عصر ایران؛ سروش بامداد- با سفر نانسی پلوسی رییس مجلس نمایندگان ایالات متحده به تایوان و اعتراض شدید و قابل پیشبینی چین دو پرسش درگرفته است:
نخست این که آیا پکن دست به اقدام نظامی محدود یا گسترده خواهد زد یا در حد احضار سفیر و بیانیه محدود میماند؟ دوم هم این که اگر آمریکا واقعا از «چین واحد» جانبداری میکند چرا تایوان را به خواست پکن یا مرکز همان چین واحد جزیی از این کشور نمیداند؟
در فقرۀ اول هر اتفاقی رخ دهد انتظار نمیرود شبیه روسها واکنش نشان دهند. چراکه اگر چین میخواست مانند روسیه رفتار کند در این نقطه نایستاده بود که حالا هست و بخشی از توان اقتصادی آن صرف هزینههای نظامی میشد.
پاسخ آمریکا به تناقض اشاره شده هم این است که همچنان از چین واحد حمایت میکند اما ساختار سیاسی و دموکراتیک تایوان را به عنوان یک جزیرۀ خودمختار به رسمیت میشناسد منتها بدون دخالت پکن.
قضیه قدری پیچیده است اما اگر در نظر آوریم که "جمهوری چین" که دارای عضویت دایم در شورای امنیت سازمان ملل پس از جنگ شد بر "جمهوری خلق چین" مقدم است و مائو بود که علیه رییس جمهوری چین دست به قیام دهقانی زد، آن گاه موضوع فراتر از شعارهای آمریکا و به لحاظ تاریخی هم قابل توجه میشود.
نکتۀ کلیدی این است: جمهوری خلق چین کنونی قاعدۀ «یک کشور- دو ساختار» را به رسمیت شناخته اما دو ساختار و نه دو کشور.
تایوان، جزیرۀ بزرگی است و چینیها در عین هشدار به آمریکا مراقباند این ماجرا یک تله نباشد تا آنها را درگیر هزینههای جنگی کند و احتمال قریبالوقوع تبدیل به بزرگترین اقتصاد را به تأخیر اندازد.
در چین و در قبال سفر نانسی پلوسی دو نگاه وجود دارد: نگاه اول گوشمالی آمریکا با استفاده از مشغول بودن به اوکراین تا جایی که برخی حتی مایل به حملۀ چین به تایوان و اتفاقی مانند تهاجم روسیه به اوکراین هستند و این که به احضارهای دیپلماتیک بسنده نکند و از آقای شی رفتاری پوتینوار سر بزند.
نگاه دوم اما حساس شدن به این موضوع را یک تله برای پکن میدانند زیرا درست است که در 25 سال گذشته مقامی در این سطح به تایوان سفر نکرده اما مواضع و برنامۀ خانم پلوسی در تایوان مشخص می کند چه در سر دارند و اتفاقا باید از فرصت مشغول بودن آمریکا و روسیه با هم به خاطر اوکراین استفاده کنند نه آن که تایوان را برای خود مثل اوکراین برای روسها کنند.
نانسی پلوسی تا کنون در انتخاب کلمات دربارۀ تایوان دقت فراوان به خرج داده تا هم تایوانیها نرنجند و هم چین بیش از این به خشم نیاید. مثلا گفته است: « آمریکا به حمایت از دموکراسیِ شاداب در این جزیره با 23 میلیون جمعیت متعهد است». شاید هم بایدن پیش از سفر از او خواسته دردسر درست نکند. پس سفر لغو نشد تا نه چین گستاخ شود و نه بایدن که حالا با حذف ایمن ظواهری به ژست اقتدار بازگشته متهم به ترس شود و در عین حال اقامت و دیدارهای او در تایوان چندان طولانی نشود که چینیها تحریک یا تحقیر شوند. رییس جمهوری آمریکا پیش از همین سفر البته به صراحت گفته بود ارتش آمریکا آن را ایدۀ خوبی نمیداند.
* بعد التحریر: در این فقرۀ خاص البته می توان حدس زد که اگر تنشی درگیرد آقای کنعانی سخنگوی کنونی وزارت خارجه یه صراحت جانب چین را بگیرد چون معمولا هر اتفاقی در هر جای دنیا رخ دهد جملۀ واحد و تکراری و کلیشهای او این است: «ایران تحولات .... را با دقت و حساسیت دنبال میکند» و جای سه نقطه نام هر کشور و منطقه را میتوان گذاشت اما در این موضوع شاید چین مشتثنا شود!
قسمت سوم از فصل سوم سریال شرلوک هولمز( البته محصول بی بی سی ) را نگاه کنید، آمریکا را خیلی جالب توصیف کرده.. آخرش هم تنها راه نجاث را کشتن او میداند
شجاعت و اقتدار نداشتند والا یه شبه تایوان را صاف می کردند
یکی از دلایل اصلی که گفته میشه ارتباط با اقتصاد دنیا میتونه امنیت هم برامون ایجاد کنه، همین داستانه
ملتی قربانی میشوند تا افرادی منتفع شوند
در جنگ اوکراین روسیه مقابل حضور ناتو ایستاد،
انرژی در اروپا گران شد، کشورهای عربی حوزه خلیج پارس سعی در جایگزینی تامین انرژِی اروپا دارند، ایران و ترکیه تجارت سلاح میکنند و ....