صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۳۹۸۸۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۶ - ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - 16 May 2022

عباس عبدی: علت روی آوردن مردم به فضای مجازی، عملکرد تبلیغات‌زده رسانه‌های رسمی است

نواصولگرایان نه فقط رسانه را برای تبلیغات یك‌سویه و بی‌محتوا می‌خواهند، بلكه نهادهای دیگر چون آموزش و پرورش و دانشگاه و حتی ورزش، دین و دولت را نیز نهادهای تبلیغاتی می‌بینند. گویی كه همه آنها باید در خدمت قدرت و حكومت باشند.

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در اعتماد نوشت:
در جهان امروز رسانه‌ها نقش و اثرگذاری بی‌بدیلی دارند، ولی این اثرگذاری محدودیت‌های خاص خود را هم دارد كه اگر توجه نكنیم، مثل بومرنگ به سوی پرتاب‌كننده برمی‌گردد.

متاسفانه سیاست رسمی در ایران به رسانه انحصاری وابستگی زیادی پیدا كرده است. رسانه كه چه عرض كنم، بهتر است بوق بگوییم.

سیاست رسمی در ایران نه فقط به رسانه كه به سایر نهادها نیز همچون ابزاری برای القا و تبلیغ افكار و ارزش‌های خود نگاه می‌كند و هنگامی كه می‌بینند كه اثرگذاری لازم را ندارد، گمان می‌كنند كه ضعف از سیاست رسانه‌ای و تبلیغی آنان یا در مجریان است.

تبلیغات مهم است ولی نه برای بی‌مایه كه فطیر است. تزیین غذا و خوشبو و خوشمزه كردن آن یك هنر و كار خوبی است، ولی این امر مستلزم آن است كه اصل غذا از مواد خوب و با كیفیت باشد. تبلیغات برای غذایی كه فاقد مواد اولیه و با كیفیت باشد، جز اثر منفی نتیجه دیگری ندارد.

سیاست رسمی در ایران از این حیث دچار یك راهبرد اشتباه است. علت روی آوردن مردم به فضای مجازی برای كسب خبر و تحلیل و اطلاعات واقعی، همین عملكرد تبلیغات‌زده صداوسیما و سایر رسانه‌های رسمی است كه مردم را به سوی رسانه‌های مجازی سوق داده است والا چه نیازی است كه به قول كیهان مردم زیادی سرشان توی گوشی و اینترنت باشد؟

خب هنگامی كه رسانه‌ها و روزنامه‌های رسمی خالی از واقعیت و پر از جعلیات و دروغ هستند، مردم كار دیگری نمی‌توانند انجام دهند.

به قول یكی از كارشناسان رسانه، نواصولگرایان در تخریب و تبلیغات منفی علیه روحانی خود را موفق دیدند، گمان می‌كنند اكنون هم در دفاع از دولت موجود و تایید آن می‌توانند به همان سیاق و روش موفق باشند، غافل از اینكه آن زمان قایق آنان در مسیر تند آب رودخانه حركت می‌كرد و حتی نیازی به پارو زدن نداشتند در حالی كه اكنون باید در مسیر مخالف با جریان تند آب پارو بزنند.

هر چه بیشتر پارو بزنند بیشتر خسته و ناتوان‌تر می‌شوند. نواصولگرایان كی متوجه خواهند شد كه تبلیغات بدون محتوا پوچ است. شما برای بنز می‌توانید تبلیغ موثر كنید ولی برای پراید و ژیان هیچ تبلیغی به كمك‌ شما نخواهد آمد.

تبلیغات‌چی‌های شما به مرور از شخصیت انسانی تهی و به ربات‌های تبلیغاتی و توییت‌زن تبدیل می‌شوند كه فاقد حرمت یك انسان صاحب كرامت می‌شوند.

نواصولگرایان نه فقط رسانه را برای تبلیغات یك‌سویه و بی‌محتوا می‌خواهند، بلكه نهادهای دیگر چون آموزش و پرورش و دانشگاه و حتی ورزش، دین و دولت را نیز نهادهای تبلیغاتی می‌بینند. گویی كه همه آنها باید در خدمت قدرت و حكومت باشند.

برای كاركردهای اصلی این نهادها اعتباری قایل نیستند، در نتیجه این نهادها را نیز تخریب می‌كنند بدون آنكه نفعی برای خودشان به دست آورند. چاقو هر چه هم تیز باشد برای بریدن فلز و آهن مفید نیست و استفاده از آن موجب خراب شدنش می‌شود و فقط به درد بریدن گوشت و میوه می‌خورد.

تبلیغات‌زدگی را در دستورهای شفاهی یكی از مدیران صداوسیما كه نوار آن منتشر شده به خوبی می‌توان دید. اینكه به امید واهی برای جلب نظر مردم، چگونه رسانه را قربانی نهادهای دیگر می‌كنند.

رسانه‌های تبلیغاتی یا بوق‌واره بیش از هر چیز دشمن رسانه‌هایی هستند كه كاركرد بوق ندارند، زیرا وجود رسانه واقعی را به منزله شاهدی بر بی‌اعتباری خود می‌دانند.

خطر ذهنیت تبلیغات‌زده مسوولان در ایران بیش از هر چیز دیگر برای خودشان زیان دارد. آن داستان ملانصرالدین را نباید فراموش كرد كه رفت در صف نانوایی دید خیلی شلوغ است و نوبت به او نمی‌رسد، لذا شایع كرد كه كوچه بالایی آش نذری می‌دهند، مردم به هوای‌ آش نذری صف را ترك كردند، ملا چون تبلیغات‌زده بود فكر كرد نكند واقعا هم آش نذری می‌دهند كه مردم رفتند، در نتیجه خودش هم دنبال مردم روانه شد.

حالا فرض كنید كه ملا چنین خبر جعلی را بگوید و كسی هم نرود ولی خودش باور كند و برای گرفتن آش نذری صف را ترك كند. وضعیت مدیریت تبلیغات‌زده بیشتر به حالت دوم شبیه است. تردید نباید كرد كه تبلیغات‌زدگی بدتر از جن‌زدگی است.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200