صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۳۲۹۴۳
تاریخ انتشار: ۲۱:۴۹ - ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ - 31 March 2022
نگاهی به ویژه‌نامه‌های نوروزی مطبوعات -7

سیاست‌‌نامه؛ «ترین»‌های یک سده

بهترین مدرس، مهم‌ترین مؤلف، تأثیرگذارترین مجله، پُرکارترین نشر، کوشاترین مترجم، موفق‌ترین نهاد، مؤثرترین فارغ‌التحصیل، اثرگذارترین نویسندۀ غیر‌سیاسی، اساسی‌ترین کتاب اندیشۀ سیاسی و ممتازترین چهره...

  عصر ایران؛ سروش بامداد- شمارۀ نوروزی فصل‌نامۀ «سیاست‌نامه» را می‌توان بهترین شماره در تمام 6 سال گذشته دانست در حالی که تصور می‌شد این نشریه اساساً بعد از محمد قوچانی نپاید اما حفظ کیفیت آن به گونه‌ای است که این تصور را ایجاد می‌کند که همچنان سردبیر سابق حضور دارد حال آن که چنان که در نوشته‌ای دیگر آوردیم دست‌در‌کار و دل‌مشغول مجلۀ خود (آگاهی‌نو) است.

  حامد زارع که به عنوان دبیر اندیشۀ روزنامه‌های متبوع محمد قوچانی شناخته می‌شد حالا خود صاحب امتیاز، مدیر مسؤول و سردبیر فصل‌نامۀ سیاست‌نامه است که در حوزۀ اندیشۀ سیاسی منتشر می‌شود و از آن حامد زارع که با حمله به روشن‌فکری دینی و نقد دکتر سروش با نام مستعار محمود مزروع دنبال جنجال و اعتبار بود کاملا فاصله گرفته و به یک ژورنالیست حرفه‌ای نزدیک‌تر شده است. آن هم در حوزۀ اندیشۀ سیاسی که مستلزم تعمق است و تأمل.

  رییس شورای علمی سیاست‌نامه هم دیگر دکتر سید جواد طباطبایی نیست که سایۀ تفرعن او بر مجله سایه می‌انداخت و به جای او نام دکتر نقیب‌زاده را می‌بینیم اگر چه مشخص نیست به دلیل فاصلۀ مکانی آقای طباطبایی و احتمالا درگیری با بیماری است یا این که مجله نمی خواهد تنها به عنوان تریبون نظریۀ «ایرانشهر» شناخته شود.

  با این توضیحات و توصیفات است که می توان گفت این سیاست‌نامه یک مجلۀ کامل و یک فصل‌نامۀ حرفه‌ای وبسیار خواندنی است اگر چه و این کم هنری نیست که مقولۀ جدی سیاست و اندیشۀ سیاسی را بتوان در این قالب عرضه کرد و بخش قابل توجهی از سوءتفاهمات گذشته را دست کم برای این قلم زدوده است.

  جذاب‌ترین بخش شمارۀ نوروزی سیاست‌نامه بی گمان "نظر‌سنجی" آن است با عنوان «قرن سیاست» و دربرگیرنده سدۀ 1300 تا 1400 خورشیدی که در آن از 120 استاد یا دانش‌آموخته یا روزنامه‌نگار خواسته گزینه های خود در 10 مورد را در طول یکصد سال گذشته و در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با اندیشۀ سیاسی معرفی کنند: بهترین مدرس، مهم‌ترین مؤلف، تأثیرگذارترین مجله، پُرکارترین نشر، کوشاترین مترجم، موفق‌ترین نهاد، مؤثرترین فارغ‌التحصیل، اثرگذارترین نویسندۀ غیر‌سیاسی، اساسی‌ترین کتاب اندیشۀ سیاسی و سرانجام: ممتازترین چهرۀ 100 سال گذشته و حاصل چنین است:
- بهترین مدرس: حسین بشیریه
- مهم‌ترین مؤلف: حسین بشیریه
- تأثیر‌گذارترین مجله: مهرنامه
- پُرکارترین نشر: نشر نی
- کوشاترین مترجم: عزت‌الله فولادوند
- موفق ترین نهاد: دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
- مؤثرترین فارغ‌التحصیل: سعید حجاریان
- اثرگذارترین نویسندۀ غیر‌سیاسی: علی شریعتی
- اساسی‌ترین کتاب: زوال اندیشۀ سیاسی در ایران
- ممتازترین چهره: سید جواد طباطبایی
- چهرۀ ماندگار از نظر خوانندگان: محمد علی فروغی

   دربارۀ هر بخش نیز چهره‌ای نوشته و از جالب‌ترین آنها مقالۀ علی اشرف فتحی دربارۀ مجلۀ "مهرنامه" است: «بسیاری از منتقدان مهرنامه، چرخش این مجله علیه جریان روشن‌فکری دینی را معمای لاینحل پشت پردۀ مهرنامه می‌دانستند. برخی تا بدان‌جا پیش رفتند که مهرنامه را مروج سلفی‌گری ایرانی قلمداد کردند و به تناقض‌های موجود در مسیر این چرخش اشاره داشتند. به گمان من اما باید با توجه به تجربۀ ارزش‌مند مهرنامه، به این نکته توجه بیشتری کرد که قرار نیست ژورنالیسم عمومی کارکرد ژورنالیسم تحقیقی را داشته باشد.»

 جای دیگر هم: «قوی‌ترین و حرفه‌ای‌ترین روزنامه‌نگاران کشور با این مجله همکاری می‌کردند و متفکران برجستۀ ایرانی نیز پی‌گیر مطالب و مباحث آن بودند. رسیدن به چنین جایگاه اثرگذاری در عصر انحطاط نشریات کاغذی و مباحث فکری حاکی از رتبه و شدت وجودی قابل توجه این تیم بود و نمی‌شود از چنین موجودیت قابل توجهی خواست که دست از فعالیت بکشد تا حیرانی‌های خود را برطرف کند. مگر اندیشۀ بشری چیزی جز همین حیرانی‌های دامنه‌دار بوده که با این‌گونه بحث‌ها و جدل‌ها و نقض‌ها و ابرام‌ها به تکامل تدریجی رسیده و گره از مشکلات ذهنی بشر گشوده است؟»

  با این وصف طبیعی است که روی جلد به حسین بشیریه اختصاص یابد که به اعتقاد مصطفی تاج‌زاده « نباید دربارۀ نقش سیاسی دکتر بشیریه اغراق کرد» هر چند که تصریح می کند « استاد بسیار فاضل و باسواد و در عین حال فروتن و اخلاق مداری بود» و همین که تاج زاده دربارۀ بشیریه نوشته و عنوان مطلب «خاتمی و سروش و بشیریه» است شاهد دیگری است بر مدعای صدر این نوشته که سیاست‌نامه و حامد زارع نمی‌خواهد با خصومت با روشن‌فکری دینی و دکتر سروش شناخته شود و از آن فضا فاصله گرفته است.

   خواندنی‌ترین مطلب اما برای مخاطبی که سیاست را تنها در حوزۀ اندیشه دنبال نمی‌کند معرفی سعید حجاریان به عنوان «مؤثرترین فارغ‌التحصیل» است و مقالۀ اسکندر صادقی بروجردی از دانشگاه گلد اسمیت لندن که چون نام مترجم دارد یعنی به پارسی ننوشته و برگردانده شده است. نوشته‌ای که پروژۀ توسعه سیاسی در دولت اصلاحات را نیز توضیح داده است.

   با این همه وقتی با انبوهی از داده‌های سیاسی و شخصیت‌های متبحر در علم سیاست آشنا می‌شوی و می‌بینی که یا جلای وطن کرده‌اند یا به بازی گرفته نمی‌شوند و میدان در دست دیگرانی است که چندان نسبتی با این مقولات ندارند احساس دوگانه‌ای به آدمی دست می‌دهد. از یک طرف ابتهاج از این موضوعات و از سوی دیگر اندوهی ژرف که با سرمایه‌های خود چرا چنین می‌کنیم و با دکتر نقیب‌زاده هم‌آوا می‌شوی که دربارۀ «تراژدی علم سیاست» نوشته و خاطر نشان می‌کند:

   «بهتر است بدانند محروم کردن دانشگاه‌ها از استادان نخبه جز ضعف بنیۀ علنی دانشجویان و بی‌آبرویی خود دانشگاه و در نهایت نارضایتی دانشجویان، پیامد دیگری ندارد چون اذهان تشنه را نمی‌توان از پرسش و پویایی بازداشت. نای بلبل نتوان بست که بر گُل نسراید. بومی کردن و اسلامی کردن دروس و دانش هم کار عبثی است که پیش از این دیگران کرده‌اند و شکست خورده‌اند به ویژه اگر قرار باشد اجرای آن را به دست ناتوان اضعفِ اعضای این رشته بسپارند و این کار با اخراج و بازنشستگی اجباری استادان مطرح همراه باشد و نقد و اندکی آزاداندیشی در عین خود سانسوری هم تحمل نشود و آنچه ضرورت عاجل دارد تجدید بنا و ساختار آموزشی کشور و تبدیل دانشگاه‌ها از مدرس‌پروری به پژوهش‌گر‌پروری است.»

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200