عصر ایران ؛ نهال موسوی - تلویزیون در سال 1401 یکی از کم فروغترین دوران های خود را سپری کرد، هیچ برنامه خاصی یا هیچ سریال خاصی از تلویزیون پخش نشد که با اقبال مخاطب مواجه شود.
حتی در یک مقطع زمانی صداوسیما تمام قد عزم خود را جزم کرد به جای ارتقا برنامههای خود خصوصا در زمینه سریال سازی، کاری کند که پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی مانند فیلیمو را از صحنه رقابت خارج سازد.
بهگونهای که جلال رشیدیکوچی، نماینده مردم مرودشت و ارسنجان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس گفت: «متاسفانه روندی نامناسب رواج پیدا کرده و هر جریان یا گروهی به دنبال این است که مخالفان خود را حذف کند. به عنوان مثال صداوسیما به دنبال این است که (فیلیمو) را حذف کند یا فلان تولیدکننده به دنبال حذف یک کالاست یا یکی به دنبال حذف شبکههای اجتماعی است.
این مسیر غلط جواب نمیدهد؛ صداوسیما اگر به دنبال حذف «فیلیمو» است باید محصولات تولیدی خود را ارتقا دهد تا بتواند با «فیلیمو» رقابت کند. ابزار لازم نیز در اختیار صداوسیما قرار دارد. صداوسیما باید بررسی کند که چرا مردم نسبت به پلتفرم «فیلیمو» اقبال دارند و آن را به محصولات صداوسیما ترجیح میدهند.
صداوسیما باید نقاط قوت این پلتفرم را احصاء کرده و متناسب با آن خود را تقویت کند. راهش این است نه شکایت کردن. اینکه قوه قضاییه قرار منع تعقیب صادر کرده قطعا در چارچوب قانون بوده و حاکی از آن است که فرآیند غلطی که رواج پیدا کرده قرار است متوقف شود.»
برای نشان دادن افول توجه مخاطب به تلویزیون خیلی ساده میتوان به آمار استقبال از سریالها یا برنامههای تلویزیونی اشاره کرد اما نکته اینجاست که تقریبا در یک سال گذشته انتشار این آمار و ارقام یا کاملا متوقف شده است یا به شکلی نامنظم و فقط پاره ای اوقات برای سریالهایی که - به شکل نسبی - مورد توجه قرار گرفتهاند منتشر شده است.
روزنامه خراسان در این مورد نوشته است: در سالهای اخیر مرکز افکارسنجی صداوسیما، تحقیقاتی در زمینه میزان بینندگان سریالها و برنامههای تلویزیون در بازههای زمانی مختلف انجام میداد و نتایج نظرسنجی اش را به صورت آماری منتشر میکرد.این نظرسنجیها که ملاک ارزیابی استقبال مخاطبان از تولیدات تلویزیون درنظر گرفته میشد، از سال 1400 به صورت نامنظم منتشر میشد و تغییراتی هم در آن اتفاق افتاد.
به عنوان مثال نوروز امسال، تنها آمار «زیرخاکی» به عنوان پربینندهترین سریال اعلام شد و میزان مخاطب«نجلا 2»، «پلاک 13»، «خداداد» و«دردسرهای شیرین» با عدد و رقم منتشر نشد. آمار میزان بیننده سریالهای تکراری، هم به صورت ناقص و غیرشفاف منتشر شد. حالا مدتی است که از انتشار میزان بینندگان سریالهای تلویزیون در مرداد، شهریور، پاییز و زمستان خبری نیست.
یکی از نکتههای جالب توجه این است که مخاطبین بیشتر ترجیح میدهند از شبکه نمایش خانگی سریالهای مورد نظر خود را ببینند تا این که مجموعههای غالبا تکراری یا موضوعات خنثی در تلویزیون را دنبال کنند. مثلا در سال گذشته شبکه دو با آغاز ایام عزاداری محرم، یکی از آثار قدیمی و تکراری یعنی تله تئاتر «پیر وفا» را روانه آنتن کرد و پس از پایان آن نیز سریال تکراری دیگری یعنی «وفا» ساخته محمدحسین لطیفی را جایگزین کرد.
مجموعه «پریدخت» به کارگردانی سامان مقدم نیز سومین سریال تکراری این شبکه بود که اوایل شهریور پخش شد. آنتن شبکه در 6 ماه دوم سال نیز از سریال تکراری خالی نبود. دیماه دو مجموعه تکراری «رقص پرواز» و کمدی خارجی «بله آقای وزیر» روانه آنتن شدند. شبکه پنج نیز مردادماه بازپخش سریال «رسم عاشقی» محصول سال 84 و بهمنماه تکرار سریال «پیدا و پنهان» محصول سال 91 را روی آنتن برد.
در سال 1401، دست تلویزیون از پخش کمدیهای خوب و پرمخاطب نیز خالی بود. در تعطیلات نوروز، فصل سوم مجموعه «زیرخاکی» روی آنتن رفت و با جذب 69 درصد بیننده توانست مانند فصول قبل مورد توجه قرار بگیرد، اما دیگر سریال کمدی نوروز یعنی «خداداد» با قصهای کلیشهای و شوخیهای ضعیف با استقبال مواجه نشد و سریال «خوشنام» که رمضان امسال روی آنتن رفت نیز کیفیت بالایی نداشت. دیگر سریالهای کمدی مانند «آزادی مشروط» در شبکه یک، «وضعیت زرد 2» و «جزر و مد» در شبکه دو، «چشمبندی» و «کتونی زرنگی» در شبکه سه و «زیر یه سقف» در شبکه نسیم نیز مجموعههای موفقی نبودند و نظر مخاطبان را جلب نکردند. میتوان گفت تنها کمدی قابل دفاع و پربیننده تلویزیون در سال 1401 مجموعه «زیرخاکی 3» است.
طبیعتا سریالهایی که در فصل اول با استقبال فراوان مخاطبان روبهرو میشوند، ادامه پیدا میکنند، اما تلویزیون سریالهای ناکام خود را در فصل دوم و سوم تولید میکند. غیر از «زیرخاکی 3» که سریال پربینندهای است، امسال مجموعههای دنبالهداری مانند «از سرنوشت 4» و «وضعیت زرد 2» از شبکه دو روی آنتن رفتند که به ترتیب تنها حدود 26 و 10 درصد بیننده داشتند. سریال «نجلا 2» هم با وجود کیفیت قابل قبول فصل اول، اما در فصل دوم ضعفهای زیادی داشت و بیننده فراوانی جذب نکرد.
پس از شیوع ویروس کرونا، تلویزیون چند سریال درباره این موضوع و مبارزه کادر درمان با کرونا تولید کرد و امسال نوبت به پخش «آزادی مشروط» و «ابر میبارد» رسید. کمدی «آزادی مشروط» با تمرکز بر فعالیت نیروهای جهادی در کنار کادر درمان، قصه خود را روایت می کرد و «ابر میبارد» نیز به وضعیت بحرانی کرونا در شمال کشور میپرداخت.
سریال 52 قسمتی و طولانی «آزای مشروط» فاقد موقعیتهای کمدی جذاب بود و شوخیهای دم دستی و کلیشهای آن، قابلیت خنداندن مخاطب را نداشت. «ابر میبارد» نیز نتوانست با یک درام درگیرکننده، کشش تماشای سریال را در مخاطب ایجاد کند، نمایش آن چه درباره کمبود تخت و امکانات در اوایل شیوع کرونا در شمال کشور، بارها شنیده و خوانده بودیم، جذابیت لازم را برای تماشاگر نداشت. پخش همزمان این دو مجموعه با موضوع یکسان نیز، منطقی نبود.
علاوه بر موضوعات و فضای مشابه سریالها، معضل دیگر مجموعههایی که امسال روی آنتن رفتند، حضور بازیگران تکراری در چند سریال است. مریم کاویانی در فاصلهای کم با سه سریال «راز ناتمام»، «آتش سرد» و «آزادی مشروط» در شبکه یک، دو و سه دیده شد. پرویز فلاحیپور با «بینشان» و پس از آن برای مدتی «آتش سرد» و «آزادی مشروط» را به صورت همزمان روی آنتن شبکه یک و دو داشت.
مهران رجبی با «خوشنام»، «وضعیت زرد 2» و «آزادی مشروط»، فریبا متخصص با «برف بیصدا میبارد»، «آتش سرد» و «گیل دخت»، مجید واشقانی با «از سرنوشت 4»، «بینشان» و «عملیات رعد»، کاظم هژیرآزاد با «بینشان» و «بیهمگان» و اکبر رحمتی با «آزادی مشروط» و «بینشان» نیز از بازیگرانی هستند که حضور پررنگی در تلویزیون داشتند.
همه این اتفاقات نشان میدهد که تک روی و یک جانبه شدن تلویزیون غیر از شکست هیچ حاصل دیگری نداشته است و طبیعتا این روند افتادن در سراشیبی افول، هر روز بیش از پیش ادامه دارد.
تلویزیون از آن جعبه جادویی که مردم به پای آن مینشستند و برای دیدن سریالی از آن یک هفته منتظر میماندند واقعا فاصله گرفته است، الان بیشتر انگار یک سری برنامه وجود دارد که برای پخش آنها ناچارند باقی اوقات را هم با سریالهای تکراری یا بی کیفیت پر کنند.
این دیگر تلویزیون برنامه ساز تاثیر گذار نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است، تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت.
تلویزیون برنامه های خوبی دارد.
سریال گیل دخت، شهباز خیلی خوب هستند. سریال حبیب هم خوبه اما میتونستند بهتر از این کار کنند.
در بخش مسابقات تلویزیونی از ابتدا جذاب نبود و الان هم نیست.
فقط فوتبال بدون تحلیل گاهی میبینم اونم خرجی و جهانی
نهایتا همین میشود وگرنه صداوسیما ورشکسته و بی اعتبار تر نزد مخاطب خواهد شد
چون جناح صدا و سیما رو قبول ندارید
وگرنه اکثر برنامه های تلوزیون با کیفیت است
در رابطه با مدیریت فعلی صداوسیما باتوجه به جانبداری محض و
یکطرفه از یک جناح خاص سیاسی ،متاسفانه این رسانه ملی مقبولیت
خود را بین همه اقشار مردم بطور محسوسی از دست داده است.
قبول دارم.یکی از نکات آزاردهنده بودجه سرسام آور صداوسیما
میباشد که علی رغم نداشتن مخاطب و عدم تمایل جهت جذب مخاطب،هر سال بودجه اش چندین برابر بیشتر میشود همانند
دستمزد هنرپیشگان سریالهای فاقدارزش و فاقد مخاطبش...
ایکاش نصف بودجه صداوسیما به زنان سرپرست خانوار اختصاص
می یافت.