عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «در نمایشگاه فیتور اسپانیا یکی از تورگردانان به من میگفت: در هیچ کجا آزادییی را که خانمها در ایران دارند ندیدهام. زمانی که به ایران سفر کردم دیدم زنان پشت فرمان نشستهاند، حجاب ندارند، سیگار میکشند و کمربند هم نبستهاند خیلی از ذهنیتهایم اصلاح شد.»
عزتالله ضرغامی که اکنون و در دولت آقای رییسی به عنوان وزیر میراث فرهنگی و گردشگری شناخته میشود این خاطره را برای آن بازگفته تا بگوید: «میان گردشگران خارجی ایرانهراسی باطل ایجاد شده است. آنان با ذهنیتی که نسبت به ایران دارند تصمیم میگیرند این سفر را انجام دهند، اما وقتی به ایران میآیند دیدگاهشان تغییر میکند.»
به این بهانه چند نکته یا پرسش قابل ذکر است:
1. آنچه را که نقل کردهاند به عنوان امر مثبت گفتهاند یا منفی؟ اگر امری مثبت است چرا نیروی انتظامی و برخی دیگر اصرار دارند آن را تغییر دهند و اگر منفی است چرا به آن افتخار میکنند؟ روشن است که منظور آقای ضرغامی این است که بگوید تصویر زن امروز در جامعۀ ایران آنچه در غرب نمایش داده می شود نیست. بله، همین طور است. اما آیا همان تصویری است که در صدا و سیما و سریال ها نشان می دهند یا پاسخ این سؤال هم منفی است؟
سیگار کشیدن خانمها البته عمومیت ندارد و هنجار مثبتی هم نیست. نبستن کمربند نیز میان خانمها رایج نیست ولی در این که گردشگر خارجی تحت تأثیر نوع حجاب زن ها و دختران در ایران قرار می گیرد، تردیدی نیست وشاید تعجب کنند از این که هیچ حکومتی در دنیا این فرصت را به منتقدان سیاست های فرهنگی خود نمی دهد که با نوع پوشش با گفتار رسمی مرزبندی کنند تا ولو انگیزۀ سیاسی نداشته باشند سیاسی تلقی شود آن قدر که امام جمعه ها هر هفته یک بخش ثابت را به زنان اختصاص دهند. هم با خواندن متن دریافتی از تهران و هم نظر خودشان.
2. از آقای ضرغامی می توان پرسید اگر کم توجهی زنان و دختران به حجاب حداکثری و اجباری نشانی از «آزادی» است چرا این آزادی سلب می شود و اگر آزادی نیست و بی بند وباری است چرا بلافاصله به آن تورگردان نگفته اند «نخیر آقا یا نخیر همشیره. این آزادی نیست. بی بند وباری است و ما با تمام قوا در حال مقابله با این تهاجم فرهنگی هستیم و نمی گذاریم ایران به سرنوشت آندولس دچار شود.» البته اگر این جملۀ آخر را بگوید مخاطب احتمالا یادآور می شود ماجرای آندولس یک رمان است که در ایران به آن رمان استناد می شود!
3. این «آزادی» به زنان اعطا شده یا خودشان در چالشی چند ده ساله تحمیل کردهاند؟ اگر اعطا شده پس این همه محدودیت و تهدید به ارسال پیامک و هر جمعه انتقاد چرا و اگر اعطا نشده و سوء استفاده از آزادی است وزیر مملکت چرا به آن می بالد؟!
4. جا داشت آقای ضرغامی اضافه می کرد کجایش را دیده ای؟ تازه از تلگرام هم استفاده می کنند در حالی که فیلتر کرده ایم. در خانه ماهواره هم دارند با آن که آن هم ممنوع است. گاهی سگی هم می گردانند و این کار را هم می خواهیم ممنوع کنیم. یا همچنان به دانشگاه می روند با اینکه توصیۀ اصلی ما به آنها ایفای وظایف مادری است و قس علی هذا!
شاید بپرسید چه می خواهم بگویم؟ می خواهیم بگوییم که آقایان هم دوست دارند برای جلب رضایت حداکثری حامیان بر غیر خودی ها سخت بگیرند تا تفاوت های ایران را به رخ بکشند و هم در خارج از کشور به واقعیت های ایران اشاره می کنند و می گویند این جورها هم نیست. خوب پدر جان! اگر این جورها هم نیست چرا اصرار دارید این جورها به نظر برسد و اگر این جورها هست چرا از قول یک خارجی می گویید نیست؟
واقعیت این است که بخش قابل توجهی دختران و زنان ایرانی پوشش رسمی را رعایت نمی کنند. الزاما در عناد هم نیست. دوست دارند زیباتر در نظر آیند یا به خاطر مد و تنوع است یا به این دلیل که یک یونیفورم واحد را نمی توان برای مدرسه و دانشگاه و اداره و میهمانی تجویز کرد. این واقعیت اما مورد انکار صدا و سیمایی است که آقای ضرغامی 10 سال معاون و 10 سال رییس آن بوده است.
اصرار برای فتح عرصۀ عمومی پرهزینه است و در صورت موفقیت تازه جوانان را به مکان های خصوصی سوق میدهد که بی شک مخاطره آمیز است. چالش بر سر پوشش متحد الشکل و رفتار بر اساس الگوهای رسمی اگرچه ثمری نداشته اما به گواه آنچه نقل شد و جاهای دیگر هم خوانده و شنیدهایم اما همین تفاوت با ذهنیت قبلی به یکی از جاذبه های گردشگری ایران بدل شده است!