صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۵۷۵۸۵
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۲ - ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ - 11 September 2022
از ایران تا آمریکا و کانادا - از حوزه تا موسیقی پاپ

خانم خزعلی؛ خانوادۀ متنوع و تلاش برای یک‌دست کردن جامعه!

با فرض این که از هیچ رانت و امکاناتی استفاده نکرده باشند و از کدِیمین و عرقِ جبین بستر مالی برای سفر و اقامت فراهم آمده باشد باز یعنی در چنین خانواده ای هم اعضا مثل هم نمی‌اندیشند چه رسد به جامعه

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- « نه تنها پسر خواهر من - خانم انسیه خزعلی معاون امور زنان ابراهیم رییسی - به کانادا سفر کرده بلکه پسر و دختر خواهر دیگر من - خانم کبری خزعلی- هم سال‌هاست در آمریکا زندگی می‌کنند.»

   این خبر که از زبان دایی آنها - دکتر مهدی خزعلی - اصول‌گرای سابق و حالا منتقد منتشر شده در این دو سه روز از زوایای گوناگون مورد تحلیل قرار گرفته است اما در این یادداشت بنا دارم به این بهانه به نکتۀ دیگری بپردازم.

     در برخی موضع‌گیری‌ها ادعا شده پسر خانم خزعلی (معاون آقای رییسی) با یک شرکت مرتبط با فیلتر شکن های اینترنتی در کانادا ارتباط و همکاری دارد که با توجه به اصرار همفکران خانم خزعلی و دولت متبوع به رغم انکار در علن، بر بستن فضای اینترنت و کنترل آن عجیب به نظر می‌رسد و نویسنده این سطور در این باره نظری ندارد.

   در رویکردی مقایسه‌ای با نوع رفتار اصول‌گرایان با خانم ابتکار قیاس می‌کنند که با رسانه‌های برانداز هم‌زبان می‌شدند و با ادبیات آنها می‌گفتند او که در اشغال سفارت آمریکا مشارکت داشته چرا و از این نظر جالب بود که از یک طرف اشغال سفارت را انقلاب دوم می‌دانند و در صدد مصادرۀ آن هستند اما در این فقره از ادبیات سلطنت‌طلبان استفاده می‌کردند. (در موارد دیگر نیز یک خط تخریبی علیه اصلاح‌طلبان با ادبیات سلطنت‌طلبان است چون مهم این است که پایگاه اجتماعی را تخریب کنند. به این موضوع هم در جاهای دیگر پرداخته شده است).

  مواجهۀ سوم مقایسه تحصیل دختر علی لاریجانی به سبب سفر همسرش بود که با توجه به نمرات ممتاز او و تبعیت از همسر نباید جای خدشه می‌داشت ولی همین را بهانه کردند تا مجال رقابت با ابراهیم رییسی را پیدا نکند و رییس 12 سال مجلس قانون‌گذاری را واجد صلاحیت تشخیص ندادند. البته دو نایب رییس مجلس قانون‌گذاری - علی مطهری و مسعود پزشکیان- را نیز صالح ندانستند در حالی که خود مجلس دربارۀ انتخابات قانون وضع می‌کند! شاید چون قانون‌گذار واقعی شوراهای عالی متعدد و خود شورای نگهبان‌اند و مجلس لابد جایی است که قرار بود رییس آن علیه دولت قبل موضع بگیرد.

   به لحاظ تاریخی و جامعه‌شناختی این که نوه‌های یک روحانی فوق‌العاده سنتی (آیت‌الله شیخ ابوالقاسم خزعلی) و فرزندان خانم‌هایی با نام‌های کاملا مذهبی در آمریکا و کانادا کار یا اقامت کنند هم طبعا از تغییر طبقه اجتماعی به سبب حاکمیت روحانیت و بستگان آنها حکایت می‌کند که اگر شامل همۀ روحانیون باشد با برخی مدعاها سازگار نیست و اگر تنها قلیلی را دربرگیرد نشان می‌دهد در خود این صنف هم شاهد تبعیض و تفاوت بسیار در نوع زیست و برخورداری از امکانات هستیم.

  اینها همه به جای خود قابل تحلیل و حتی انکار و مناقشه‌اند اما نکتۀ مورد نظر این یادداشت این است که وقتی خانوادۀ یک روحانی کاملا محافظه‌کار سنتی که ارتباط خود با انجمن حجتیه را انکار نمی‌کرد و قبل از اختراع نظارت استصوابی برای رد صلاحیت مهندس بازرگان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1364 از طریق وزارت کشور ناطق نوری تلاش کرد نیز تا این اندازه دچار تنوع و تکثر باشد چگونه انتظار دارند یا می‌خواهند جامعه را یک‌دست کنند؟!

   وقتی پدر، یک فقیه سنتی بوده و برادر، با وجود سابقۀ همکاری با اصول‌گرایان - در حدی که ناشر محتوای برنامۀ تلویزیونی هویت - بوده به منتقد تبدیل شده و بارها به زندان رفته و برادر کوچک‌تر با تغییر نام و انتخاب یک اسم هنری (سمیر زند) به فعالیت در عرصۀ موسیقی می‌پردازد (‌کار مشترکی هم با مرحوم حبیب دارد) و فرزند خود او هم به کانادا رفته و خواهر زاده‌ها نیز حسب اظهار دایی‌شان در آمریکا هستند با فرض این که از هیچ رانت و امکاناتی استفاده نکرده باشند و از کدِ یمین و عرقِ جبین بستر مالی برای سفر و اقامت فراهم آمده باشد باز یعنی در این خانواده هم اعضا مثل هم نمی‌اندیشند. با این وصف چگونه خانم خزعلی در جایگاه معاون امور زنان ریاست جمهوری و برخوردار از بودجۀ عمومی تنها با یک طیف از زنان ارتباط دارد و دختران و زنان دیگر جامعه را عملا به رسمیت نمی‌شناسد به گونه‌ای که  انگار مأموریت خود را شبیه کردن همۀ دختران و زنان ایرانی به روش و پوشش و نگاه خودش می‌داند؟

    معاونت زنان ریاست جمهوری در دولت خاتمی برای هویت‌بخشی و دفاع از حقوق زنان تشکیل شد و البته رفع تبعیض. چون عدالت جز رفع تبعیض نیست و مضحک‌ترین نوع داعیۀ عدالت اِعمال عریان‌ترین تبعیض‌ها با مدعای عدالت است.  (قبل‌تر معاونت زنان به عنوان مشاور رییس جمهوری در دولت سازندگی فعالیت می‌کرد  و در دورۀ اصلاحات با ادامه تصدی خانم شجاعی به معاونت ارتقا یافت).

در دولت احمدی‌نژاد واژۀ زنان را از عنوان آن برداشتند و شد "معاونت امور خانواده" چرا که از نگاه اصول‌گرایان "زن بما‌هو زن" واجد ارزش ذاتی یا فراوان نیست و زمانی واجد ارزش خاص می‌شود که به همسر و بعد به مادر تبدیل شود و بر این پیمان هم بماند. از این روست که مدام بر ازدواج زنان و فرزندآوری آنان تأکید می‌شود.

   در دورۀ حسن روحانی البته در عنوان معاونت، وسط را گرفتند و شد "زنان و خانواده" تا نه سیخ بسوزد و نه کباب و حالا در دولت رییسی همان عنوان باقی مانده و به خانم انسیه خزعلی سپرده شده است.  

    گرایش اصلی خانم خزعلی البته بر پایۀ موضع گیری‌ها و اظهار نظرهای او در این یک سال تبدیل به همان معاونت خانواده است و از این رو فارغ از بحث خانواده شاهد دفاع جدی او از حقوق زنان نیستیم حال آن که به گواه خانوادۀ خود او جامعۀ ایران مدرن، متنوع و متکثر است و همه را نمی‌توان در یک طیف تعریف کرد.

   البته دولت متبوع مدعی‌ است  نگاه جناحی ندارد و از تعابیری چون "دولت مردمی" و "دولت انقلابی" استفاده می‌‌شود اما "مردم" مورد نظرشان نیز نه تمام شهروندان این سرزمین با علایق و سلایق گونه‌گون که تنها نیروهای ارزشی حامی و همفکرند و انقلابی هم گاه به جوانانی اطلاق می‌شود که بعضا نه انقلاب 57 را درک کرده‌اند و نه در جنگ 8 ساله مشارکت داشته‌اند منتها در حال حاضر همراهی می‌کنند.

 هر چند می‌توان پرسید چرا همین دولت انقلابی و مردمی از بین میلیون‌ها کارگر مردمی و انقلابی یکی را برای وزارت کار پیدا نمی‌کند که پس از عزل آن جوان رؤیاپرداز بلاوزیر مانده و اصلا چرا همین خانم خزعلی یک خانم کارگر پرسابقه و مورد وثوق جامعۀ کارگری را برای تصدی وزارتخانه‌ای که با جمعیت انبوهی از شریف‌ترین و زحمت‌کش‌ترین زنان جامعه سر و کار دارد  پیشنهاد نمی‌کند؟ کار معاونت زنان فقط "بررسی جوانب" دستور فیفا در الزام ورود دختران به ورزشگاه نیست، ارتقای جایگاه اجتماعی و حقوقی آنها هم هست.

محمد حسین خزعلی با نام هنری سمیر زند ؛ فرزند آیت الله خزعلی

   به هر یک از این موضوعات می‌توان پرداخت و برای اعضای محترم خانواده خانم خزعلی هم در خارج از کشور آرزوی توفیق داریم و معتقد نیستم می‌توانند فرزندان خود را به زور در ایران نگاه دارند چون وقتی مدام طبقه خود را تغییر می دهند طبیعی است که طبقه بعدی در کانادا تصویر شود اما این انتظار حداقلی را داریم که دست‌کم تنوع جامعه و زنان ایرانی را به اندازۀ تنوع سیاسی و فرهنگی در خانوادۀ محدود خودشان به رسمیت بشناسند و برای یک‌دست کردن و شبیه هم کردن همۀ ایرانیان خاصه زنان و دختران رنج بیهوده اما توان فرسا و خلاقیت‌کُش بر خود و جامعه متنوع و متکثر و نایک‌دست ایران تحمیل نکنند. 

   به زبان ساده‌تر و روشن‌تر‌: همان طور که شما معاون دولت اصول‌گرا هستید و در عین اشتغال خودتان، حامی حضور کمتر زنان و دختران در جامعه‌اید و در حالی که پدرتان یک فقیه سنتی و به شدت سنت‌گرا بوده ولی برادرتان بارها به زندان افتاده و برادر دیگر به جای تبلیغ دینی و فعالیت سیاسی برای اصول‌گرایان، در کار موسیقی است و فرزندتان و خواهر زاده‌هاتان در کانادا و امریکا کار یا اقامت دارند یا اصلا نه، دارند از نزدیک با تهاجم فرهنگی مبارزه می‌کنند جامعه هم مثل خانوادۀ شما متنوع است و نمی‌توانید توقع داشته باشید همه مثل شما پوشش حداکثری داشته باشند و جهان را از همین منظری ببینند که شما می‌بینید یا دولت متبوع شما را که حاصل غیر رقابتی‌ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی است حاوی و حامل دیدگاه خودشان بدانند.

   صریح‌تر: راهکاری دارید که بچه‌های مستعد مردم اگر بخواهند بی‌پول و رانت به آمریکا و کانادا بروند بتوانند؟ اصلا چرا باید بروند؟ اگر تنوع را به رسمیت بشناسید و نخواهید همه مثل هم باشند شاید بخشی از تمنای رفتن هم فروکاهد و آن گاه دیگر بر شما هم خرده نگیرند و این قدر معذب نباشید. 

  * بعد‌التحریر: درباره خانواده خزعلی این اشاره هم ضرورت دارد که فرزند بزرگ آنان -حسین- که متولد سال 1338 و دانشجو بود به شهادت رسیده و نکته قابل توجه این که در زمره شهدای انقلاب 57 است نه جنگ هشت ساله .

    حسین خزعلی در 19 اردیبهشت 57 در قم در تظاهراتی شرکت کرده بود و پس از آن که مأموران آنان را دنبال کردند به خانۀ آیت الله سید کاظم شریعتمداری پناه بردند به گمان این که آنجا امن است اما در همان خانه یا در مسیر  هدف گلوله قرار گرفت و امام خمینی که در آن زمان در نجف در تبعید به سر می برد خطاب به پدر او پیام تسلیتی فرستاد که به یکی از اعلامیه‌های امام تبدیل شد.   (‌دست‌خط امام در این پیام یکی از استنادات مدعیان عدم انتساب دست خط امام در مواردی چون نامه دربارۀ نهضت آزادی است چون این دست خط قطعا خط امام است حال آن که بعدتر برخی از پیام های امام را حجت الاسلام رسولی محلاتی می نوشت و امام مهر و امضا می‌کرد. این پیام البته امضا ندارد تا چنانچه به دست ساواک افتاد انکار شود.)


    شیخ ابوالقاسم خزعلی 4 سال بعد و در 57 سالگی و در حالی که با پیروزی انقلاب در زمره روحانیون شاخص جمهوری اسلامی به حساب می‌آمد بار دیگر پدر شد و به یاد حسین شهید خود نام این یکی را هم حسین گذاشت. محمد حسین خزعلی اما بعد‌تر ترجیح داد برای فعالیت‌های هنری خود از نام و نام خانوادگی اصلی خود که یادآور نام برادر شهید و پدر روحانی است استفاده نکند و چنانچه در متن اشاره شد با نام سمیر زند همراه با حبیب محبیان که به تازگی به امید اجرای کنسرت به ایران بازگشته بود کار مشترکی ارایه داد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۱۸۶
غیر قابل انتشار: ۰
a.gh
۱۵:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
کاملا درسته؟ ای کاش این سوالات منجر به پاسخی قانع کننده میشد
ناشناس
۱۵:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
فکر می کنید اینها را نمی دانند ؟
مشهور بود که انجمن حجتیه معتقد بود اگر فساد زیاد شود حضرت حجت عج ظهور خواهند کرد .پس باید به افزایش وتوسعه فساد کمک کرد .بالاترین اثر تخریبی این رفتارها ایجاد خلل وتردید در اعتقادات مردم است که این جماعت موفق شدند.
ناشناس
۱۵:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
زورشون تو خونه نرسید اومدن رو مردم عقده گشایی کنن، بیشتر ادمهایی که ب خانواده غیر گیر میدن اتفاقا جرات حرف به خانواده خود ندارن بعلاوه چون خانمها به جایی برسن چشم دیدن خانمهای دیگه ندارن این خانم هم چون ب سختی از خانواده ای سنتی تونست پا در فعالیتهای اجتماعی بزاره الان میخواد بقیه بشینن خونه و جای ایشون تنگ نکنن
سید
۱۵:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
چرادرموردشلیررسولی خبری نوشته نشد عصر ایران
عصر ایران نوشته شد. مراسم در مریوان هم منعکس شده
ناشناس
۱۵:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
یه نکته ظریف‌تر
بارها اتفاق افتاده آمریکا و کانادا به ورزشکاران ویزا نمیدن یا یک نخبه باید از ۷خان رد بشه تا پذیرشش کنن، اما فرزندان مسئولین غرب‌ستیز براحتی به دولت‌های بقول خودشون شیطانی رفت و آمد دارن! آمریکا هم هیچی نمیگه و تحریمشون نمیکنه
فاضل
۱۵:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
عالی بود
ناشناس
۱۵:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
انتقاد خیلی ملایمی کردید ! انتظارم از مهردادخدیر بیشتر بود!
عصر ایران انتقاد نبود. یادآوری بود که جامعه هم مثل خانواده متنوع است.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200