صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۳۵۶۱۹
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۳ - ۲۸ فروردين ۱۴۰۱ - 17 April 2022

کارنامۀ 6‌ ماهۀ شهرداری تهران در دورۀ جدید؛ گزارش کارهای روتین به‌جای پروژه‌های چشم‌گیر/ فیلی هوا نشد!

اگر در چند سال اخیر در شهرداری تهران کار فوق‌العاده مانند دوران کرباسچی یا قالیباف نمی‌توان انجام داد یک دلیل روشن دارد: «تقریبا تمام درآمد شهرداری تهران صرف حقوق و مزایای پرسنل می شود و مجال شروع یک طرح بزرگ را نمی‌دهد».

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- روزنامۀ ارگان شهرداری تهران به مناسبت شش‌ماهه شدن صدارت آقای علیرضا زاکانی، دیروز چراغانی کرد و کارنامۀ اقدامات کلان در 200 روز نخست را با شکل و عدد پیش چشم شهروندان نشاند.


  ابتدا تصور می‌شد یکی از حرفه‌ای‌ترین و پرامکانات‌ترین روزنامه‌های ایران که به رغم کاهش فاحش درآمد آگهی به خاطر ظهور و حضور رقبای اینترنتی همچنان سرپاست تیمی از روزنامه‌نگاران حوزه های اجتماعی و شهری و فرهنگی و محیط زیست را مأمور کرده و گزارش حاصل اطلاعات مدیران و نظر کارشناسان است.


  با مراجعه به صفحۀ سوم اما مشخص می‌شود که تمام اطلاعات برگرفته از سخنان شهردار تهران در برنامۀ تلویزیونی «صف اول» شبکه خبر در پنج شنبه شب است و مثلا اگر آقای زاکانی به جای این که بگوید «5500 تن حجم زبالۀ روزانه 4 هزار میلیارد تومان قیمت دارد» می گفت « 735 تن حجم زبالۀ روزانه 6500 میلیارد تومان قیمت دارد» همین دومی را به عنوان گزاره قطعی نقل می کردند. نقل البته باید عین جمله باشد اما کارنامه باید از زبان دیگران و همراه ارزیابی باشد و این نهایتا گزارش شهردار به مردم است و جای گزارش روزنامه را نمی‌گیرد. چون گزارش روزنامه با معیارهای روزنامه‌نگاری تهیه می‌شود و جنبۀ تبلیغی ندارد.

   در این نوشته البته قصد ندارم جنبه‌های رسانه‌ای را بررسم و دأب ما هم نقد رسانه‌های دیگر نیست و در این فقره هم چون شهرداری مد نظر است به تبلیغ ارگان آن اشاره می‌شود.


  به گفتۀ آقای زاکانی بودجۀ مصوب سال گذشته 37 هزار میلیارد تومان بوده و در نیمۀ دوم سال 22 هزار میلیارد تومان کسب شده و توضیح داده‌اند 175 اتوبوس جدید خریداری شده، 1250 هکتار بوستان جنگلی اضافه شده، 2500 تاکسی فعال شدند و 180 هزار واحد مسکونی در دستور ساخت قرار گرفتند. عدد 180 هزار در صفحۀ اول چشمک می‌زند و وقتی به متن مراجعه می کنیم می بینیم آقای زاکانی گفته «با وزیر راه و شهر سازی تفاهم نامه امضا کرده‌ایم و در قالب 180 هزار واحدی که سالانه وعده کرده‌ایم قرار دارد.»

   


  این یادداشت در پی آن نیست که در ارقام و اعداد ارایه شده تشکیک کند. هر چند در یک فقره بلافاصله پس از آن که اعلام شد 7000 معتاد متجاهر سامان‌دهی شدند ( تصویر بالا: آیتم ششم از راست) فرمانده انتظامی تهران بزرگ به عکس اعلام کرد 7000 معتاد متجاهر رها شده در تهران داریم! برخی هم بدون مستند خاص بیشتر جنبۀ تبلیغاتی دارد مثل 1000 برنامۀ فرهنگی مسجد‌محور و 250 اَبَر پرچم یا 11هزار پرچم بزرگراهی و اهدای 50 هزار پرچم به مردم.

  سه موضوع دیگر مد نظر است:

  اول: هر سازمانی یک رشته کار روتین دارد که باید انجام دهد. با این حساب، وقتی در 6 ماه 22 هزار میلیارد تومان کسب کرده‌اند لابد برای انجام وظایف مصرحی بوده که برخی ذاتی هر نهادی است. مثلا وزیر آموزش و پرورش نمی‌تواند هر چند ماه یک بار گزارش دهد که معلمان این تعداد صفحه را تدریس کردند. اما اگر کار فوق‌العاده و چشم گیری انجام شد یا ابتکار مقام جدید بود روی آن مانور می‌دهند هر چند بعضی وقت‌ها کار دست طرف می‌دهد. مثل وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی که می خواست با مافیای کنکور دست و پنجه نرم کند اما خودش کله پا شد و با مزه این که می‌خواست آموزش و پرورش را از ایستگاه قبل دانشگاه خارج کند و رفت و معاون دانشگاه آزاد شد!

   دوم: در میان شهرداران پس از انقلاب دو نام بیشتر در ذهن‌ها مانده است. اولی کرباسچی به خاطر تغییر فضای شهری و دومی قالیباف و هر دو البته به خاطر اَبَرپروژه‌ها. حالا شاید یک عده کامنت بگذارند که آقای نجفی را ننوشتی یا پیروز حناچی را از قلم انداختی اما اتفاق شوک‌آور اولی در دورۀ مسؤولیت شهرداری نبود و دست دومی هم مثل کرباسچی و قالیباف باز نبود.


   نام کرباسچی با فرهنگسرا و فروشگاه شهروند و بزرگراه و پارک گره خورده و قالیباف با پل طبیعت و تونل نیایش و مردم دیگر جزییات را نمی‌گویند که مثلا در دوره کرباسچی (68 تا 78) این قدر هزار تن آسفالت ریختند و در دورۀ قالیباف (84 تا 96) این تعداد معبر اصلاح مهندسی شد. چون اینها را وظایف روزانه می دانند. بلکه ابر پروژه‌ها یا چشم‌گیرها و دندان‌گیرها توجه ها را جلب می‌کنند.

    اصطلاحا از فیل‌هایی که هوا کرده اند، گفته می‌شود: این که کشتارگاه را به فرهنگسرا تبدیل کنی یا اتوبان صدر را دو طبقه کنی مصداق فیل هوا کردن است. این نویسنده البته صدرِ یک طبقه را دوست‌تر می‌داشت جدا این که شنیده بودجه تمام شده بسیار بیش از برآوردها بوده ولی به اینها کاری ندارم. غرض، اشاره به پروژه‌های چشم‌گیر است که سر زبان‌ها می‌افتد. مثلا می‌گویند برج میلاد در دورۀ کرباسچی شروع شد و قالیباف تمام کرد. اما کی 10 سال دیگر می‌گوید در سال 1400 زاکانی 50 هزار پرچم به مردم هدیه داد؟ اصلا چرا 50 هزار و 60 هزار نه؟!


  یا در کارنامۀ آقای زاکانی آمده شب چهارشنبه‌سوری هزار نفر داوطلب به کار گرفته شدند تا فوتی نداشته باشیم (درتهران). دست‌شان درد نکند ولی 10 سال دیگر کسی به این هم اشاره نمی‌کند.


   هر شهردار تهران را با کارهای خاصی می‌شناسند که قبل‌تر نبوده و تحولی ایجاد کرده باشد. برای همین فقط نام این‌ها باقی مانده است. مثلا نیک‌پی به خاطر بزرگراه شاهنشاهی (مدرس) و پارک وی (چمران). البته بخشی از شهرت او به خاطر اعدام با حکم شیخ صادق خلخالی در همین فروردین ماه هم هست!


   یا اولین شهردار پس از انقلاب (محمد توسلی) به دلیل طرح ترافیک (همچنان بعد 43 سال، از آن به عنوان "طرح" یاد ‌ ‌می‌شود!) یا خطوط ویژه اتوبوس‌رانی و جالب این که هیچ یک هم هزینۀ خاصی در برنداشت مثل یک‌طرفه کردن دو خیابان  عباس‌آباد و تخت‌طاووس ( که بعدتر نام‌شان شد دکتر بهشتی و استاد مطهری) و در بهبود آمد و شد بسیار مؤثر افتاد کما این که بعدی‌ها دست به آنها نزدند بلکه توسعه دادند تا جایی که خط ویژه به جاهای دیگر سرایت کرد و محدودۀ ممنوعۀ آلودگی هوا هم ایجاد شد و محدودۀ ممنوعۀ ترافیک در دل آن قرار گرفت. (مهندس توسلی البته در صدد ادامۀ پروژۀ شهستان پهلوی هم بود تا "داون تاون" یا "هستۀ مرکزی" شهر تهران شود اما مستلزم احیای مترو بود و مخالفت کردند و شهستان هم منتفی و قرار شد مصلا در آن ساخته شود).

  برای این که بدانیم چقدر در بودجه محدود بودند کافی است اشاره شود شهردار بعدی مرحوم محمد نبی حبیبی ذوق می‌کرد که سرانجام توانسته سیستم حمل زباله را از نیمۀ دوم دهۀ 60 به بعد از گاری به وانت نیسان بدل کند و به همین منوال می‌گذشت تا نوبت به کرباسچی رسید که به شهر خسته و خاکستری و با دیوارهای پرشعار و یادآور حال و هوای جنگ، رنگ پاشید، نمایشگاه گل به راه انداخت، فرهنگ‌سرا ساخت و همین روزنامۀ همشهری رقیب روزنامه‌های عبوس شد و قس علی‌هذا.


   قالیباف هم با نگاه کارگاهی رو به ساخت و ساز و مشخصا تونل آورد و از کمبود بودجه هم نمی نالید و گفته شد هزینه‌ها را با مجوز ساخت در منطقه 22 و تأسیس بانک شهر پوشش می‌دهد.

   به اینها می‌گویند پروژه و ابرپروژه وگرنه حمل روزانۀ زباله و آسفالت و جدول کاری که امور روتین است. اشتباه نشود. ‌   نمی‌گویم بی‌ارزش. کافی است چهار روز شمال باشید تا قدر انتقال روزانه و مرتب زباله‌های تهران را بدانید. پیروز حناچی شهردار سابق تهران نیز در گفت و‌گو با همان ویژه نامه نوروزی روزنامۀ اطلاعات کارنامۀ خود را ارایه داده بود: «افزودن 3500 هکتار به مساحت بهشت زهرا، کاشت 3500 اصله درخت با بن 12 ساله، احداث 100 بازارچه میوه و تره بار و مانند آن». ‌اما از دورۀ او هم بیشتر دوچرخه ها و آرامش و منش شخصی او در خاطر مانده است.


   چه می خواهم بگویم؟ زاکانی مثل کرباسچی یا قالیباف یا حناچی عمل کند؟ نه! چرا که داستان چیز دیگری است؛ همان نکته سوم: اگر در چند سال اخیر در شهرداری تهران کار فوق‌العاده مانند دوران کرباسچی یا قالیباف نمی‌توان انجام داد یک دلیل روشن دارد: همان نکته‌ای که شهردار پیشین ( حناچی) هم گفته بود: «تقریبا تمام درآمد شهرداری تهران صرف حقوق و مزایای پرسنل می شود و مجال شروع یک طرح بزرگ را نمی‌دهد».


   داستان همین است. شهردار تهران چه زاکانی باشد چه حناچی بیشتر رییس سازمان شهرداری تهران است و هم و غم اصلی او باید تأمین حقوق و مزایا باشد تا طرح و اجرای پروژه‌های کلان شهری. کما این که آقای زاکانی در تلویزیون گفت و همشهری به عنوان گزارش و نه خبر نقل کرد:  روز اول معاون مالی آمد و به من گفت: ابتدای ماه باید 2350 میلیارد تومان آماده کنیم. بودجه ای که از پرونده های ساخت وساز تأمین می‌شد.


   به عبارت دیگر گسترش عمودی شهر و محرومیت روز افزون مردم از چشم‌اندازهای طبیعی برای تأمین هزینه‌های یک دستگاه عریض و طویل است که قرار بود صرفا خدماتی باشد و خدماتی- اجتماعی شد و با نگاه کارگاهی هزینه‌های آن فزونی گرفت و حالا تبلیغات در آن حرف اول را می‌زند. چه تبلیغات گسترده ایدیولوژیک در سطح شهر و چه تبلیغ و بزرگ‌نمایی کارهای روزمره در ارگان تبلیغانی آن.


   از این رو می توان گفت کاش دو پرسش خاص با شهردار تهران در میان گذاشته می‌شد:

 

   اول این که گفته شده در سال جاری 55 هزار میلیارد تومان جذب می‌شود. از این 55 هزار میلیارد تومان چه میزان به پروژ‌های ماندگار شهری اختصاص می‌یابد؟ منظور از ماندگار روشن است. کارهایی که دهه ها شهروندان به آن می‌بالند مثل موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران یا باغ کتاب. وگرنه اگر پولی بیاد و خرج شود ماندگار به حساب نمی‌آید.

 


   دوم این که تکلیف بدهی چه می شود و چقدر است؟


   با این هم باید منصف بود و دیگر نمی‌توان انتظار داشت شهردار کنونی بوستان بزرگ و آزاد راه و تونل احداث کند. بلکه با کارهایی که نمی کند ارزیابی می‌شود. کما این که پیروز حناچی هم در توضیح موفقیت‌های خود گفته بود: «جلوی تخریب باغات را گرفتیم، وابستگی شهرداری به منابع ناپایدار را کم کردیم و قلمرو عمومی را توسعه دادیم.»


   کاش آقای زاکانی هم به جای صرف عوارض مردم در تبلیغاتی که وظیفه سازمان‌های دیگر است یک کار خاص انجام دهد. قلمروهای عمومی را افزایش دهد وگرنه می‌دانیم این سازمان چنان بدهکار است شهردار سابق اعلام کرد روزانه تنها 17 میلیارد تومان بابت سود بانکی تسهیلات دریافتی می‌پرداختند.


   با روزی 17 میلیارد تومان چه کارها که نمی‌توان کرد اما وقتی مدام تسهیلات بگیری تا هزینه ها را تأمین کنی چاره ای جز این باقی نمی‌ماند.


   طبیعی است که شهرداری تهران هم نیروهای متخصص و زحمت‌کش و اداری دارد و مثل خیلی جاهای دیگر افرادی هم احیاناً تحمیل شده‌اند اما به هر حال همه هم‌وطنیم و هر که از جایی حقوق می‌گیرد. غرض خدشه به آنان نیست که چه بسا برخی در حال خواندن این متن باشند بلکه بیان نکته‌ای دیگر مد نظر است.


   اتفاقی که افتاده این است که در بعضی سازمان‌ها مانند آموزش و پرورش و شهرداری و خیلی جاهای دیگر هزینه‌ها و بودجه جاری مجالی برای کارهای دیگر باقی نمی‌گذارد. اگر روزگاری شهرداری یک نهاد خدماتی بود که به مردم شهر خدمات می‌داد حالا شهروندان عوارض می‌دهند تا این سازمان بتواند حقوق نیروهای خود را تأمین کند و سود وام‌های دریافتی را بپردازد و از حجم بدهی‌های خود بکاهد و چاره ای جز اکتفا به تبلیغات به جای کلید زدن ابرپروژه‌ها باقی نمی‌ماند. هم در قالب تابلوهای شهری و هم استخراج عدد و رقم از مصاحبۀ شهردار و ارایه به عنوان کارنامه.

  با این همه غرض این نیست که گفته شود از شهردار کنونی تهران جز امور جاری و تأمین حقوق و مزایای کارکنان و پاره‌ای اقدامات تبلیغی برای جلب نظر لایه های مذهبی جامعه -در شهری که از در و دیوار آن فرهنگ غربی می‌بارد- کاری برنمی‌آید. بله، فیل فیزیکی نمی‌تواند هوا کند ولی چون شخص شهردار خود را با شعار ضد فساد شناسانده اگر بتواتد این سازمان را پاکیزه‌تر کند نقطۀ مثبت به حساب می‌آید هر چند که مانور زیاد روی آن چه بسا نیروها را برنجاند  و احساس اهانت کنند و به همین خاطر در گزارش بالا آیتم تشکیل 350 پرونده تخلف به عنوان یکی از موارد 24 گانه ذکر شده و اصطلاحا گل‌درشت به آن نپرداخته‌اند.

 

 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۳۳
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۱:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۹
با این که اختلاف سیاسی نویسنده و شهردار روشنه ولی خیلی درست اشاره کردن. هر چی دربیارن باید حقوق بدن و خرج جاری میشه و بقیه سازمانها هم به این مشکل دچار میشن و عملت دیگه کاری نمیشه کرد و همه میوفتن توی دور تکرار.
مسعود
۲۳:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۸
با عرض پوزش با نظر شما در این گزارش مخالف هستم. نگاه شما به شهر یک نگاه کاملا فنی و کالبدی است. در حالیکه شهر یک موجود زنده و پویاست و بجای تونل و اتوبان به فرهنگ ترافیک نیاز دارد.
محمد
۲۲:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۸
تقریبا تمامی نهادها و سازمانهای دولتی و وزارتخانه ها به این وضعیت رسیده آمد. گویی مردم گروگان اینها هستند که پول بدهند تا حقوق کارکنان پرداخت شود. همین آموزش و پرورش را ببینید پسر من رفت در مدرسه ای درس بخواند که خودم در آن درس خوانده بودم فقط ساختمان آن سی و پنج سال کهنه تر شده بود و وضع آموزش هم بقدری افتضاح بود که همان ماه های اول بردم یک مدرسه غیر دولتی ثبت نام کردم. کلیه این سازمانها باید منحل شوند.
Poorya261
۲۲:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۸
البته آقای خدیر شهرداران قبل زاکانی مثل قالیباف و کرباسچی هم نقص و کم کاری داشتند که حالا شهرداری تهران به این روز افتاده که باید به جای خدمت به مردم به فکر پرداخت حقوق کارکنان باشه.این همه نقص و کسری بودجه یک شبه به وجود نیامده.به نظر من شهرداری موفقه که
شهرداری تهران رو از این منجلاب تراکم فروشی و استخدام های بی ضابطه خلاص کنه و مدیریت اقتصادی شفافی داشته باشه بعد به فکر فیل هوا کردن باشه.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200