مدیر دفتر مطالعات رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت که اگر وزارت آموزش و پرورش اطلاعات لازم درباره دانشآموزان و مدارس را در اختیار وزارت رفاه قرار دهد، میتوانیم مشخص کنیم شاخص فقرِ هر مدرسهای چقدر است.
به گزارش ایسنا، سید هادی موسوی نیک، مدیر دفتر مطالعات رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سلسله نشستهای فقر چندبعدی و سیاستهای فقرزدایی که به «فقر آموزشی در ایران» اختصاص داشت، با بیان اینکه براساس آمار و شاخصهای ارائه شده موجود، فاز اول توسعه آموزشی را در کشور به خوبی طی کردهایم که به طور نسبی قابل قبول است گفت: اما در شاخصهای کیفیت آموزش، وضعیت مناسب نیست که آن هم وابسته به عوامل درونی و بیرونی خانوادهها و مدرسه است.
وی افزود: بحث آموزش را محدود به مدرسه نباید کرد، چراکه وضعیت اقتصادی خانوادهها روی آموزش اثر می گذارد.
موسوی نیک در ادامه به نتایج طرح شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل و بازگرداندن آنها که از سال ۱۳۹۵ در وزارت رفاه آغاز شده بود اشاره و عنوان کرد: برهمین مبنا پیشنهادی از سوی وزارت رفاه با عنوان «طرح حمایت اجتماعی مدرسه محور» ارائه شده که اهدافی چون استقرار حمایت اجتماعی فعال از طریق پنجره واحد مدرسه محور و کاهش فقر آموزشی و تبدیل مدارس با فقر بالا به مدارس با عملکرد بالا را مدنظر دارد.
مدیر دفتر مطالعات رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ادامه داد: لازم است به چندنکته اشاره شود، نخست آنکه وقتی کودکان بازمانده را رصد میکنیم به خانواده و شرایط کودک در خانواده می رسیم. دوم آنکه برگرداندن بازماندگان از تحصیل به مدرسه ساده نیست و برقراری ارتباط مجدد با مدرسه بسیار دشوار است. گذشته از آن، کودکانی داریم که در مدرسهاند و شرایطشان بهتر از بازمانده ها نیست و بهتر است به آنها توجه شود تا قبل از این که مدرسه را رها کنند به سراغشان رفته و از خانواده آنها حمایت کنیم.
وی با تاکید بر اینکه اساسا تجربه نشان داده که مدرسه درگاه ورود به جامعه است گفت: به عنوان مثال اگر حمایت غذایی از دانش آموزان در مدرسه صورت گیرد بر ارتقای کیفیت یادگیری بسیار اثر می گذارد. مدرسه میتواند دریچهای برای حمایتهای اجتماعی باشد.
موسوی نیک افزود: جلساتی با آموزش و پرورش داشتیم که اگر اطلاعات لازم درباره دانش آموزان و مدارس را در اختیار ما قرار دهند میتوانیم مشخص کنیم که شاخص فقرِ هر مدرسهای چقدر است. در کشور ما به دلیل اینکه کدپستی با کدملی متصل نیست شناسایی کودکان بازمانده به راحتی امکان پذیر نیست. وقتی تمرکز به جای کدملی بازماندگان، بر خود مدرسه باشد امر شناسایی دقیقتر انجام میشود.
۱۹ درصد ۱۸تا ۲۴سالهها فاقد مدرک متوسطه دوم
به گزارش ایسنا، زینب پیروزراهی، کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این سلسله نشستها که با همکاری دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت رفاه و مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی برگزار شد به ارائه نتایج گزارش در این باره که در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهیه شده بود پرداخت و گفت: فقر آموزشی به معنای عدم دسترسی درصدی از جمعیت جوان به حداقل استانداردها در زمینه دستیابی تحصیلی و دسترسی آموزشی است.
وی افزود: عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده بر فقر آموزشی اثرگذارند.
کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ادامه داد: نرخ عدم برخورداری از مدرک ابتدایی در سنین ۱۲ تا ۱۷ سال در سال ۱۳۹۹، ۰.۷۷ درصد و نرخ عدم برخورداری از مدرک متوسطه دوم در سنین ۱۸ تا ۲۴ سال، ۱۹.۴۳ درصد است که در سال های اخیر روند کاهشی داشته است. این نرخ در کشورهای دیگر حدود ۱۰ درصد است.
وی با اشاره به میانگین نمرات آزمونهای نهایی گفت: متاسفانه برای قبل از پایه دوازدهم تصویر دقیقی نداریم. طیف نمرات وسیع است.
۴۸ درصد والدین دانشآموزان تحصیلات متوسطه به بالا ندارند
پیروزراهی افزود: باتوجه به شاخص عدم دسترسی تحصیلی والدین، ۴۸ درصد دانشآموزان ما هیچکدام از والدینشان تحصیلات متوسطه به بالا ندارند. همچنین ۱۱ درصد دانشآموزان هیچگاه در خانه به زبان فارسی صحبت نمیکنند و باید به کودکان دوزبانه بیشتر توجه کنیم.
به گفته این کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت کار و رفاه اجتماعی در جمع بندی این گزارش،گفت: زندگی در فقر بر کیفیت یادگیری و دسترسی آموزشی کودکان بسیار تأثیرگذار است. طرح شناسایی بازماندگان از تحصیل به راهبری معاونت رفاه نیز نشان داده که فقر مالی، یکی از مهمترین عوامل بازماندگی در کلیه مقاطع بوده است.
وی افزود: در دسته عوامل اجتماعی و خانوار نیز باید گفت که با وضعیت بسیار نامطلوب آموزش پیش از دبستان و شرایط نامناسب فرهنگی و اجتماعی خانوار برای تحصیل کودکان مواجهیم. وضعیت نامطلوب شاخههای فوق نشان میدهد که نرخ بالاتر از متوسط جهانی پوشش پیش دبستان در ایران نباید برای نظام آموزشی راضی کننده باشد و باتوجه به اهمیت آموزش کودکان در سنین سه تا شش سال، باید آموزش در این مقطع اجباری باشد.
تغییرات مکرر کتب درسی از علل کاهش کیفیت آموزش در ایران
پیروزراهی با اشاره به شاخص های مرتبط با سخت افزار مدرسه گفت: به نظر می رسد مدرسه، می تواند بخشی از کیفیت پایین عملکرد دانش آموزان در آزمون بین المللی را توضیح دهد. تراکم بالای کلاسها، نسبت بالای دانش آموز به معلم، نسبت بالای مدارسی که به کارگاه رایانه دسترسی ندارند، نشان از نسبت بالای مدارس غیراستاندارد دارد.
وی افزود: تراکم بسیار بالای کلاس در سطوح ابتدایی و نسبت بالای دانش آموز به معلم در این سطوح، نیازمند توجه جدی است.
وی با اشاره به شاخصهای نرم افزاری مرتبط با مدرسه گفت: علاوه بر کیفیت پایینتر از متوسط معلمان در ایران، تغییرات مکرر کتب درسی و عدم تطبیق معلمان با کتب درسی جدید باعث کاهش کیفیت آموزش در ایران شده است. شاخص های مرتبط با مدرسه و قضاوت در مورد آنها را باید با نگاه به سایر شاخصها مورد سنجش قرار داد. برای مثال در مناطق آموزشی و مدارسی که در آنها دانش آموزان به لحاظ منابع یادگیری در خانه ضعیف هستند، حتی نباید به دستیابی به استانداردهای مصوب ملی در زمینه شاخص های مربوطه اکتفا کرد، این گروه از دانش آموزان نیازمند کیفیت بالاتری از عرصه آموزشی هستند.
پیروزراهی مهمترین عوامل پایین بودن کیفیت را برشمرد و گفت: عوامل مرتبط با خانه شامل فقر خانوار و تحصیلات پایین والدین و نرخ پایین آموزش پیش از دبستان و عوامل مرتبط با مدرسه شامل تراکم بالای دانش آموزان در کلاس و نسبت بالای دانش آموز به معلم میشود. دراین میان گسترش آموزش پیش از دبستان و ارتقای سطح کیفی مدرسه و به خصوص معلمان از الزامات است.