عصر ایران؛ مصطفی داننده- علمالهدی امام جمعه مشهد گفته است: «ورزشکاران دلاور ما مایه افتخارمان هستند. آنها را برحسب برد و باختشان قضاوت نمیکنیم، بلکه آنها را برحسب ایمانشان
قضاوت میکنیم.»
در
نوشتاری اشاره کردم که ایران، عجیبترین روزهای خود را تجربه میکند. این سخنان امام جمعه مشهد هم نمونهای از گذران روزهای غیرعادی است.
باید خدمت امام جمعه محترم عرض کنم که خیر! ما بر خلاف شما ورزشکاران را به واسطه عملکردشان قضاوت میکنیم نه ایمانشان.
برای ورزشکاران کم یا زیاد از بودجه کشور هزینه میشود و آنها باید پاسخ عملکردشان را بدهند. نمیشود که به جام جهانی بروی و 6 گل از انگلیس بخوری و در یک بازی بد به آمریکا ببازی و سربلند به کشور برگردی که انگار نه انگار!
این با کدام ایمان و انصاف هم خوانی دارد؟ مگر نه اینکه همه ما مسئول عملکردمان هستیم؟ حالا چرا باید ورزشکاران بر اساس عملکردشان قضاوت نشوند؟ بله، مردم اگر ببیند که ورزشکاران تلاش خود را انجام دادهاند، شکست را هم از آنها قبول میکنند اما وقتی میبینند برخی از سر شکم سیری بازی میکنند حتی برد را هم نمیپذیرند چه برسد به باخت.
حسن یزدانی نمونه بارز این معنا. او از سه مسابقه حساس اخیر خود با حریف آمریکایی، دوتا را واگذار کرد اما مردم دیدند که او همه توان خود را به میدان آورده است اما زور رقیب بیشتر بود و به خاطر همین نقره این کشتیگیر را طلا دیدند.
میترسم پس فردا گفته شود که عملکرد مسئولان را بر اساس تورم و گرانی نسنجید و آنها را با ایمانشان قضاوت کنید!
بله، اگر خواستیم ورزشکاران را خارج از زمین بازی قضاوت کنیم، حتما به سراغ ایمان آنها میرویم و کاری به عملکرد ورزشیشان نداریم اما در چمن سبز، تشک کشتی، سالن والیبال و ... تنها عملکرد ورزشی آنها را قضاوت میکنیم.
نکته بعدی اینکه مگر بر اساس ایمان انتخاب شده اند که بر پایه آن داوری شوند اگر این گونه است چرا کل تیم ملی را از نیروهای ارزشی انتخاب نمی کنند تا دغدغه خواندن و نخواندن سرود ملی را هم نداشته باشند و چرا این مربی نامسلمان خارجی استخدام می کنند و یک نیروی با ایمان داخلی را برای این کار در نظر نمی گیرند؟
شما گفته اید: «به فرض، توپ به یک طرف رفته باشد، به این معنا نیست که فرزندان برومند ما شکست خوردهاند و آمریکا پیروز شده است.»
امام جمعه محترم، با این حرفها نتایج ایران در جام جهانی پاک نمیشود. ما باختیم، بد هم باختیم و باید مورد قضاوت قرار بگیریم و ببینم چرا کشورهای شرق آسیا مثل ژاپن و کره جنوبی از گروههای سخت خود صعود میکنند و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.
همانگونه که ما در سال 98، فاتح میدان فوتبال بودیم حالا آمریکاییها برنده از زمین بازی خارج شدند. بهتر است با واقعیتها کنار بیاییم و آنها را قبول کنیم حتی اگر خلاف میل ما باشد. شاید اگر واقعیتهای جامعه را در سالهای گذشته میپذیرفتید امروز با موج بیاعتمادی و شکافهای اجتماعی روبرو نبودید.