عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هیاهوی صدا و سیما بر سر بازگشت مهدی تاج و کارلوس کیروش به فدراسیون فوتبال و تیم ملی فوتبال ایران باورپذیر نیست و بیش از اندازه تصنعی و شخصی به نظر می‌رسد اما چرا نمی‌توان باور کرد و حس می‌کنی داستان دیگری در کار است؟
اگر صدا و سیما در قضیه سیسمونی‌گیت سراغ مقام محترم مربوطه می‌رفت یا از مجری صریح‌اللهجه‌ای مثل دلاوری میخواست با او گفت‌و‌گو کند تا ببیند داستان چیست و شاکی افشاگر کیست و چه نظری دارد یا اگر صدا و سیما برنامه‌ای داشت تا هر روز ضرر احیا نشدن برجام را یادآور می‌شد یا اگر همین تلویزیون حق پخش مسابقات فوتبال را پرداخت می‌کرد یا انتقادات از زبان مجریانی بود که از نظر مردم مقبول بودند می‌شد قدری از این حرص‌و‌جوش را باور کرد و به حساب حساسیت و مو را از ماست بیرون کشیدن گذاشت ولی چه کنیم که حالا نمی‌شود.
چرا نمی‌شود؟ چون نمی‌شود بقیه جاها را گل و بلبل نشان دهی و به اینجا که برسی ذره‌بین برداری ببینی کی قرار است چقدر بگیرد؟
اگر صداوسیما در ماجرای متروپل آبادان یک گزارش افشاگرانه داشت یا تا شایعه مربوط به مشاور عالی وزیر راه وشهرسازی در شهر پیچید سراغ رستم خان قاسمی می‌رفت یا اصلا از شخص رییس جمهور می‌پرسید می‌گفتیم اینها واقعا خیلی حساس‌اند به بیت‌المال اما این‌که همه امور دیگر را رها کنند و دو دستی فقط بچسبند به این قضیه کمی نامتعارف است.
علت چیست؟ یک دلیل می‌تواند این باشد که چون مجری برنامه ۹۰ به حمایت از سرمربی خارجی و خاصه کیروش اشتهار داشت اینها می‌خواهند به عکس عمل کنند و بگویند ما خیلی ضد‌فسادیم.
یک دلیل می‌تواند این باشد که سراغ هر حوزه‌ای بروند این قدر آزادی عمل ندارند و بعد از روی کار آمدن دولت آقای رییسی دولتی‌ها را دیگر نمی‌شود نقد کرد و گرنه مهران‌خان مدیری چرا باید به جای ساخت برنامه دورهمی و استهزای مدیران اجرایی برای فروشگاه رفاه تبلیغ کند تا یکی بگوید من دختر خاله فلانی‌ام و او تعجب کند در حالی که تعجب‌های او بسی بزرگ‌تر می‌تواند باشد.
دلیل اصلی اما اینها نیست. هر نهادی که کمی مستقل از اراده آقایان باشد نباید تحمل شود. این که فدراسیون فوتبال با ای‌اف‌سی و فیفا ارتباط داشته باشد و آنها بتوانند فدراسیون را در صورت اجرا نکردن مقررات و ضوابط تعلیق کنند و فدراسیون برای خودش درآمد و بودجه داشته باشد قابل تحمل نیست و بحث تاج و کیروش فرع است.
چرا انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران از سال ۸۸ بسته است ولی به انجمن تهران اجازه دادند؟ چون انجمن ایران با آی‌اف‌ج - فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران- ارتباط داشت.
مشکل اصلی در ارتباط نهادهای داخلی با نهادهای بین‌المللی است. خیلی برای آقایان ثقیل است که بتوانی زیر بار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نروی و محتوای دوربین را تحویل ندهی یا دیر ارایه کنی ولی وقتی فیفا الزام کند تماشاگر زن را باید راه بدهید تن بدهیم تا تعلیق‌مان نکنند.
مهدی تاج البته در همین مملکت زندگی میکند و مدیری خودی است و دیدیم که کیهان هم علیه او موضع نگرفت اما همین که هر از گاهی به فیفا و ضوابط آن اشاره میکند که کمی هم با چاشنی هشدار همراه است به دل این جماعت شیرین نمی‌نشیند.
دوست دارند فدراسیون فوتبال مثل دهه ۶۰ کاملا وابسته به دولت و مطیع باشد. یادمان بیاید که وقتی به حسین آب‌شناسان رییس وقت گفتند طبق مقررات فیفا نمی‌توانید در رای نهایی داور دخالت کنید و نتیجه را تغییر دهید پاسخ داد: من تابع قوانین اسلام هستم نه فیفا.
درست است که فیفا نهادی سیاسی نیست ولی برای نواصول‌گرایی حاکم بر صدا و سیما مثل اف‌ای‌تی‌اف یا گروه مالی ویژه است. اگر می‌توانستند از فیفا خارج می شدند ولی چه کنند که نمی‌شود.
در واقع بحث تاج و کیروش فرعی است و گرنه اگر دغدغه فوتبال بود حق پخش را درست و حسابی می‌پرداختند. اگر به احترام نظر مردم بود مجریان محبوب مردم را نمی‌راندند و نمی‌تاراندند.
این حرص و جوش اگر همه جایی بود باور کردنی بود اما نمی‌شود تا دانشگاه آزاد دست اعتدال‌گراهاست هر روز ناله کنی و بعد که دست خودشان بیفتد هیچ نپردازند یا شهرداری یا هر نهاد دیگر.
این که مجری فوتبال برتر دو تا نماینده گیر می‌آورد تا به برخورد قضایی دل ببندند یعنی دوست داریم پرونده‌ها از این مسیر بگذرد نه از فیفا و کل مشکل با فیفاست که به تماشاگر زن تن می دهی داور زن را الزام می‌کنند وگرنه تاج که همان تاج است و بامزه وقتی است که مجری یک برنامه ورزشی می‌گفت قرارداد با کیروش یعنی ۱۱ سال به عقب بازگشتیم. گشت ارشاد راه بیندازید و اینترنت را کند کنید بازگشت نیست و در مذاکرات هسته‌ای حرف‌های دوره سعید جلیلی را بخواهید تکرار کنند بازگشت به عقب ایست اما این یک فقره بازگشت به عقب است؟!
آدم یاد آتقی سریال نوستالژیک آینه عبرت می‌افتد که زنش مدام به دوچرخه او در حیاط گیر می‌داد و آتقی هم می‌گفت همه چیز این خانه سرجای خودش است و فقط دوچرخه من سرجایش نیست؟!
آیدین آغداشلوی هنرمند و منتقد درباره یک روزنامه‌نگار سرشناس که قلم و سبک او را دوست می‌دارم به طعنه گفته بود: او رفیق ماست ولی نفهمیدم از کی مصدقی شد! حالا به جماعت صدا وسیما هم می‌توان گفت شما از کی با بازگشت به عقب مخالف شده‌اید؟ شما که تمام همت‌تان این است که جامعه را به قبل برگردانید.
بله! چون این ژست‌ها به صدا‌وسیمایی که هیچ غیری را برنمی‌تابد نمی‌آید حس می‌کنی درد از جای دیگری است. این است که دوست ندارند فدراسیون فوتبال مستقل باشد. شوخی نیست برای سمن‌ها دارند قانون می‌نویسند که تحت نظارت باشد آن وقت نهادی در این حد برای خود مجمع و انتخابات داشته باشد؟ درست است که بخشی از ترکیب مرتبط با دستگاه هاست ولی انتخاباتی که از قبل نتوانند آن را هدایت کنند مطلوبشان نیست وگرنه برای صدا و سیما چه فرقی می‌کرد کیروش ماهی ۵۰ هزار یورو بگیرد یا کمتر یا بیشتر یا مگر اسکوچیچ پول نمی‌گرفت.
دوست دارند هر دستی زیر ساطور خودشان باشد. هر دست که زیر ساطور اینها نباشد بهتر است اصلا نباشد!
نه! مشکل این است که صدا وسیما بخواهد و بتواند شبکه نمایش خانگی را زیر کنترل بگیرد ولی فدراسیون فوتبال را نتواند. مشکل با استقلال یک نهاد ولو در حد استقلال نسبی است نه با رقم قرارداد و آمدن و نیامدن فلان خارجی یا جوان مردی در حق سرمربی سابق که اگر چنین اخلاقی پیشه کرده باشند همه جا باید به چشم بیاید.
نه سریالی می سازن نه فیلمی نه مستندی
فقط پول میگیره تبلیغ میکنه. تازه کلی هم بودجه داره.
سرشون رو کردن زیر برف. بابا ببینید چند درصد مردم برنامه های صدا و سیما رو نگاه می کنن؟ یادش به خیر یه زمانی چه سریالهایی می ساختند پاورچین، مرد هزار چهره، متهم گریخت، بزنگاه، پایتخت و .....
حرف دل مردم ایران عزیز را زدی
درود و صد درود بر شجاعت و وجدان بیدار شما
ایکاش دیگران هم دل و جرات شما را داشتند
جان به تنگ آمد و .......
کجادادند حال ما،سبکباران ساحلها
همه کارم زخود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند ان رازی که زو سازند محفلها
درود وستایش بیکران به قلم زیبا یتان جناب آقای مهرداد خدیر عزیز
مشکل ما ایرانیها همین است که همه چیز را یا در حدصفر میبینیم یا صد
حرف دیگران را بر اساس درک خودمان میسنجیم اما یکبار بر اساس درک خودش سنجش نکرده و این است که قضایا درست در نمی آید
اگر آنطوری که شما گفته اید صداو سیما میخواست عمل کند که رسانه شما محسوب می شود
از کی تا حالا صدا و سیما دغدغه ش شده بیت المال که هر روز و هر لحظه با اون دو تا نماینده مصاحبه می کنه ... روشنه که آقایون نمی تونن یه نهاد مستقل رو تحمل کنند وگرنه کارنامه کی روش که واسه همه عیانه ... حالا این وسط امثال خداداد عزیزی چه بهره ای می برند خدا داند
حرفتان حق است و مقاله شما به درستی و شیوایی دلیل حرص و جوش های تصنعی صدا و سیما را بازگو میکند
"قرارداد با کیروش یعنی ۱۱ سال به عقب بازگشتیم. گشت ارشاد راه بیندازید و اینترنت را کند کنید بازگشت نیست و در مذاکرات هسته‌ای حرف‌های دوره سعید جلیلی را بخواهید تکرار کنند بازگشت به عقب ایست اما این یک فقره بازگشت به عقب است؟!"
بحث فقط اینه که زور موافق هاش خیلی بیشتر از مخالف هاش بود.
واقعا استقلال و پرسپولیس و حتی کل فوتبال و تیم ملی چه ارزشی دارد که به هم فحاشی می کنند ؟
نباید برای این بازی کثیف پایانی متصور بود؟
همین الان هم عده ای فقط به دلایل رنگی با کی روش مخالف هستند.
انگار دوست دارند تیم ملی شکست بخورد اما حرف اینها به کرسی بنشیند.
خیلی شیوا و روان گفتی
فقط نمیدونم دوستان رسانه میلی اینا رو می خونن و یا میدونن که مردم هم در جریان این مسائل هستن یا نه؟
البته فکر کنم اصلا براشون مهم نیست
حقیقتا ماکه چندوقته صداوسیما رو نگاه نمی کنیم ولی عجب مقاله ای بود حرف دل خیلیها بود وهست.اینا الان که شب هست اگه بگند شبه کسی حرفشونو باور نمی کنه دستشون واسه مردم رو شده.....
الحمدلله در کشوری زندگی می کنیم که مردم آزاد و آزاده و دین داری داریم
خب نقد در هر جایی هست حتی خونواده که محل آرامش است
ولی یه توصیه دوستانه: صدا و سیما با همه نقدش بهتر از بی بی سی و ایران اینترنشنال و صدای آمریکا است
هم وطن عزیز