عصر ایران ؛ کاوه معینفر - شب گذشته در مراسم اختتامیه جشنواره ونیز سینمای ایران 3 جایزه به دست آورد ، یک جایزه ویژه هئیت داوران برای فیلم "خرس نیست" جعفر پناهی در بخش مسابقه اصلی و 2 جایزه هم در بخش افقها برای فیلم جنگ جهانی سوم ؛ بهترین فیلم به هومن سیدی و بهترین بازیگری مرد برای محسن تنابنده.
همان لحظه دریافت جایزه محسن تنابنده اعلام کرد: «اینقدر خوشحالم که تا تهران میتونم پیاده برم» یا در زمان کنفرانس مطبوعاتی بعد از دریافت جایزه هم اعلام کرد که « برای من دیشب با قرص خواب خوابیدم اینقدر نگران بودم که جایزه میگیرم یا نمیگیرم» یکی دیگر از برندگان خانم ورا جما (برنده بهترین بازیگر زن بخش افقها) که کنارش نشسته است هم میگوید: «من هم همینطور بودم» و بعد اضافه میکند البته همه ما وضعمون اینطور بود.
شاید یک مخاطب در خانه نشسته باشد و با خودش فکر کند که کسی چون محسن تنابنده با آن همه مشهور بودن در حرفه خودش، که طبیعتا استطاعت مالی خوبی هم دارد، پس دیگر چرا جایزه بردن تا این اندازه برای کسی چون او مهم است؟ یا برای دیگر سینماگران ، فیلمسازان و ...
حالا گذشته از مباحثی چون جوایز سیاسی، جهت دار و ... که این روزها باب شده و برخی فکر میکنند که فقط به دلایل سیاسی به سینماگران ایرانی جایزه میدهند میخواهم از منظر سینماگران به این قضیه نگاهی بیندازیم تا این درجه از اهمیت روشن شود.
واقعیت این است که در حرفه سینما رسیدن به چنین موقعیتی اصلا ساده نیست، تصور کنید جشنوارههای مهم و معتبری چون کن ، ونیز، برلین، لوکارنو، تورنتو، توکیو و ... که تعدادشان به عدد انگشتان دو دست میرسد هر سال تهداد بسیار زیادی فیلم از سراسر جهان برایشان ارسال میشود مثلا حدود 2 هزار فیلم که همگی آنها درخواست حضور در جشنواره را دارند. از بین این 2 هزار فیلم هر جشنواره حدود 40 تا 50 فیلم انتخاب میکند (با احتساب بخشهای مختلف) پس در واقع ورود به چنین لیستی اصلا ساده نیست.
حال که در بین فیلمهای انتخابی هم قرار گرفته باشید به دلیل اینکه اکثریت فیلمهای انتخاب شده در بالاترین سطح استاندارد فیلمسازی جهانی قرار دارند شانس بردن جایزه هم بسیار کم است و تقریبا همه فیلمها در بخشهای مختلف رقبای جدیی برای دریافت جایزه هستند.
از یک طرف دیگر خود فرآیند فیلم ساختن هم کار سادهای نیست و معمولا هر فیلمساز اگر بودجه هم در اختیار داشته باشد حدود 2 سال لازم دارد تا یک فیلم بسازد و اگر بودجه نداشته باشد و به دنبال جذب سرمایه بگردد دیگر این میانگین به حدود 4 یا 5 سال و حتی بیشتر میرسد.
یا برای بازیگر شاید هر سال در 2 یا 3 فیلم بازی کند اما اینکه یکی فیلمی باشد که بتواند به جشنواره های جهانی راه یابد واقعا هر چند سال یک بار شاید این اتفاق رخ دهد و حتی شاید هم هیچگاه رخ ندهد.
حال با احتساب تمام این عوامل میتوان فهمید که چرا محسن تنابنده تا به این اندازه خوشحال است، چون او میداند این یک فرصتی که برایش مهیا شده است شاید دیگر تکرار نشود و یا چندین سال طول بکشد.
مثلا هومن سیدی قبل از فیلم جنگ جهانی سوم که محصول امسال محسوب میشود آخرین فیلمش "مغزهای کوچک زنگزده" بود که در سال 1396 ساخته است. یا وحید جلیلوند هم که امسال در ونیز با فیلم شب، داخلی، دیوار حضور داشت فیلم قبلترش بدون "تاریخ، بدون امضاء" که در سال 1395 ساخته بود.
انصافا نوید محمدزاده یکی از استثاناهای سینمای ایران و جهان است که تقریبا با هر فیلمش در سالهای اخیر در یکی از جشنوارههای معتبر حضور داشته است، همین امسال در 3 جشنواره مهم کن (با فیلم برادران لیلا) ، ونیز (با فیلم شب، داخلی، دیوار) و تورنتو (تفریق) فیلم دارد.
بنابر این از منظر سینماگران اگر به قضیه نگاه کنیم میبینیم که حضور در یک جشنواره معتبر و مهم اصلا ساده نیست و به همین دلیل همین که فیلمشان در آن جشنواره انتخاب شود یک موفقیت بزرگ است و اگر جایزهای هم بگیرد دیگر نور علا نور است، به همین دلیل تا این اندازه خوشحال هستند.
این خواست و اهمیت جوایز جشنواهای معتبر جهانی بحث فقط ایران نیست بلکه برای تمام سینماگران جهان صدق میکند، کافی است یک نگاهی به افراد برنده جایزه غیر ایرانی هم بکنید و حس و خوشحالی آنها را هم ببینید.
پس تبریک به هر 3 برنده ایرانی جوایز شب گدشته و تبریک به هم برندگان شب گذشته ونیز.
اعطای جوایز اصلا سیاسی نیست.
سیاسی اینه که صدا و سیمای ما هر فرد یا سریالی که محبوب مردم باشه رو حذف می کنه. از جمله فردوسی پور و سریال محبوب پایتخت. نظر مردم براشون اصلا مهم نیست. فقط تفکر و سیاست سازمان مهمه
اگه واقعا" به حق باشه، جای تبریک داره.