عصر ایران؛ مهرداد خدیر- دربارۀ تخلف و تقلب در کنکور سراسری امسال به خصوص در رشتۀ پر داوطلب و پر طرفدار علوم تجربی شایعاتی در فضای مجازی و گفت و گوهای داوطلبان و خانواده ها در گرفته که در مقام اثبات و نفی نمی توان نوشت اما در این که شایعه بسیار پررنگ است و امنیت روانی خانواده ها را بر هم زده تردیدی نیست تا جایی که روزنامۀ رسالت - که دههها ارگان اصلی اصولگرایان سنتی بود و اکنون تریبون نواصول گرایان قالیبافی است - خواستار استعفای رییس سازمان سنجش شده است.
(در گزارش روزنامۀ فرهیختگان* هم نکات تکان دهنده ای ذکر شده است که در ذیل نقل شده)
همان گونه که اشاره شد شایعات مختلفی شنیده میشود. از کنترل نکردن دقیق شناسنامهها و کارت ملیها به معنی احتمال امتحان دادن دیگری به جای داوطلب اصلی و واقعی ( فکر کنید دانشجوی پزشکی جای دیگری امتحان بدهد) یا صدای گوشی های تلفن همراه در جلسه و حتی لو رفتن سؤالات در ساعتی قبل از آزمون. برخی هم مدعی شده اند بعضی داوطلبان به جای دیگر هدایت شده اند و صفحات اینستاگرام پر از این ادعاها شده که همه را نمیتوان توطئۀ استکبار جهانی برای تحتالشعاع قرار دادن جراحی مشعشع دولت در حذف ارز ترجیحی دانست!
بله، ممکن است حسب عادت قضیه را از بیخ و بن انکار کنند یا بگویند تنها محدود به برخی حوزهها بوده یا قول دهند از پذیرفته شدگانی که با توجه به نمرۀ امتحان نهایی پیش بینی نمیشده در رتبههای بالا پذیرفته شوند دوباره آزمون گرفته شود اما اثبات این که چون در امتحان نهایی نمرۀ کم داشته اند قاعدتا نباید رتبۀ بالا به دست آورند دشوار است چون ممکن است شخص در روز خاص امتحان نهایی مشکل داشته امامهارت تست زنی او بالا بوده باشد.
مشکل اصلی را اما باید جای دیگر جُست: با روی کار آمدن دولت سید ابراهیم رییسی برخی یک شبه به جایگاههایی رسیدهاند که سزاوار نیستند و جوانانی با مشتی شعار و تظاهر ایدیولوژیک و حذف نخبگان بر جای آنان می نشینند.
کار به جای رسید که وزیر محذوف و پرمدعی کار با افتخار می گفت نصف مدیران وزارت کار را کنار می گذارد و البته به هزار نرسیده خودش مرخص شد! حجت عبدالملکی را می توان نماد تخیلات و توهمات باطل شدۀ دولت رییسی دانست.
هر سازمان اداری یک ساختار بوروکراتیک و نمادی دارد و نواصولگرایان به اسم نئولیبرال و تکنوکرات قدیمی ها را کنار میزنند.
نماد سازمان سنجش هم طی سالیان متمادی دکتر توکل بود که به آقای کنکور شهرت داشت و سال های طولانی رییس این سازمان و حتی در دورۀ احمدی نژاد هم به صورت کامل کنار گذاشته نشد. در دورۀ جوانی ما یک موی سپید نداشت و وقتی میرفت یک موی سیاه بر چهره و از توصیۀ هر ساله به ضرورت همراه داشتن پاک کن منصرف نمی شد اما این کاره بود. خود کنکور بود اصلا! نمیگوییم تا ابد باید میماند. معلوم است که هر مدیری روزی بازنشسته میشود ولی حداقل به شیوه باغداران شمال عمل کنید که نهالی را ابتدا کنار درخت مرکبات میکارند و کمی که جان گرفت جای گزین میکنند. در مدیریت هم چنین است. مثل تیم های فوتبال که تغییرات بطیء است و ناگهان همه تغییر نمیکنند.
در دهۀ 60 برایم سؤال بود که وزارت کار با وزیر و معاونانی که سال ها در زندانهای شاه بودند چگونه این قدرهمچنان فنی و دقیق اداره می شود چرا که سرحدی زادۀ وزیر و کمال گنجه ای معاون او بیشتر به مبارزر سیاسی شهرت داشتند تا تخصص. مرحوم سرحدی بنده خدا دیپلم هم نداشت و تا بخواهی البته خلوص و صفا و شرف داشت.
بعد دانستیم کل ساختار اداری و فنی و تخصصی وزارت کار روی کاکل مدیری به نام خواجه نوری می چرخد و مهندس سیاوش سمیعی هم معاون تکنوکراتی بود و سرحدی خدا بیامرز به نظرات آنها احترام می گذاشت و با یان که 14 سال متمادی در زندان شاه بوده ادا در نمی آورد و کاری به ریش تراشیدۀ مهندس سمیعی نداشت.
می خواست به کارگران خدمت کند و دنبال ادا و اصول نبود. سیگار هم می کشید و وقتی مهندس موسوی به خواست امام سیگار را کنار گذاشت گفت خوب نیست من هم کنار بگذارم و نخست وزیر پرسید چرا؟ گفت: چون من نمایندۀ میلیون ها سیگاری در دولت ام و امام رهبر همه جامعه است. هم سیگاری هم غیر سیگاری! مزاح بود البته اما جامعه را چند پاره نکرده بود که چون خودش 14 سال زندان و ضد شاه بوده بقیه طاغوتی اند.
یا در سازمان برنامه مغز غیر قابل انکار آن آقای کردبچه بود که هر سال بودجه ها را می نوشت. این افراد آن قدر دقیق و مسلط کار می کنند که مثل زنان خانه دار زحمات شان به چشم نمی آید و فق طو وقتی به سفر بروند یا مدتی نباشند معلوم می شود که مرد خانه یا بچه ها از عهده چای دم کردن هم برنمی آیند. مدیران بورکراتیک و تکنوکرات نیز این گونه اند که وقتی معلوم شده چه می کردند که نیستند.
هر سازمان اداری یک مدیر سیاسی داشت و یک مغز اداری و به نفع خود مقام سیاسی بود که تکنوکرات ها را نگه دارد. نواصول گریان اما با قدیمی ها سر سازش ندارند. این گونه است که عادل فردوسی پور در شبکه 3 تحمل نشد چون علی فروغی جز در قد ظاهری در هر موضوع دیگر نسبت به فردوسی پور احساس کوچکی می کرد. نه تحصیلات دانشگاهی، نه اطلاعات عمومی، نه محبوبیت مردمی، نه سابقۀ رسانه ای ، نه مدرک دانشگاهی، نه ظاهر و چهره. هیچ یک، واقعا هیچ یک.
پس راه حل را در این دید که عادل فردوسی پور را کنار بگذارد تا کسی جای او بنشیند که از همه نظر از او سر باشد نه فقط در قد ظاهری و اوامر را اطاعت کند چون می داند در خیابان به دنبال سوژه گشتن کجا و در استودیو گفت و گوی مستقیم داشتن کجا و آن قدر نامقبول است که حتی بیان درست تر کلمات به نسبت عادل که جویده جویده صحبت می کرد هم به عنوان امتیاز در نظر گرفته نمی شود.
این داستان در جاهای دیگر هم رخ داده و در برخی ادارات آدم احساس می کند به مهد کودک رفته است! به اسم جوان گرایی بچه بازی درآورده اند. در جلسه ای یک جوان بیست و سه چهار ساله برای آن که نشان دهد چقدر متعهد است مدام وسط جلسه و بیربط همه را به صلوات فرستادن دعوت می کرد ورشتۀ کلام از دست خودش هم خارج می شد و در این فاصله البته فرصت پیدا می کرد زیر زیرک به یادداشت هایی که از روی گوگل جمع آوری کرده بود نگاهی بیندازد.
کاش کنکور متمرکز را بردارند و پیش از سال 49 بازگردند تا طرف اگر دوست دارد فلسفه بخواند در آزمون دانشکدۀ مربوط شرکت کند نه این که از روی رتبه ناچار باشد و وقت خودش و استاد و مملکت را بگیرد و آخر هم معلوم نشود این همه فلسفه خوانده را چرا تربیت می کنند. فلسفه را به عنوان مثال گفتم. دکتر در دامپزشکی را هم می توان مثال زد که می خواسته جراح قلب شود و دام و حیوان را دوست ندارد و هر رشته ای که از سر ناگزیری رتبه برمی گزینند.
موضوع اصلی این یادداشت اگرچه تخلفات و تقلبات کنکور است که حداقل مصداق سلب امنیت روانی مردم است و نکته ای که رهبری در دیدار اخیر با مقامات قضایی گفتند اما روشن است که تنها می توان دغدغه های مخاطبان را منعکس کرد و اثبات موردی نیاز به ادلۀ خاص دارد اما در مجموع از کاهش فاحش اعتماد اجتماعی حکایت می کند.
این را هم تکذیب یا رفع و رجوع کنند باز مشکل اصلی باقی است. این وضعیت که به صِرف ظاهر و با مدرک مؤسسات قارچی مشاغلی را به آدمهای بیتجربه بسپاریم فجایعی بالاتر هم به بار میآورد و بعد 43 سال قابل قبول و موجه نیست که یک جوان 24 سالۀ جنگ و انقلاب ندیده خود را مدعی تر از فرزندان انقلاب و جنگ نشان دهد و خیال کند با چند جملۀ عربی و کت وشلوار پوشیدن به مدیر متعهد بدل شده است چرا که به تعبیر شهید چمران که امسال سازمان زیباسازی شهرداری اصولگرا آن را احیا کرد و رواج داد "قبول یک مسؤولیت بدون تخصص عین بی تقوایی است".
---------------------------------------------------------------------------------------
* هامون سبطی، رئیس کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت به روزنامه فرهیختگان گفته است:
«ماجرای تقلب حین جلسه ماجرایی است که سه، چهارسالی است مطرحشده و با وجود تذکراتی که ازسوی دیدهبان شفافیت و عدالت و دلسوزان در این چندسال داده شده اما آن همت و جدیت لازم برای جلوگیری از این مساله متاسفانه دیده نشده است، به همین خاطر امسال شاهد هستیم همانند سالهای گذشته این موضوع مسالهساز شد، هم برای دستگاههای اجرایی و هم برای خانوادهها و داوطلبان و هم برای دستگاههای انتظامی که زحمت میکشند و گاهی تا جایی که میدانیم اطلاعات به شکل درست یا بهموقع دراختیار آنها گذاشته نمیشود و زحمات آنچنان که باید و شاید به نتیجه نمیرسد والا جمعکردن بساط تقلب و تقلبفروشیها برای نیروهای انتظامی و امنیتی کار سختی نیست بهشرطی که همت و هوشمندی لازم در سایر دستگاههای اجرایی وجود داشته باشد.
موضوعی که روز گذشته خیلی مسالهساز شد این بود که قرار بر این بود طبق اعلام رسمی مسئولان سازمان سنجش که سوالات دفترچههای کنکور پس از برگزاری کنکور دراختیار داوطلبان قرار نگیرد درحالیکه همیشه این نوع پنهانکاریها باعث بروز رانت و فساد میشود، یعنی اگر سازمان سنجش در سالهای گذشته این ابتکار را به خرج داده بود، بهمحض پایان یافتن آزمون سوالات را دراختیار عموم مردم قرار میداد به این خاطر بود کسانی سوالات را با روشهای غیرقانونی از سالنها خارج نکنند و الان هم کار سادهتر شده و نیاز نیست بهصورت فیزیکی خارج کنند بلکه کافی است از آنها عکس بگیرند. این اتفاق افتاد ولی در آزمون هنر سوالات برخلاف سالهای گذشته دراختیار عموم قرار نگرفت با اینکه سوالات در فضای مجازی در دسترس بود.
در آزمون انسانی و ریاضی که حدود 500هزار شرکتکننده داشت سازمان سنجش از انتشار سوالات خودداری کرد درحالیکه از دفترچهها عکس گرفته شد و بهصورت غیررسمی در کانالها در دسترس بود و نقدهایی علیه سوالات نوشته شد و پاسخها داده شد اما درمورد آزمون تجربی که حساسترین آزمون بود متاسفانه پیش از پایان آزمون دو دفترچه از سه دفترچه روی سایت سازمان سنجش قرار گرفت و این جای سوال است که چنین اتفاقی رخ داده است. این سابقه نداشته یعنی با دو امر کاملا متضاد روبهرو هستیم. کنکور هنر و کنکور ریاضی و انسانی پایان یافته ولی سوالات آنها در دسترس مردم نیست درحالیکه کنکور تجربی هنوز پایان نیافته سوالات روی سایت سازمان سنجش قرار گرفت.»