صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۴۷۴۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۳ - ۲۸ شهريور ۱۳۸۸ - 19 September 2009

سوءظن، انگيزه مرد جنايتکار براي آتش افروزي

متهم ادامه داد؛ من به سمت اتاق بچه ها رفتم تا در را باز کنم و دود آنها را خفه نکند اما همين که در باز شد آتش به داخل اتاق سرايت کرد و همه جا به آتش کشيده شد. حتي پاهاي خودم هم سوخت.

اعتماد: حکم قصاص مردي که با آتش افروزي در يک منزل مسکوني زني را کشته و فرزندانش را زخمي کرده است در ديوان عالي کشور تاييد شد.

در جلسه محاکمه اين متهم که چندي قبل در دادگاه کيفري استان فارس برگزار شد، نماينده دادستان گفت؛ خردادماه سال 85 ماموران پليس باخبر شدند آتش سوزي در خانه يي باعث مرگ يک زن و سوختگي شديد دو فرزندش شده است. زماني که ماموران در محل حاضر شدند، دريافتند مرد ديگري هم دچار سوختگي شده و گفته مي شود آتش سوزي را او بر پا کرده است. بعد از بهبودي نسبي مرد مجروح که يکي از متهمان حاضر در دادگاه است و امير نام دارد وي به اداره آگاهي منتقل شد. کارآگاهان دريافتند امير به اتفاق دايي اش محمود دست به اين جنايت زده است.

وي ادامه داد؛ مطابق اوراق پرونده و شواهدي که موجود است تقاضاي صدور حکم قانوني در اين زمينه را دارم.

سپس اولياي دم زن کشته شده در جايگاه حاضر شدند و براي متهم تقاضاي صدور حکم قصاص کردند.

در ادامه به دستور قاضي دادگاه محمود متهم رديف اول در جايگاه حاضر شد تا در برابر اتهام قتل از خود دفاع کند. وي گفت؛ من اصلاً خانواده مقتول را نمي شناختم و نمي دانستم چه اتفاقاتي افتاده است. امير مي گفت همسرش با شوهر مقتول رابطه دارد و مي خواهد انتقام بگيرد. به همين خاطر هم من همراهش شدم. من قصد قتل نداشتم و دقيقاً نمي دانم چه اتفاقي افتاد. فقط سعي داشتم به بچه ها صدمه يي وارد نشود اما آتش به اتاق آنها هم سرايت کرد و آنها سوختند.

در ادامه امير در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ مدتي قبل برادر همسرم با زنم تماس گرفت و گفت تعدادي از اقوام شان را پيدا کرده و قرار است همه به ديدن آنها بروند. همسرم هم همراه آنها رفت. البته مدتي بود که من به همسرم شک داشتم و تلفن هاي مشکوکي که به خانه ما مي شد باعث شده بود نسبت به او سوءظن پيدا کنم. تا اينکه همسرم به مسافرت رفت و برگشت. زماني که آمد مرد جواني هم با او بود. همسرم مي گفت آن مرد فاميل اوست. آن مرد و خانواده اش 24 روز در خانه ما ماندند. در اين مدت برادر همسرم چند بار با من تماس گرفت و گفت تو بي غيرت هستي چون همسرت با کسي رابطه دارد و تو سکوت کرده يي. من با زهم چيزي نگفتم تا اوضاع آرام شود. بعد از 24 روز مهمان ها رفتند البته همسرم هم با آنها رفت. دوباره برادر همسرم با من تماس گرفت و در مورد رابطه همسرم با آن مرد گفت. من هم تصميم گرفتم از آن مرد انتقام بگيرم. روز حادثه من و دايي ام به خانه آن مرد رفتيم. در را که زديم همسرش در را باز کرد. ما صورت مان را پوشانده بوديم. زن جوان سعي کرد صورت ما را بازکند اما ما مقاومت کرديم. من به سمت ماشين رفتم تا بنزين بياورم و خانه را آتش بزنيم. در اين هنگام آن زن ميله يي آهني به سرم زد و من او را به روي زمين انداختم بعد محمود بنزين را از من گرفت و به ديوارها پاشيد و همه جا را آتش زد.

متهم ادامه داد؛ من به سمت اتاق بچه ها رفتم تا در را باز کنم و دود آنها را خفه نکند اما همين که در باز شد آتش به داخل اتاق سرايت کرد و همه جا به آتش کشيده شد. حتي پاهاي خودم هم سوخت.

سپس قاضي دادگاه فرزند هشت ساله مقتول را که دچار سوختگي شديدي هم شده بود به جايگاه دعوت کرد و از او خواست در مورد آنچه ديده است، توضيح دهد. دخترک گفت؛ «من در اتاق خواب بودم که صداي درگيري را شنيدم. خيلي ترسيده بودم. برادر سه ساله ام را که کنار من بود در آغوش گرفتم و در گوشه يي خودم را مخفي کردم. بعد محمود وارد اتاق شد و آنجا را آتش زد و سپس خودش از پنجره فرار کرد و ما سوختيم.»

بعد از پايان اين محاکمه هيات قضات وارد شور شدند و محمود را به قصاص محکوم کردند که اين راي به تاييد قضات شعبه 11 ديوان عالي کشور رسيد.
 
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200