یک کارشناس حوزه آب گفت: اقدامات صورت گرفته برای حل بحران آب کافی نیست و جای نگرانی جدی دارد، روالی که دولتهای مختلف طی کردند در جهتی نیست که دلگرمکننده و به سمت حل مسئله باشد. عمدتا نگاه دولتهای مختلف از جمله دولت فعلی در بخش مدیریت تامین است.
بنیهاشمی در گفتوگو با ایلنا، درباره تغییر اقلیم و خشکسالی و تبعات آن بر ایران اظهار داشت: در حال حاضر متوسط بارشها و روانآبها در کشورکاهش پیدا کرده و میزان آبی که در دسترس داریم کاهش پیدا کرده است، باید بپذیریم که ما کشور کمآبتری نسبت به قبل شدهایم.
وی افزود: متاسفانه اقدامات صورت گرفته برای حل بحران آب کافی نیست و جای نگرانی جدی دارد، روالی که دولتهای مختلف طی کردند در جهتی نیست که دلگرمکننده و به سمت حل مسئله باشد، عمدتا نگاه دولتهای مختلف از جمله دولت فعلی در بخش مدیریت تامین است. مثلا اینگونه است که جمعیت در حال افزایش است و ما هم باید به سمت تامین نیازهای شرب و بهداشت برویم، همه هم و غم این است که چگونه آب مورد نیاز را تامین کنند و به مدیریت تقاضا و نگرش جامع کمتر توجه میشود و این یک مسئله حاد و بغرنج است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: برای حل بحران آب جامعنگری نیاز است که وجود ندارد، ما اکنون در بخش کشاورزی، شرب، سیاست خارجی و امنیت غذایی سیاست یکپارچه نداریم و دغدغههای مختلف اجرایی و دیدگاههای مسئولین مانع از این است که جامعنگری صورت بگیرد، هرکس بخشی از مسئله را میبیند و تمرکز میکند، هر قدر تامین بیشتر باشد، متناسب با آن تقاضا و نیاز افزایش پیدا میکند.
وی خاطرنشان کرد: یعنی تا نگاه جامعی نسبت به این مسائل نداشته باشیم و همزمان اراده نکنیم تقاضا و مصرف و هم تامین را مدیریت کنیم حتی اگر وضعیت آبی ما بهود پیدا کند همچنان مشکل خواهیم داشت، ما اکنون مدیریت همزمان تقاضا و تامین را باهم انجام نمیدهیم و روز به روز وضع آب بدتر میشود و شاهد کمآبی بیشتر هستیم، نتیجه اینکه حتی برای تابستان هم نگران این هستیم که آیا میتوانیم آب را تامین و به دست مردم برسانیم یا خیر.
بنیهاشمی بیان داشت: در دنیا شاخص و استانداردهایی در حوزه تامین آب وجود دارد از جمله اینکه سرانه آب تجدیدپذیر وقتی به جمعیت کشور تقسیم شود به عدد مشخصی میرسیم این عدد در سال 1335 حدود 6900 متر مکعب برای هر ایرانی در طول یک سال بوده و اکنون کاهش پیدا کرده در حال حاضر متوسط سرانه کشور زیر 1200 متر مکعب است و در فلات مرکزی نصف این میزان است، یعنی اگر آب تجدیدپذیر برای فلات مرکزی را در نظر بگیریم و بر جمعیت این منطقه تقسیم کنیم به عدد 500 متر مکعب در سال میرسیم که عدد نگرانکننده و ترسناکی است، بسته به نوع مدیریت و اینکه عدد به عنوان شاخص چه عددی باشد وضع آب میتواند بهتر یا بدتر شود.
وی ادامه داد: همانگونه که پیش میرود پیشبینی نمیشود که وضع بهتر شود زمانی ما نگران تامین آب برای نسلهای آینده بودیم اکنون برای نسل فعلی هم نگرانیم، برای همین سال جاری نگرانی داریم، مثلا پارسال دو تنش جدی در خوزستان و اصفهان را شاهد بودیم، مثلا بین مازندران و سمنان برای احداث سد درگیری میشود و یا بر سر اجرای پروژه بهشتآباد چالش داریم، بخش زیادی از این چالشها ناشی از وضعیت کاهش سرانه آب تجدیدپذیر و نوع مدیریت در حوزه تامین و تقاضا است که باعث شده وضع بدتر و نگرانکننده باشد و با این مسیری که میرویم امیدی به اصلاح نیست.
این کارشناس حوزه آب متذکر شد: برایند تلاشها این است که ما به سمت حل مسئله نرفتیم و افق آینده به طور جدی نگرانکننده است، باید بپذیریم ادامه مسیر کنونی راهحل مسئله نیست، باید باور کنیم نیازمند تغییر دیدگاه و مسیر هستیم برای حل مسئله نیازمند روش جدید هستیم، ادامه تصمیمات قبلی منجر به حل مسئله نمیشود.