عصر ایران؛ مهرداد خدیر- وقتی بدانیم اکثر جمعیت کنونی متولد بعد از انقلاب 57 یا در آن زمان کودک و نوجوان بودهاند و از سوی دیگر به یاد آوریم که اغلب مردم نام اکثر اسامی وزیران کنونی را هم نمیدانند به یادداشتن نام وزیران دولت موقت مهندس مهدی بازرگان در 43 سال قبل انتظاری زیاده از حد است خاصه اگر به کار سیاسی چندانی پس از آن مشغول نبوده و به حرفه و تخصص خود بازگشته باشند.
فرشتۀ مرگ اما وقتی از راه میرسد نمیتوان نگفت و باید یادآور شد تا سوای اطلاعرسانی به وظیفۀ تاریخی عمل شده باشد ضمن این که جالب است یادآوری شود که در صدر انقلاب چه تیپ شخصتهایی بر مسند امور مینشستند و زمینه و زمانه این اندازه تنگ نبوده است.
سخن از محمود احمدزاده هروی است که در دولت موقت یک چند وزیر صنایع و معادن بود. همان وزارتخانه که بعدتر به سه وزارتخانه صنایع، معادن و فلزات و صنایعسنگین تقسیم و سپس دوباره ادغام و باز وزارت صنایع و معادن شد و در نوبت بعد در وزارت بازرگانی هم ادغام و تبدیل به وزارت صنعت، معدن، تجارت با سر واژۀ صمت شد و حالا قرار است چندبارۀ بازرگانی از صنایع و معادن جدا شود!
دانشآموختۀ دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران در رشتۀ مهندسی معدن وزیر دولتی شد که ریاست آن با استاد و رییس سابق همین دانشکده بود. مهندس احمدزاده اما پس از نیل به مهندسی در ایران به آلمان رفته و در دانشگاه کلاوستال آلمان به تحصیل در رشتۀ فسیلشناسی پرداخت و دکتری گرفت و استاد شد و به ایران بازگشت و رییس گروه معدن همان دانشکده فنی هم شد.
دکتر احمدزاده هروی یک چند سفیر ایران در یوگسلاوی هم بود و مدتی ریاست سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی را هم بر عهده داشت.
او تنها به کارهای علمی و مدیریتی بسنده نمیکرد و اهل کار اجرایی در عرصه های دیگر هم بود و از جمله میتوان به پروژه استحصال پتاس از شورابههای خوربیابانک اشاره کرد.
خبر درگذشت او اواخر هفته گذشته منتشر و عصر دیروز - جمعه 11 شهریور 1401 - در آرامستان شورکاب لواسان به خاک سپرده شد.
دکتر احمدزاده متولد 1312 خورشیدی بود. همان سالی که شماری دیگر از شخصیتهای صدر انقلاب چون شهیدان رجایی و باهنر یا چمران و بنیصدر هم در آن به دنیا آمده بودند و نقش های متفاوت ایفا کردند و با سرنوشتهای جدا از دنیا رفتند.
مراسم ترحیم او فردا یکشنبه در مسجد نور تهران در حالی برگزار می شود که اکثر قریب به اتفاق اعضای دولت موقت از دنیا رفتهاند و آخرین آنها طی چند سال اخیر ابراهیم یزدی و علیاکبر معینفر بودند.
اگرچه فاصلۀ نسلی زیاد شده و افراد، خاصه از گرایش های گوناگون اگر باشند کمتر به خاطر میآورند اما محمود احمدزاده هروی تنها به اعتبار وزارت، وزانت نداشت بلکه به عنوان یک شخصیت علمی و با 40 سال سابقۀ تدریس در دانشگاه از چهرههای شاخص معدن و زمینشناسی به حساب میآمد.
این اشاره هم جا دارد که خوش بختانه در سال 1396 و به همت سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) آیین پاس داشت خدمات او برگزار شدو در این مراسم بود که زندگی نامۀ خود را بیان کرد و گفت:
«من متولد هرات هستم چون پدر و مادرم برای مسافرت به آنجا رفته بودند ولی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مشهد گذراندم و برای ادامه تحصیل به تهران آمدم.
در امتحان ورودی دانشکده فنی و علوم دانشگاه تهران شرکت کردم و در هر دو دانشکده قبول شدم اما درس را در دانشکده فنی ادامه دادم. پس از اتمام سال اول تحصیلی، باید انتخاب رشته می کردم و به همین سبب رشته معدن را انتخاب کردم. فوق لیسانس مهندسی معدن را نیز در همین دانشکده گذراندم.
در آلمان به سختی فوق لیسانس را میپذیرفتند اما با این حال برای تحصیل دکتری پذیرفته شدم و طی ۲.۵ سال، دکتری زمین شناسی را از دانشگاه فنی کلاوستال گرفتم.
در طول تحصیل در آلمان، ۸ ماه در سازمان زمین شناسی آلمان کار کردم. همچنین در شرکت سهامی فلزات یزد، مسئول فنی بودم و چون حقوقم را به دلار میگرفتم، توانستم هزینههای زندگی را تامین کنم. چون در این مدت ازدواج کرده بودم و 2 فرزند داشتم، برای تامین خرجهای روزمره، قرض کردم و چون پس از برگشت، زمینی را که در خیابان کارگر تهران داشتم، فروختم، یک خانه کوچک خریدم و قرضم را پرداختم.
هنگام تحصیل در دانشکده فنی، حدود ۳ سال در وزارت صنایع به عنوان کارمند کار کردم. پس از بازگشت از آلمان، در دانشگاه تهران به تدریس رشته معدن مشغول شدم. در ابتدا چون دستیار بودم هر کاری اعم از فعالیت در آزمایشگاه سنگشناسی، کانیشناسی و ... را که میگفتند انجام میدادم. از سال 1341 تا سال 1381 یعنی 40 سال کامل در دانشگاه تهران تدریس کردم و مراحل استادیاری و دانشیاری را طی کردم و بازنشسته شدم.
طی سالهای ۵۷ تا ۵۹ به عنوان وزیر صنایع در دولت موقت مرحوم مهندس بازرگان و دولت شورای انقلاب، مسؤولیت داشتم. همچنین بعدتر به عنوان مشاور وزیر و سرپرست شرکت ملی فولاد ایران فعالیت میکردم. در دوره وزارت آقای دکتر ولایتی نیز ایشان پیشنهاد داد هر جا که خواستید (به عنوان سفیر) انتخاب کنید و چهار سال سفیر ایران در یوگسلاوی بودم. پس از بازنشستگی هم کار دولتی را رها نکردم و چون در کار اکتشاف تخصص داشتم، هر ساله از سوی دولت مصوب میشد به کارم ادامه دهم. از جمله آنها، فعالیت در طرح پتاس خور و بیابانک بود.»
با درگذشت دکتر احمد زادۀ هروی و از دولت موقت شاید اکنون تنها معدود چهرهها چون مهندس هاشم صباغیان (وزیر کشور) و مهندس یوسف طاهری قزوینی (وزیر راه و ترابری) باقی مانده باشند.
مسئولان قدیمی به اینگونه مسائل اهمیت می دادند اما در حال حاضر، اصلا" چنین چیزی محال است.
ایشان مدیرعامل شرکت ما و وزیر ما بود.
روحش شاد و یادش گرامی.
و تسلیت به جامعه معدن و زمین شناسی کشور
یادش گرامی
نتیجه چنین می شود که هیچ کار خوبی را از افراد در تاریخ شکل نگیرد.
نتیجه چنین می شود که هیچ کار خوبی را از افراد در تاریخ شکل نگیرد.
بهر حال برای این عبدالله هم که حالا دستش از دنیا کوتاه هست؛ طلب آمرزش می کنیم...
این جو علیه رجال صدر انقلاب و شخص بازرگان را رسانههای سلطنتطلب ایجاد کرده اند در حالی که مدعیان امروز در سال 58 هر کدام به امثال بازرگان متصل میشدند تا حقوق بازنشستگیشان قطع نشود. فارغالتحصیلان دانشکده فنی نخبهترینها بودند. شوربختانه در این مُلک اگر شخص با سادگی و بیپیرایگی زندگی و مدیریت کند انگ ساده لوحی و ابلهی میزنند و اگر زیرک و سیاستمدار باشد به او قالتاق میگویند. این گونه است که بازرگان و خاتمی و روحانی و رفسنجانی و حتی مصدق در ادبیات سلطنتطلبان همه هجو میشوند و لابد عبدالله ریاضیِ ریاضیدان خیلی سیّاس بود که دو ماه مانده به انقلاب 57 برای دریافت حقوق باقیمانده و وسط توفان به ایران بازگشت و گرفتار دادگاه و در فروردین 58 اعدام شد. طرف 13 سال رییس مجلس شورای ملی بوده و نمیتوانسته روند حوادث را حدس بزند.... ریشه های بلاهت را باید در قبلتر بجویید.
از ایشان نمی توانید طلب آمرزش کنید چون دستش از دنیا کوتاهه ولی کمترین کار اینه که خودتان را خودسازی کنید.
دکتر احمدزاده انسان شریف و وطن پرستی بود که کارهای ماندگاری بر ای معدن و دانشگاه انجام دادند
خداوند روح ایشان را شاد کند
شادی روحشان صلوات