد. آن روزنامهنگار با دلیل و برهانهایی مدعی است که این کار با همکاری مثلثی بین کسانی در وزارت ارشاد، چاپخانهها و نشریات شکل میگیرد.
ایمان شمسایی، مدیرکل مطبوعات داخلی، پس از بررسی به سوالات انصاف نیوز در مورد این موضوع پاسخ داد.
شمسایی گفت که تیراژ واقعی روزنامهها را با بررسی میدانی در سال گذشته احصا کردیم که در پرداخت یارانه، آن ملاک است نه ادعای چاپخانه. او تاکید کرد که از این پس «نظارت را بیشتر کنیم».
متن این گفتوگو را در پی میخوانید:
*روز گذشته در فضای مجازی دلایلی بیان شد برای توضیح یک مثلث میان چاپخانهها، وزارت ارشاد و نشریات با این توضیح که نشریاتی مانند وحید، دانش یوگا و چند مورد دیگر با وجود دریافت یارانه چاپ نمیشوند؛ در سایت وزارت ارشاد هم جزو نشریات تأیید شده هستند؛ اسم چاپخانه هم که چاپخانهٔ «سلام» است تأیید شده، درحالیکه با تحقیق از طریق افرادی در چاپخانه به این نتیجه رسیدهاند که اصلاً در آن چاپخانه چنین مجلاتی چاپ نمیشوند. این نشریات در سایت ارشاد در لیست اعلام وصول هم حضور دارند یعنی یارانه و کاغذ دریافت میکنند. شما چه توضیحی در این مورد دارید آقای شمسایی؟
ایمان شمسایی: در مورد ادعاهای مطرح شده باید گفت مستندات چاپخانه و اعلام رسمی صاحبان امتیاز مبنی بر شمارگان، این ادعاها را رد میکند. البته مدیریت و شرکای چاپخانه مذکور دارای اختلافاتی هستند و مسائل حقوقی دارند که اسفندماه مکاتباتی را با ما داشتهاند و بازرسی میدانی چهارم تیرماه انجام شده است و باید مدارک لازم را بفرستند تا بررسی دقیقتر صورت گیرد. اما شکل قانونی تا فروردین امسال رعایت شده است. طبق قانون مطبوعات، صاحبان امتیاز نشریات مکتوب موظفند دونسخه از نشریهشان را پس از چاپ به ارشاد تحویل دهند. در تهران به معاونت مطبوعاتی و در استانها به ادارات کل ارشاد استان.
چاپخانهها هم طبق آییننامهٔ اجرایی قانون مطبوعات موظفند اطلاعات نشریهای که چاپ میکنند را وارد کنند. مواجههٔ ما اما فقط با صاحب امتیاز و مدیرمسئول است. از نظر قانون مطبوعات اگر این چند نسخه را تحویل دهند اعلام وصول انجام شده است.
من ترتیب کلی را توضیح بدهم. ببینید به این شکل است که وقتی صاحب امتیازی در پنل سامانه جامع رسانههای کشور چاپخانهاش را ثبت میکند؛ فرم مشخصات نشریه از جمله تیراژ به صورت سیستمی باید به تأیید چاپخانه برسد و اعلام میکند که من اینقدر چاپ کردهام با این مقدار تیراژ و صفحه و سایر جزئیات. این در سیستم ما دیده میشود.
طبق قانون مطبوعات دو نسخه از این نشریه را صاحبان امتیاز به ما تحویل میدهند. علاه بر این پیدیاف نشریهشان را در کد کابری رسانه در سامانه جامع رسانهها قرار میدهند. فرم تأیید اطلاعات را هم خودشان پر میکنند و چاپخانه آن را تأیید میکند. این هم در سیستم ما مشخص میشود. همکاران ما وظیفه دارند نسخههایی که به صورت فیزیکی به آنها تحویل داده میشود با نسخهٔ پیدیاف بارگزاری شده و آنچه چاپخانه تأیید کرده است تطبیق دهند و مطابقت را تأیید کنند.
*پس هیچ صحت سنجیای از سوی وزارتخانه صورت نمیگیرد که حرف این چاپخانه چقدر راست است و چقدر دروغ؟
اینکه نسخه چاپ شده وجود دارد و چاپخانه هم رسماً تأیید کرده که قطعی است اما تیراژ در این مرحله، خیر. ما برای بررسی شمارگان روزنامهها از چاپخانهها در سال گذشته بازدید کردهایم و اتفاقاً دوشنبه همین هفته پیش مدیر کل چاپ دفتر وزارت ارشاد بودم و موضوع بحثمان همین موارد از جمله نظام دهی به فرایندهای بازرسی جدید بود. در مورد نشریات، تعداد چاپخانههاشان خیلی زیاد است. ما حدود ۱۲۰۰۰ چاپخانه داریم و این را هم اضافه کنم که بخشی از تولیدات چاپخانهها صنعتی است و مثلاً مقوا چاپ میکنند.
*بنابراین شما میگویید که قرار است در روزها و ماههای آینده این نظارت برای جلوگیری از چنین تخلفاتی صورت بگیرد؟
بله اصلاً شروع شده؛ در مورد روزنامهها که تقریباً از مهرماه سال گذشته آغاز شد و چاپخانههایشان را بررسی کردیم. گذشته از این توضیحات، ما حمایتهایمان از مجلات را به سمت خرید تضمینی بردهایم.
*بنابراین وجود چنین تناقضاتی که آقای موسوی، روزنامهنگار، در یادداشتِشان گفتهاند را شما تأیید میکنید به این معنی که ممکن است چنین تخلفاتی وجود داشته باشد؟
باید مستندات تکمیلی را چاپخانه و صاحب امتیاز بفرستند و تا آن زمان نمیتوان نظر قطعی داد.
*به نظر شما این برنامهٔ نظارت بر چاپخانهها چه زمانی عملی میشود؟
خیلی زود، مثلاً تیراژ واقعی روزنامهها را با بررسی میدانی در سال گذشته احصا کردیم که در پرداخت یارانه، آن ملاک است نه ادعای چاپخانه. ما در فرم اعلام وصول صرفاً خوداظهاری رسانه و چاپخانه را ثبت میکنیم. اشکال اصلی اینجاست که طبق قانون مطبوعات، نظارت ما بر عملکرد مدیرمسئول و صاحب امتیاز است نه چاپخانهها که همانگونه که گفتم در نشست مشترک قرار شد نظارت را بیشتر کنیم.
*یعنی ممکن است یک نشریه به دروغ به شما بگوید با فلان کاغذ و با فلان تعداد تیراژ منتشر میکنیم و شما هم به همان میزان به آنها یارانه و کاغذ بدهید؟
یارانه تماماً وابسته به تیراژ نیست و اصلاً تیراژ ادعایی اساساً هیچگاه مبنای محاسبه نبوده و نیست. بله ما اطلاعات ادعایی صاحب امتیاز و چاپخانه را ثبت میکنیم اما مثلاً نوع کاغذ هیچ نقشی در یارانه ندارد. بخشی از یارانهٔ نشریات روی خرید تضمینی آنهاست. وقتی شما این نشریه را میخرید که دیگر نمیتواند قلب واقعیت کند.
*احتمالاً این توضیحات شما شامل حال این نشریاتی که در این تخلف حضور داشتهاند نمیشود چرا که اینها خیلی کم دیده میشوند. روی کیوسکها هم کمتر دیده میشوند درحالیکه یارانهای که دریافت میکنند برای تیراژ ۱۲۰۰ تا ۶۰۰۰ تایی است.
تیراژ تنها یک مؤلفه در محاسبه یارانه است و نمره کیفی نشریه، نظم در انتشار، قطع، تعداد صفحات، گستره توزیع و… از دیگر مؤلفههاست. ضمن اینکه ما به ۲ هزار رسانه یارانه میدهیم که حدوداً نیمی از آنها نشریات هستند. خرید تضمینی مثل بخش کتاب عادلانهترین شیوه برای حمایت است. چون مبلغ پرداختی بر اساس نسخه تحویل شده است.
*اگر تیراژ مهم نیست پس چرا باید شما یارانهٔ کاغذ بدهید؟
اصلاً اینکه یارانهٔ کاغذ نیست. بینید اسم یارانهٔ کاغذ یک اصطلاحی است که از دهه هفتاد مانده است.
*یعنی سهمیهٔ کاغذ ندارند؟
کاغذ مقولهای است که موردی اتفاق میافتد و یارانه نقدی فصلی و دائمی است. در سهمیه کاغذ هم صرف ادعا و میزان تیراژ ادعایی اصلاً ملاک نیست. نشریات مثلاً کسری از تیراژ ادعایی را کاغذ دریافت میکنند. آن هم بسیار کمتر از تیراژ ثبت شده در اعلام وصول. یارانهٔ کاغذ فقط یک اسم مصطلح است. انصاف نیوز هم این یارانه را میگیرد و نه فقط انصاف بلکه تمام سایتهای خبری خصوصی و خبرگزاریهای داخلی حسب ضوابط هم این یارانه را میگیرند. اسمش از قدیم یارانهٔ کاغذ است ولی در حال حاضر فقط یک مبلغ نقدی است.
ما در مجلات بخشی از یارانهمان خرید تضمینی برای کتابخانههاست که در این خرید عملاً یک کالای فرهنگی خریداری میشود؛ بخش دیگرش هم بحث تیراژی است که اشاره میکنید و هم محتوایشان. ادعای چاپ نشدن این تعداد تیراژی که مطرح شده است را باید رسماً از چاپخانه و صاحب امتیاز بخواهیم تا مستندات ارائه کنند. چون مبنای عمل ما اصولاً این تیراژهای ادعایی نیست.
*از چاپخانه پرسیدهاند؟
عرض کردم باید از چاپخانه مستندات بخواهیم و تا آن زمان نمیتوان چیزی را رد یا تأیید کرد.
*دقیقاً چه چیزی را تأیید نمیکنید؟
اینکه تیراژی که اعلام کردهاند را کلاً چاپ نمیکنند و اینگونه اعلام وصول میکنند را در این سطح من نه رد میکنم و نه تأیید؛ باید بررسی کنیم. اینکه این نشریه اعلام کرده ۲۰۰۰ تیراژ دارد ولی چند صد تا چاپ کرده است یا مثلاً دیجیتال چاپ کرده است. این ادعا را من باید بررسی کنم. بررسی هم باید با اداره کل چاپ باید انجام دهیم. اما کلاً مسیر را داریم عوض میکنیم.
یارانه باید برود به سمت تولید محتوا، خرید و نیروی انسانی شاغل در تحریریه. به عنوان مثال در شیوه نامه جدید رتبه بندی روزنامهها که هفتم تیرماه اعلام شد، سهم تیراژ از ۱۰۰ نمره ۱۰ است و سهم نیروی انسانی بیمه شده ۱۷ نمره. محتوا و تولید حدوداً ۶۰ نمره دارد. حدود ۴۰ درصد از یارانهٔ سال گذشته که برای نشریات صرف شده خرید تضمینی بوده است و در کتابخانههای عمومی کشور توزیع شده است. مابقی به صورت نقدی داده شده است.
این بخش نقدی عواملی درش دخیل است که به ما میگوید با چه منطقی و چه مقدار به این نشریه پول بدهیم. از جملهٔ این موارد تعداد صفحات، محتوا، قطع، تیراژ و … است. من تاکید میکنم که حتی اگر تخلفی بوده باشد متوجه صاحب امتیاز و چاپخانه است که باید برخورد شود. ولی به هر حال حتی اگر ۵۰۰ هزار تومان بوده باشد باید پیگیری شود.
*یعنی کاغد ندادهاید؟
سال گذشته اصلاً کاغذ به مجلات ندادهایم. امسال دادهایم که به مراتب کمتر از تیراژ اعلام وصول است. ضمن اینکه جدول توزیع کاغذ هم مثل گذشته منتشر خواهد شد.
*من اینطور از حرفها و توضیحاتتان برداشت کردم که فقط اعلام وصول و مراحل آن مربوط به وزارت ارشاد است. در همین مورد اعلام وصول هم، باتوجه به اینکه میگویید نمونهای را در اختیار شما قرار میدهند، اگر مسئولان این بخش دقت نظر بیشتری میداشتند متوجه میشدند نوع کاغذی که این نشریات استفاده میکنند اصلاً با کاغذی که در سایت ارشاد وجود دارد مغایرت دارد یعنی آنچه ثبت شده کاهی خارجی است در حالیکه آنچه در این نشریات وجود دارد کاغذ بالک است. مگر اینکه نمونههایی که برای شما آوردهاند هم دروغ بوده باشد.
بله ولی بر فرض صحت تفاوت نوع کاغذ، باید گفت نوع کاغذ هم در یارانه تأثیر ندارد ولی به هر حال اگر نوع کاغذ چیزی ثبت شده و واقعیت چیز دیگری بوده اشتباه است. ولی جنس کاغذ تاثیری در میزان یارانه ندارد. اما شما چند نکته را در نظر بگیرید ما ۸۰۰۰ نشریه داریم؛ دو اینکه ۱۲۰۰۰ چاپخانه هم در کشور داریم و باز هم تکرار میکنم که همهٔ اینها مطبوعاتی نیستند؛ نکتهٔ دیگر این است که نظر شخصی من این است که ما کلاً یارانه نشریات را باید به سمت خرید ببریم. یارانهٔ کتاب در معاونت فرهنگی الان به این ترتیب است؛ اصلاً پول به شکل کمک به ناشر نمیدهند؛ از او کتاب میخرند. در همهٔ بخشهای رسانه البته نمیتوان چنین کرد مثلاً در مورد سایتها نمیتوانی بگویی که خبر به من بفروش که! نمیتوانی بگویی که من از انصاف نیوز خبر میخرم! اما مثلاً در مورد مجلهٔ فیلمی که میخرم مصداق دارد. این کار هم شروع شده است و الان با همکاری نهاد کتابخانهها در حال انجام آن هستیم. ۶۰ درصد پول این خرید را معاونت مطبوعاتی میدهد و ۴۰ درصد آن را نهاد کتابخانههای کشور پرداخت میکند.
*بله، البته بحث بر سر این بود که آنچه ادعا میشود و به ثبت رسیده است با آنچه اتفاق میافتد در تضاد است. در کیوسکی هم اگر اتفاقی دانش یوگا را مثلاً ببینید میبینید که جنس کاغذش بیکیفیت است.
من حرف شما را تأیید یا تکذیب نمیکنم چون ادعای صاحب امتیاز و چاپخانه ثبت میشود و در موارد اینچنینی که تخلفی گزارش میشود باید مستندات اخذ شود. بررسی ۸ هزار نشریه و حتی هزار نشریهٔ مشمول یارانه در این میزان چاپخانه به صورت مداوم تقریباً غیرممکن است. باز هم میگویم ما یک بحث بازدیدها را جدی گرفتهایم و دو اصلاً یارانهٔ نشریات را هر چه بیشتر و بیشتر به سمت خرید تضمینی میبریم و نکتهٔ دیگر اینکه جنس کاغذ تاثیری در مقدار یارانه ندارد. تعداد صفحه و قطع مهم است.
مجلهای که منتشر میشود محتوایش در فضای مجازی هم در دسترس قرار میگیرد پس صرفاً از کیوسک قابلیت عرضه ندارد. همچنین با تغییر الگوهای ارائه نشریات، تعداد زیادی در حال حضر محتوای تولید شده را از طریق درگاههای فروش به صورت مجازی ارائه میکنند و یا در مبادی غیر از کیوسک مثل اشتراک و توزیع در هواپیما و قطار و مواردی از این دست عرضه میشوند. آیتمهای دیگر، قطع، کیفیت، تیراژ و… هستند. راه حل چیست؟ برای نشریات خرید تضمینی و ضرایب کیفی، برای روزنامهها کیفیت و نیروی بیمهای و تیراژ و برای رسانههای برخط هم کیفیت و میزان تولید و نیروی انسانی باید ملاک قرار گیرد.