عصر ایران؛ علیرضا مستوفی - دور هشتم مذاکرات هستهای پس از توقف کوتاهی برای احیای برجام در تاریخ 6 دی ماه آغاز شد. برخی از منابع نزدیک به مقامات غربی میگویند پنجره مذاکرات برای بازگشت به توافق هستهای (برجام) باید تا پایان ژانویه یا اوایل فوریه بسته شود و این در صورتی است که مذاکره کنندههای ارشد ایران بارها گفته اند هیچ ضرب الاجلی را نمیپذیرند و این فشار ها باعث تغییر خطوط قرمز نخواهد شد و در عین حال گفتهاند ما در وین هستیم تا به یک توافق خوب برسیم.
«انریکه مورا» هماهنگ کنندۀ کمیسون مشترک برجام در آخرین کنفرانس خبری خود در روزهای پایانی سال 2021 در این باره توضیح داد : ''این حس فوریت در همه هیاتهای حاضر وجود دارد که این مذاکرات باید در یک دورۀ زمانی معقول به نتیجه برسد. نمیخواهم مهلتی مشخص کنم ولی داریم درباره (به نتیجه رسیدن) طی چند هفته صحبت می کنیم، نه چند ماه. ''
توافق هستهای ایران با 6 کشور در سال 1394 خورشیدی که به عنوان "برنامه جامع اقدام مشترک" -با سرواژۀ "برجام"- شناخته میشود، مهمترین پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای در 25 سال اخیر گذشته بوده است.
با این حال این توافق فقط دو سال دوام آورد زیرا با ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا شرایط بسیار پیچیده شد. به فرمان او ایالات متحده از برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری علیه ایران به راه انداخت، نه تنها تمام تحریمهای گذشته را برگرداند بلکه تحریمهای جدیدی هم علیه ایران وضع کرد که به گفتۀ مقامات ایرانی شمار آنها از 1500مورد فراتر رفته است.
متقابلا اما در اقدامی هوشمندانه ایران از توافق هستهای خارج نشد و کشور های اروپایی هم متعهد شدند به مفاد برجام پایبند بمانند و برای زنده ماندن این توافق تلاش هایی هم انجام دادند اما با توجه به فشار حداکثری ترامپ تمام آنها بی نتیجه ماند.
با روی کار آمدن جو بایدن و با توجه به شعار های انتخاباتی خود برای بازگشت به برجام، امیدها برای احیای توافق هستهای افزایش یافت، بایدن میتوانست در همان روزهای نخست مانند بازگشت به پیمان پاریس که ترامپ از آن خارج شده بود به توافق هستهای بازگردد چرا که تا آن روز بنا به گزارش های آژانس بینالمللی هستهای، ایران به تمام مفاد توافق هستهای پایبند مانده بود، ولی به نظر میرسد او هفتههای نخست تحت تاثیر اسراییل قرار گرفته بود و بازگشت به برجام را از اولویت های خود خارج کرد، حتی دولت کره جنوبی آماده بود 1.2 میلیارد دلار برای خرید های بشر دوستانه ایران مانند خرید واکسن و دارو در زمان پاندمی را با موافقت آمریکا به سوئیس منتقل کند اما این اقدام هم با چراغ سبز آمریکا رو به رو نشد حال ان که اگر این اتفاق میافتاد اولین نشانۀ حُسنِ نیتِ دولت جو بایدن به حساب میآمد.
اتلاف وقت دولت آمریکا اما به اسراییل فرصت داد تا با اقدامات خرابکارانه بازگشت دولت آمریکا به توافق را سختتر کند.
در اولین روز فروردین سال 1400 رهبری سیاست قطعی یا شروط ایران برای بازگشت به برجام از زبان عالیترین مقام جمهوری اسلامی چنین اعلام شد:
«آمریکایی ها باید تمام تحریم ها را لغو کنند،بعد از این ما راستی آزمایی خواهیم کرد و سپس به برجام بر میگردیم و این یک سیاست قطعی است».
همین سخنان، مبنای مذاکرات ایران با کشورهای عضو کمیسیون مشترک برجام و از طریق آنان به صورت غیر مستقیم با آمریکا شد.
قبل از شروع مذاکرات و در حین مذاکرات قدامات خرابکارانه و تروریستی اسراییل در ایران باعث واکنش های ایران و فاصله گرفتن از توافق هسته ای شده بود.
هرچند آنها در بعضی از موارد موفق شدند با حملات سایبری به بعضی از تاسیسات آسیب بزنند اما این اقدامات برنامۀ هسته ای ایران را عقب نینداخت بلکه انگیزۀ بیشتر داد تا سانتریفیوژهای مدرنتری نصب شود و برنامه با قدرت بیشتری به جلو رود.
در واکنش به این ترور مهندس فخریزاده گام اول - کاهش تعهدات و افرایش سطح غنی سازی 20تا درصد برداشته شد و در واکنش به انفجار در مرکز هستهای نظنز ایران اقدام بعدی افزایش سطح غنی سازی تا 60 درصد بود و با خرابکاری در سایت کرج دسترسی بازرسان آژانس به حداقل رسید.
با این حال بنا به گفته های مقامات غربی در شش دور مذاکرات در دولت دکتر روحانی به پیشرفت های واقعی رسیده بودند و فرصت خوبی برای دولت بایدن بود تا اشتباهات دولت قبلی را جبران کنند اما با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایران مذاکرات به دلایلی نامعلوم با وقفه طولانی مدت 5 ماهه رو به رو شد.
حسن روحانی در حالی جای خود را به ابراهیم رییسی داد که او و تیم همراه او در سالهای گذشته منتقد توافق هستهای بودند و شاید یکی از دلایلی که شش دور گذشته به نتیجه نرسید مخالفتهای آنها با توافق هسته ای بود.
بعد از 5 ماه در 8 آذر سال 1400 مذاکرات هسته ای با سرپرستی علی باقری کنی در وین آغاز شد،در ابتدا تیم های مذاکره کننده فکر میکردند تیم مذاکره کننده جدید ایران در ادامه توافقات شش دور گذشته مذاکرات را ادامه میدهد ولی با گذشت چند روز از مذاکرات مشخص شد تیم مذاکره کننده ایران با پیشنهاد های جدید به وین آمده است و همین باعث شد دور هفتم مذاکرات تمامی بحث ها حول محور این موضوع باشد که ادامه مذاکرات بر اساس کدام پیش نویس ها شکل بگیرد ،اختلافات به حدی جدی بود که منابع نزدیک به تیم های مذاکره کننده سقوط مذاکرات را پیش بینی میکردند با این حال در انتهای دور هفتم قرار بر این شد که پیشنهادات تیم مذاکره کننده ایران به پیش نویس های قبلی اضافه شود و در دور هشتم مذاکرات پیرامون پیش نویس توافق شده پیش برود.
به گفته مقام ارشد مذاکره کننده روسیه نشانه های مثبتی از توافق در دور هشتم وجود دارد ولی او میگوید مذاکرات بسیار کند پیش میرود.
انتظارات غربیها برای رسیدن به توافق چیست؟
برجام تضمین میکرد زمان گریز برنامه هستهای ایران به بیش از یکسال برسد ولی با پیشرفت برنامۀ هستهای ایران کارشناسان این زمان را کمتر از یک ماه ارزیابی میکنند.
مذاکرات هستهای از این مرحله به بعد بسیار فنی خواهد بود، طرف های مذاکره کننده از ایران میخواهند برنامه هستهای خود را به قبل از سال 2015 برگرداند، یعنی غنی سازی اورانیوم که در حال حاضر 60 درصد است به 3.67 درصد برگردد، حفظ حداکثر 300 کیلو مواد غنی شده و انتقال مازاد آن به کشوری ثالث که این اتفاق در گذشته هم انجام شده بود و مهم تر از همه از ایران میخواهند سانتریفیوژهای پیشرفته خود ا-ی آر 6 -را از بین ببرد و به نظر میرسد یکی از موارد اختلاف همین موضوع است که البته آنها این موضوع را هم پیشنهاد دادند که به جای نابودی سانتریفیوژ های پیشرفته میتوان زیر ساختهایی مانند کابلها و تاسیسات الکترونیکی مرتبط از بین برد که برای نصب مجدد آنها ماه ها زمان لازم است و همچنین از ایران میخواهند بگذارد آژانس از همه تأسیسات هستهای ایران که در آن غنیسازی صورت میگیرد، بازرسی کند.
انتظارات تیم ایرانی از طرف های مذاکره کننده چیست؟
این تصور که بعد از ریاست جمهوری ترامپ شکل گرفت که با آمدن یک رییس جمهور جدید در آمریکا یا به قدرت رسیدن یکی از احزاب، ایالات متحده از توافقات قبلی خود خارج می شود به شدت باعث بی اعتباری آمریکا شده است.
ویلیام برنز، عضو سابق تیم مذاکره کننده آمریکایی می گوید:، «اعتبار در دیپلماسی حیاتی است زیرا در جهانی که ایالات متحده دیگر نمیتواند راه خود را از طریق دیکتهها طی کند، توانایی آمریکا برای بسیج سایر کشورها حول نگرانیهای مشترک حیاتیتر میشود».
غیرقابل اعتماد بودن آمریکا نه تنها اعتبار ایالات متحده را تضعیف میکند، بلکه اهرمهای نفوذ آمریکا را در مذاکرات کاهش میدهد و این موضوع باعث تردید در ایران شده است که شاید عملا لغو تحریم ها برای ایران سود اقتصادی نداشته باشد.
حتی واکنش وزیر خارجه آمریکا به درخواست ایران برای ارائه تضمین عدم تکرار نقض عهد ایالات متحده در توافق هستهای این بود که «در یک دموکراسی، هیچ راهی برای بستن دست های رئیس جمهور آینده وجود ندارد» تیم مذاکره کننده ایرانی بر این موضوع تاکید دارد که با خروج یکجانبه آمریکا از توافق هسته ای، کشورمان ماهیانه صدها میلیون دلار ضرر کرده است و خسارات جبران ناپذیری به زیرساخت های کشورمان وارد شده است ،پس به این دلیل قدم اول را آمریکا باید بردارد ضمن اینکه ایالات متحده باید برای عدم خروج ضمانت هایی را بدهد که شاید این موضوع مهم یکی از نقاط نامشخص مذاکرات وین باشد.
موضوع دیگری که در این دور از مذاکرات برای راستی آزمایی مورد توجه ایران بوده است این بوده که بتواند بدون هیچ منعی نفت خود را بفروشد و پول آن به صورت ارزی وارد حسابهای ایران شود.
یکی دیگر از انتظار های ایران این است که ایالات متحده برای قدم اول با آزاد سازی منابع مالی در کشور های دیگر حسن نیت خود را نشان دهد.
آمدن معاون وزیر خارجه کره جنوبی به وین - احتمالا دربارۀ راه حل های آزاد سازی منابع مالی ایران - را می توان یک سیگنال مثبت در نظر گرفت هر چند "ند پرایس" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته هسته اصلی مذاکرات وین رفع تحریمهاست است و "تا زمانی که بر سر همه چیز توافق نشود بر سر هیچ چیز توافق نمیشود."
باید به این موضوع توجه داشته باشیم که توافق هسته ای به تنهایی نمی تواند مسیر توسعه کشور را هموار کند زیرا موضوع اصلی که همواره یکی از مشکلات ایران با کشور های دوست بوده تبادلات بانکی است و چون ایران در لیست سیاه افایتیاف قرار دارد عملا غیر قابل انجام است.
باید در نظر داشته باشیم حتی بعد از بازگشت احتمالی کشور ها به توافق هستهای اساسا امکان بهره برداری از آن وجود ندارد و در این مقطع از مذاکرات تیم مذاکره کننده کشورمان میتواند با هوشمندی بحثهای مربوط به افایتیاف را نیزهمزمان با مذاکرات پیش ببرد و امتیازهای لازم را از طرف های مقابل بگیرد تا بتواند از لیست سیاه خارج شود و همزمان با رفع تحریم ها از فواید آن و روابط بانکی استفاده کند.
اگر این موضوع به بعد از رفع تحریمها موکول شود عملا قدرت سیاسی برای حل موضوعات افایتیاف کاهش مییابد و امکان دارد طرف ایرانی با موضوعات جدیدی رو به رو شود که نگذارد بهرهبرداری لازم از رفع تحریمها صورت پذیرد.