عصر ایران؛ مهرداد خدیر- صعود تیم ملی فوتبال مراکش به مرحلۀ یک چهارم نهایی پس از غلبه بر اسپانیای قدرتمند مهمترین شگفتی جام جهانی قطر تاکنون است.
در این باره جدا نوشتهایم و موضوع این نوشتار این صعود نیست و نویسندۀ این سطور هم فوتبالنویس نیست. این یادداشت اما دربارۀ شادی مراکشیها با پرچم فلسطین و سجدۀ شکر آنهاست.
تصور کنیم بازیکنان ایران از مرحلۀ گروهی بالا آمده بودند و اولین حریف حذفی را از پیش برمیداشتند.چقدر احتمال داشت بازیکنان ما به صورت خودجوش پرچم فلسطین در دست میگرفتند و اگر چنین میکردند تا چه اندازه به احساس خودشان نسبت داده می شد و آیا به حساب سازماندهی قبلی گذاشته نمیشد؟ آیا با همین شور و هیجان و علاقه و متفقا چنین کاری انجام میدادند؟
چرا محتمل نیست چنین رفتاری از بازیکنان تیم کشوری سر بزند که بیشترین هزینۀ مادی و معنوی را در حمایت از فلسطین پرداخته و میپردازد و اگر هم اتفاق افتد به حساب همراهان تیم و حراست و خط دهی از تهران یا وعدۀ پاداش گذاشته میشود ولی دربارۀ مراکش چنین احتمالی منتفی است و پیداست با عشق و علاقه پرچم فلسطین در دست، خود را نمایندۀ آنان هم میدانند در حالی که تازه حریفشان هم اسراییل نبوده است؟
پاسخ روشن است: آن قدر حکومت در همۀ امور دخالت کرده که دفاع از فلسطین هم امری حکومتی تلقی میشود ولو دیگاه مدافع با نگاه رسمی متفاوت باشد. تازه ایرانیها اگر میخواستند چنین کنند چه بسا چون حمل بر حمایت از دولت ملی یا تشکیلات خودگردان میشد بحث برانگیز هم میشد. زیرا اصولگرایان محمود عباس و دولت خودگران را خائن میدانند و از حماس و جهاد اسلامی حمایت میکنند و درست است که سفارت در اختیار ساف است اما نشانهای حماس برای آنان اولویت دارد.
نه فیفا به فدراسیون مراکش هشدار میدهد و نه به حساب دخالت دولت گذاشته می شود چون موضوع عاطفی است و در نگاه آنان فلسطین هم دولت دارد و خود را نمایندۀ آنان هم میدانند کما این که امیر قطر با همۀ اختلافات با عربستان پرچم عربستان را بعد از برد مقابل آرژانتین در دست گرفت.
در اینجا هم مردم فلسطین دوست داشتند مراکش ببرد و مراکشیها هم لطف آنها را جبران میکنند. سجدۀ شکرشان هم کاملا واقعی است و نمایشی یا تحمیلی یا برای تظاهر نیست و قرار هم نیست در بازگشت به کشور خود نهادهایی بابت این دو کار از آنها تجلیل کنند چون کاری دلی انجام دادهاند نه تبلیغاتی یا سیاسی.
به تصویرها خوب دقت کنید. نه هیچ تصنعی در سجده شُکر میبینیم نه در شادی با پرچم فلسطین و شگفتا که در رسانههای ایران آن قدر که به تعظیم و اظهار اعتذار سرمربی ژاپن پرداخته شده از این عکسها گفته نشده است.
خوب است این یادداشت را آن نماینده مجلس که دنبال
نقره داغ کردن مالی برای حجاب است هم بخواند تا بداند آن قدر همه چیز را حکومتی و بر اساس قانون و دستوری کردهاند که کنشهایی دلی از این دست را دیگر شاهد نیستیم. کما اینکه در سال 82 وقتی آمریکا به عراق حمله کرد در تمام دنیا راهپیمایی ضد جنگ برگزار شد الا ایران. شاید گفته شود به خاطر نفرت ما از صدام حسین بود. بله، ولی سیاست رسمی مخالفت با جنگ بود. شاید گفته شود چون عید نوروز بود. بله، ولی بعد از عید هم برگزار نشد مگر پس از نماز جمعه و بامزه این که آمریکا صدام حسین را ساقط کرده بود و در محکومیت حملۀ آمریکا تکبیر سر داده و در پایان گفته می شد: مرگ بر صدام یزید کافر.
نکته همین است که تمام این کارها را حکومتی و رسمی کردهایم و اگر کسانی بخواهند مستقلا تظاهرات برگزار کنند باید مجوز بگیرند و جامعه حس میکند دفاع از آرمان فلسطین مربوط به حکومت است.
دریغ و درد که نگاه بخشی از مردم ما با فلسطین همدلانه نیست چون منتقد سیاستهای جاری خاصه در چند سال اخیر هستند ولی بازیکنان مراکش بی آنکه مرگ بر این و مرگ بر آن بگویند با یک کار نمادین توجه جهان را به موضوع فلسطین جلب کردند و شاید از نگاه آنان قضیه فلسطین ایدیولوژیک نیست و چون دنیای عرب مربوط به خود میداند به عنوان جزیی از دنیای عرب چنین کردند.
پاینده فلسطین
پاینده اسلام
پاینده ایران
مرگ بر اسرائیل و آمریکای جنایتکار و انگلیس ابلیس و آلمان و فرانسه فاشیست