اسفندیار خدایی*
د ر انتخابات ۲۰۲۰ جو بایدن با ۷۵ میلیون رأی - بیسابقهترین میزان آرا در تاریخ آمریکا - وارد کاخ سفید شد و در جنجالی ترین انتخابات، ترامپ را شکست داد. لیکن امروز در ظرف کمتر از دو سال، نتایج تمام نظرسنجیها از پایین بودن محبوبیت او حکایت دارد. ۷۵ درصد دموکرات ها ترجیح می دهند، کاندیدای حزب شان کسی دیگر -غیر از بایدن - باشد. اما چه عواملی سبب شده رییس جمهوری ایالات متحده از اوج محبوبیت به نامحبوبترین نقطه برسد؟
سه عامل را می توان موجد و موجب کاهش محبوبیت بایدن دانست: نخست: عمیقتر شدن شکاف سیاسی که جامعه آمریکا را دو پاره کرده است خصوصا تداوم دعوای انتخاباتی ترامپ.
عامل دوم عملکرد ضعیف خود بایدن و معاونش کامالا هریس که نتوانستهاند اعتماد مردم را جلب کنند و سوم هم ورود آمریکا به جنگ اقتصادی با روسیه پس از حمله پوتین به اوکراین.
برای مردم آمریکا شرایط زندگی شان از همه چیز مهمتر است. امروز تورم چند برابر شده و به بالای ۸ درصد رسیده و قیمت بنزین هم چندین برابر شده است و مهم تر اینکه دولت بایدن نتوانسته پاسخ یا چشمانداز امیدبخشی برای جلوگیری از ادامه این روند ارایه دهد.
بایدن در شرایطی دولت را از ترامپ تحویل گرفت که کرونا عرصه را بر زندگی مردم و اقتصاد آمریکا تنگ کرده بود و روزانه هزاران نفر را به کام مرگ میکشاند. اما چون کرونا در آمریکا سیاسی شده بود، با وجود تلاش های دولت بایدن بخش عظیمی از جمعیت آمریکا با واکسیناسیون و ماسک و... همراهی نکرد و تلفات بالای کرونا بیش از یک سال دیگر ادامه یافت.
بسته اقتصادی کرونایی دولت بایدن شامل تزریق هزاران میلیارد دلار برای خارج کردن اقتصاد از رکود کرونایی بود. در کوتاه مدت این پول ها موجب شد اقتصاد رونق بگیرد و میلیون ها شغل از دست رفته احیا شوند. لیکن اثرات تورمی تزریق چند تریلیون دلار به بازار، اکنون گریبان دولت بایدن را گرفته است.
جنگ اقتصادی و تحریم روسیه نیز موجب بالا رفتن قیمت جهانی نفت و افزایش بهای بنزین در آمریکا شد و بر نرخ تورم افزوده است. اوایل سیاست تقابلی جسورانه بایدن در قضیه حمله روسیه به اوکراین، بازتاب خوبی در جامعه آمریکا و متحدان در عرصه بینالملل داشت. اما اکنون که جنگ به درازا کشیده و چشماندازی برای صلح دیده نمیشود و قیمت سوخت چندین برابر شده، زمینه نومیدی و نارضایتی مردم فراهم شده است.
در مقایسه با مسائل داخلی به خصوص اقتصاد، سیاست خارجی نقش کم رنگتری در رای مردم آمریکا دارد، مگر آن که اثر جدی بر اقتصاد و زندگی مردم داشته باشد. آخرین اتفاقی که اخیراً در سیاست خارجی امریکا رخ داد، سفر بایدن به عربستان سعودی پس از قتل فجیع خاشقچی، برای دموکرات ها که خود را پرچم دار حقوق بشر میدانند، یک سرافکندگی اخلاقی بود حال اگر این سفر دستاورد اقتصادی ارزش مندی داشت و عربستان میپذیرفت تولید نفت را افزایش دهد و غیبت بخشی از نفت روسیه در بازار را جبران کند، با توجیه جنگ اقتصادی میشد مسأله حقوق بشر و اخلاق را به حاشیه برد. اما این طور نشد. بن سلمان استقبال سردی از بایدن به عمل آورد و آشکارا درخواست آمریکا را رد کرد و اعلام کرد تولید نفت را افزایش نخواهد داد. تنها دستاورد بایدن در این سفر ابتلا به کرونا بود!
تصویر فوق در کنار تصاویر حقارتآمیز فرار آمریکا از افغانستان، وجهۀ این ابرقدرت را در داخل و خارج خدشهدار کرد و نشان داد که آمریکا به آسانی پشت متحدان خود را خالی میکند و دولت هایی همچون عریستان که به آمریکا دل بستهاند باید به دنبال چین و روسیه بگردند.
در عرصه ای دیگر دولت بایدن به رغم قولی که داده بود، نتوانسته به برجام برگردد و با تداوم غنیسازی ایران، هر روز احتمال احیای این توافق بیشترکاهش می یابد. پس از ترامپ، ایران امروز میزان بیشتری نفت به خصوص به چین میفروشد و فشارهای مخالفان برجام در آمریکا و انفعال بایدن نگذاشته دولت بایدن با دست باز با جمهوری اسلامی معامله کند. تجاوز روسیه به اوکراین و جنگ اقتصادی، نیاز آمریکا به برجام و ورود نفت ایران به بازار را افزایش داده اما دولت بایدن همچنان بلاتکلیف و عاجز از اتخاذ سیاستی جامع و روشن در قبال ایران روزگار می گذراند و چشم انداز امیدبخشی ارائه نکرده است.
این تحولات در کنار صحنههایی از نبود تمرکز حواس شخص بایدن در پاسخ به سؤالات خبرنگاران، صحنه های زمین خوردن مکرر بایدن در بالارفتن از پلههای هواپیما و تپقهای او در مواجهه با سیاست مداران دنیا موجب سلب اعتماد از او شده است.
چنانچه در انتخابات میاندورهای نوامبر امسال، جمهوریخواهان بر کنگره مسلط شوند، فشارها بر بایدن برای کنارهگیری از انتخابات ۲۰۲۴ و رقابت با ترامپ یا کاندیدای قدرتمند احتمالی دیگری که ترامپ را شکست داده، افزایش خواهد یافت. یافتن چهره مناسبتر از بایدن برای و چهره سازی دموکرات ها در این فرصت کوتاه، کار دشواری خواهد بود.
* دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران