عصر ایران؛ مهرداد خدیر- انتقاد صریح مقام معظم رهبری از تخصیص بودجۀ هنگفت به «جهاد تبیین» نشان میدهد پولزدگی چنان به لایههای محتلف جامعه رسوخ کرده که نمایندگان مجلس انقلابی هم تصور میکنند اگر به هر موضوعی پولی اختصاص دهند مشکل حل میشود یا هر بحثی که مطرح میشود از جیب ملت باید به آن بودجه اختصاص دهند!
آیتالله خامنهای اما صبح پنجشنبه 19 اسفند 1400 در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری گفتند: «طبیعت این کار یک طبیعت غلطی است که یک بودجۀ سنگینی را بگذارند به عنوان جهاد تبیین. بودجههای بی نام و نشانی از این قبیل غالبا به هدر میرود و به جایی نمیرسد.»
بلافاصله پس از آن هم رحیم زارع سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۱ اعلام کرد: «مجلس، بودجهای را که به جهاد تبیین اختصاص داده شده حذف خواهد کرد و این رقم صرف حوزه کسب و کار و معیشت مردم و حوزههای فرهنگی خواهد شد تا دستاوردهای خوبی برای کشور به ارمغان آورد.»
به بیان دیگر حتما باید رهبری اشاره میکرد تا این نماینده متوجه شود وقتی دلار 4200 تومانی روغن و تخم مرغ را برمیدارند نمیشود پول آن را جای دیگری صرف کنند که هیچ ربطی به اقتصاد و تولید و معیشت ندارد و اگر هم بحث تبلیغات است، سازمان تبلیغات و صداوسیما و حوزهها مگر بودجه ندارند؟ خوب، بخشی از همان را صرف جهاد تبیین کنند. اصلا سرفصل جهاد تبیین اختصاص دهند. بودجه جدا نمیخواهد که!
واقعیت این است که شماری از نمایندگان مجلس که در دورۀ جدید فاقد هر گونه تجربۀ قانونگذاری یا کار اجرایی هستند و منابع را نامحدود تصور کردهاند گمان کردهاند کار آنها تنها اختصاص بودجه به سازمانهای مختلف است و در کشوری که دچار کسری بودجه است و رییس مجلس خبرگان رهبری آن اعلام میکند سیر کردن هر شکم گرسنه معجزه است ناگهان عددی بزرگ به جهاد تبیین اختصاص میدهند.
لابد قصد داشتند با این بودجه ابتدا همایش بگذارند تا توضیح دهند اصلا جهاد تببین یعنی چه. قبل آن البته باید دبیرخانه درست کنند تا مقالات دریافتی را در قالب کتاب منتشر کنند و لابد یک بیناد هم درست کنند و برای آن هیأت امنا هم بگذارند و قس علی هذا و چون جا ندارد از بنیاد مستضعفان هم لابد یک ملک مصادرهای در منطقۀ خوش آبوهوا بگیرند و به اسم تبیین پول هدر دهند و اگر هم میل نمیکنند حیف کنند و خوش بختانه رهبری در همین ابتدا جلوی این کارهای بودجه هدردِه را گرفتند.
روزی که رییس اتاق بازرگانی ایران در توصیف برخی از نمایندگان مجلس از لفظ «خالی» استفاده کرد نایب رییس مجلس این سخن را «گندهتر از دهان او» دانست و انگار آقای شافعی مرتکب ذنب لایغفر شده و اگر شورای نگهبان ده ها نماینده را ناصالح بداند و رد صلاحیت کند عیب ندارد اما اگر رییس اتاق دربارۀ برخی بگوید خالیاند خلاف است حال آن که نظری بود دربارۀ نمایندگانی که غالبا بیرقابت واقعی و بعضا با آرای 15 یا 25 هزار به پارلمان راه یافتهاند و اتفاقا گفتار و رفتارشان نشان میدهد واقعا نسبت به بسیاری از امور «خالیالذهن» هستند. اگر نبودند می فهمیدند تبیین، بودجه نمیخواهد.
تصویب بودجه برای امری چون «جهاد تبیین» احتمالا به خاطر آن بوده که معنی آن را نفهمیدند یا پنداشتند مانند جهاد سازندگی است و بعید هم نبود یک طرح ارایه دهند و مثلا نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به وزارت ارشاد و جهاد تببین تغییر دهند یا کارهای دیگری از این دست.
ناخرسندی رهبری یادآور واکنش مرحوم امام به پاسخ گورباچف به نامۀ ایشان در اواخر سال 67 است. رهبر فقید انقلاب فراتر از سیاست و حتی دین و مذهب و با نگاه عرفانی رهبر شوروی سابق را به عالم ماورا فراخوانده و از محی الدین ابنعربی و صدر المتألهین یاد کرده بودند ولی ادوارد شوارد نادزه وزیر خارجۀ وقت اتحاد شوروی پیامی دربارۀ روابط دو کشور آورد.
امام اما برمی خیزد و می گوید: « اصلا نفهمیدند من چه گفتم. من میخواستم دریچههای دیگری به روی ایشان باز کنم ولی متوجه نشدند.»
حالا حکایت نمایندگان مجلس است. برای امور معنوی هم بودجه تخصیص میدهند. بی آن که به روح مطلب توجه کنند و بدانند با این پول که هدر میدهند شکم چند گرسنه را میتوان سیر کرد.
نکتۀ مهم در سخنان رهبری تأکید بر این است که «غالبا این بودجهها هدر میرود» و راستتر از این واقعیت، واقعا چه و جالب این که بلافاصله سخنگوی کمیسیون تلفیق هم اعلام میکند این بودجه حذف و صرف کسب و کار و معیشت مردم میشود و این یعنی از همین حوزهها میخواستند اختصاص دهند.
تأسف بارتر این که از خیلی از همین تصویب کننده ها اگر بپرسید «جهاد تبیین» یعنی چه پاسخ دقیقی ندارند یا یک کلیشه را تکرار میکنند.
به این بهانه میتوان به انفعال رییس مجلس انقلابی هم اشاره کرد که از این فضاها کاملا دور است و ذهن او درگیر موضوعات دیگر است و اگر نبود باید یادآور می شد منظور اختصاص بودجه نیست و کار به این جا نمیکشید.
تعبیر «بودجههای بینام و نشان» جای توجیه در زمینههای دیگر را هم باقی نمیگذارد. بودجه ای را به جایی اختصاص میدهند و هر سال به میزان تورم بر آن میافزایند در حالی که بودجۀ عملیاتی یا صفر کاری به سال قبل ندارد و بر اساس پروژۀ تعریف شده بودجه اختصاص میدهند.
بدفهمی و کارهای نمایشی را در مواردی چون نصب پلاکارد دربارۀ شعار سال هم شاهدیم. تا رهبری نام و عنوان سال جدید را اعلام میکنند با صرف هزینههای بسیار آن شعار را بر سر در هر اداره نصب میکنند حال آن که قرار بوده نصبالعین برنامهها شود.
بودجه یا برگرفته از پول نفت است که متعلق به نسلهای بعد هم هست. یا حاصل درآمد مالیاتی که قطعا پرداختکنندگان راضی به این گونه خاصه خرجیها نیستند. یا ناشی از فروش اموال دولتی یا از اموال و داراییهای فروش رفته یا استقراض از بانک مرکزی و تحمیل تورم بیشتر به مردم. این پولها را که نمیتوان صرف اموری چون جهاد تبیین کرد.
همین دو سه روز قبل از یک روحانی پرسیدم چرا بابت منبر خود وجهی دریافت نمیکرده و پاسخ داد: مگر در منبر چه میگفتم؟ جز امر به معروف و نهی از منکر؟ انجام کار واجب که دستمزد نمیخواهد. حالا به جهادگران تبیین میتوان گفت اگر این کار را بر خود فرض میدانید تصویب بودجه دیگر چه ضرورتی داشت؟ بابت «جهاد» که پول نمیگیرند!
شاید گفته شود رهبری تشر زد و قضیه تمام شده اما بودجههایی دیگر هم هدر میرود و توجیه کار فرهنگی و انقلابی برای دریافت بودجه برداشته شده است.
این کارها نه فرهنگ است نه ایدیولوژِی حتی و نه البته دیانت. ناندانیهایی است که درِ آنها را باید تخته کرد.
سهراب سپهری میگوید: «جای مردان سیاست، بنشانید درخت/ تا هوا تازه شود». (بدبختی این است که برخی از این جماعت مرد سیاست هم نیستند!)
به همین سیاق میتوان گفت بودجههای بی نام و نشان را که به تعبیر صریح رهبری «غالبا هدر میرود» به شکمهایی اختصاص دهید که به گفتۀ آقای جنتی گرسنهاند.
نه که تبیین نکنید. بکنید اما از جیب مبارک خودتان و با بضاعت سیاسی و اعتقادی و انقلابیتان. این که دیگر پول نمیخواهد. جهاد این است. نه این که از جیب ملت هزینه کنید. اتفاقا حالا باید دید که بدون بودجه چند مَرده حلاجاند و «خالی» اند یا پُر؟