عصر ایران - مجمع اقتصادی جهانی (World Economic Forum) یا اجلاس داووس (Davos Meeting) به نشستهای سالانۀ بانکداران، صاحبان سهام، رؤسای شرکتهای چندملیتی، سیاستمداران، نخبگان و مقامهای عالیرتبۀ اقتصادی و سیاسی نظام سرمایهداری گفته میشود که هر سال در منطقۀ تفریحی داووس واقع در کشور سوئیس برگزار میشود.
هدف اساسی اجلاس داووس، بهبود وضع اقتصاد جهانی است. مجمع دارای دو نهاد گردانندۀ خارجی است که از اعضاء تشکیل میشوند: هیأت امنای بنیاد که از رهبران و مدیران بخشهای دولتی و خصوصی بینالمللی تشکیل میشود و شورای مجمع که نمایندل منافع شرکا و اعضای مجمع است.
مجمع اقتصادی جهانی یا مجمع جهانی اقتصاد، اولین بار در سال 1971 تشکیل شد. کلاوس شواب، اقتصاددان آلمانی، بنیانگذار این مجمع است و اجلاس داووس را با این ایده راهاندازی کرد که رهبران دنیای اقتصاد و سیاست و اندیشه و هنر برای تبادل نظر دربارۀ مسائل روز گرد هم جمع شوند.
کلاوس شواب، متولد 1938
اجلاس داووس در سال 2002 برای ابراز همدردی با نیویورک بابت حملات 11 سپتامبر در این شهر برگزار شد. در اجلاس سال 2003 نیز دربارۀ مسائلی نظیر بحران عراق، القاعده، نفت، ایدز و نحوۀ مقابله با دولتها یا جنبشهای مخالف خصوصیسازی بحث و تبادل نظر شد.
داووس آشکارا متعلق به سرمایهداری جهانی است و به همین دلیل کمونیستها و سوسیالیستها منتقد آنند. طبیعتا سوسیالیستهای انقلابی به مراتب بیش از سوسیالستهای میانهرو، رویکرد انتقادی به اجلاس داووس دارند.
در مجموع گروههای مخالف جهانیسازی و سرمایهداری، هر ساله هنگام برگزاری اجلاس داووس در نزدیکی محل این اجلاس تظاهرات میکنند. چپها و سبزها پای ثابت این اعتراضات هستند.
برخی از منتقدان اجلاس داووس، این تشکیلات را از جمله کانونهای بینالمللی علنی امپریالیسم و فراماسونری جهانی میدانند و معتقدند که اجلاس داووس در کنار نهادهای سرّی و نیمهعلنی، نقش فعالی در قبولاندن برنامهها و گرایشهای فلسفی، اقتصادی و اجتماعیِ مورد نظرِ فراماسونری و امپریالیسم در میان روشنفکران و دولتمردان کشورهای جهان سوم دارد و یکی از وظایفش جذب این چهرهها و عضوگیری از میان آنهاست.
مجمع جهانی اقتصاد، سالانه بیش از 80 میلیون دلار درآمد دارد و بیش از هزار شرکت مشهور دنیا با پرداخت حق عضویت، هزینههای این مجمع را تامین میکنند.
اینکه چرا سیاستمداران هم به اجلاس داووس دعوت میشوند، ناشی از وقایع سال 1973 است. در آن سال جنگ "یوم کیپور" بین اسرائیل با سوریه و مصر درگرفت و نظام مدیریت پولی برتون وودز فروپاشید؛ نظامی که روابط مالی و تجاری بین ایالات متحدۀ آمریکا، کانادا، اروپای غربی، استرالیا و ژاپن را مشخص میکرد.
در نتیجه سران مجمع جهانی اقتصاد تصمیم گرفتند در نشستهای سالانۀ داووس، از دولتمردان و چهرههای سیاسی مطرح کشورهای گوناگون نیز دعوت به عمل آورند تا تصمیمات اقتصادی برآمده از اجلاس داووس، بدون توجه به نگاه و منطق سیاسی اتخاذ نشود.
این تحول در واقع نشانۀ استقلال یا دست کم اصالت سیاست در برابر اقتصاد و ناقض این فرض مارکسیستی بود که سیاست را طفیلی اقتصاد میداند و برای آن اصالتی قائل نیست.
محل برگزاری اجلاس داووس
اجلاس داووس در ابتدا بیشتر نگاه اروپایی داشت و "مجمع مدیریت اروپا" نام داشت اما چون عملا از حوزۀ مسائل اروپا فراتر رفته بود و در پی حل مشکلات جهانی بود، در سال 1987 به "مجمع جهانی اقتصاد" تغییر نام داد.
از تاثیرات سیاسی مهم و تاریخی اجلاس داووس، یکی هم طرح نخستین گفتوگوها دربارۀ اتحاد آلمان شرقی و آلمان غربی در این اجلاس بود. در سال 1994 نیز یاسر عرفات رهبر مردم فلسطین و شیمون پرز وزیر خارجۀ اسرائیل در اجلاس داووس شرکت کردند.
در دهۀ اخیر که بحران اقتصادی اروپا شدت گرفته، اجلاس داووس تمرکز بیشتری بر مسائل اروپا و جهان غرب داشته است.
اینکه اجلاس داووس چقدر بر روند اقتصاد و سیاست جهانی موثر است، سؤالی است که احتمالا کسی پاسخ آن را به درستی نمیداند. دربارۀ میزان تاثیرگذاری چشمگیر داووس بر حوزههای مذکور، قبلا نظرات غلوآمیزی از سوی مخالفان ابراز میشد ولی ظاهرا امروزه از شدت و غلظت چنان نظراتی کاسته شده و کمتر کسی به "تاثیر افسانهای و مرموز" اجلاس داووس بر سیاست و اقتصاد جهانی باور دارد.