عصرایران؛ احسان محمدی- «ما عادت نداریم بدون استرس بریم جامجهانی، برای همین انگار این تیمملی هیچکاری نکرده!» این جمله را دیروز از دوستی شنیدم و فکر کردم در عین طنزآمیز بودن به واقعیت نزدیک است. نسل جوان و نوجوانی که در شبکههای اجتماعی هزار و یک ایراد به تیمی میگیرند که از 18 امتیاز ممکن 16 امتیاز گرفته، قاطعانه در صدر است، خط دفاع و خط حملهاش خیرهکننده است، با ستاره و بیستاره میبرد هم بیرحمانه میتازد، شاید چون هرگز ندیده مادران ما زمانی برای صعود حتی قرآن روی تلویزیون میگذاشتند، نماز و صلوات نذر میکردند و ...
قسمت اول، دوم و سوم را اینجا بخوانید
جامجهانی 2018
چند سال از حضور کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی ایران میگذرد. ما با او در جام جهانی 2014 نمایش قابل قبولی داشتیم. به ویژه نیمه دوم در برابر آرژانتین که شاید یکی از چشمنوازترین بازیهای تاریخ تیم ملی در جامهای جهانی بود. در ضربات پنالتی از جام ملتهای استرالیا حذف شدیم و وقت صعود به جامجهانی 2018 بود.
کیروش گرچه با ارکان مختلف فوتبال از مربی و بازیکن گرفته تا پیشکسوت و مدیر درگیر شد اما نظم خوبی به ستارهها داد، خبری از سرکشی نبود، کسی در اردوی تیم ملی روی حرف او حرف نمیزد. ارادهاش را به خوبی تحمیل کرده بود و نسلی از بازیکنان وفادار را در اختیار داشت، خط دفاعی تیم نفوذ ناپذیر به نظر میرسید اما علیرغم ستارههای تهاجمی تیم محتاطانه بازی میکرد. با این شرایط در در گروه D رقابتها با تیمهای عمان، هند، ترکمنستان و گوآم هم گروه شدیم. به نظر همه چیز برای چند پیروزی پرگل و مقتدرانه میسیر بود اما ....
در اولین دیدار علیرضا حقیقی، پژمان منتظری، محمدحسین کنعانیزادگان، وریا غفوری، احسان حاجصفی، آندرانیک تیموریان، خسروحیدری، مسعود شجاعی(امید ابراهیمی)، وحید امیری(رضا قوچاننژاد)، مهدی ترابی (مهدی طارمی) و سردار آزمون به مصاف ترکمنستان رفتیم و در یک بازی نه چندان جذاب 1-1 متوقف شدیم.
گوام و هند را از سر راه برداشتیم اما در مسقط مقابل عمان متوقف شدیم. تا دقیقه 70 عقب بودیم اما سیدجلال حسینی گل مساوی را زد تا شکست نخوریم. خوب هم بازی نکردیم. آنها که این روزها به تنها تساوی تیم ملی در ورزشگاه بدون تماشاگر آزادی مقابل کره خرده میگیرند این توقفها را یادشان میآید یا اعتقاد دارند آن زمان ترکمنستان و عمان از ستارههای درخشانی برخوردار بودند؟
در دور برگشت با 4 پیروزی صعود کردیم و با قطر، چین، کرهجنوبی، سوریه و ازبکستان در یک گروه قرار گرفتیم. همه چیز آماده صعود بود. در تهران 2-0 قطر را به زحمت بردیم. خوب بازی نکردیم و اگر اشتباه امین لکومته دروازهبان قطر نبود که در آخرین دقیقه توپ را لو داد بعید بود ببریم. سایت ورزش 3 تیتر زد:«خدا دوستمان داشت!»
جواد نکونام که دستیار کیروش بود بعد از گل با مشت گره کرده درون زمین پرید. جنجال.. هیاهو ... ولی بردیم. در شنیانگ مقابل چین 0-0 کردیم، در تاشکند سیدجلال با یک پرش بلند گل برتری را زد و 1-0 بردیم. 20 مهر در ورزشگاه آزادی با گل سردار آزمون کرهجنوبی را شکست دادیم. در مسابقهای که کره حرفی برای گفتن نداشت و ورزشگاه به خاطر عاشورا یکپارچه سیاه پوشیده بود.
به مالزی رفتیم و مقابل سوریه جنگ زده قرار گرفتیم. در یک زمین گلآلود، در یک بازی پر برخورد نتیجه مساوی بدون گل بود. سوم فروردین مهدی طارمی به قطر گل زد. یک گل حیاتی. خوب بازی کردیم. یک سه امتیاز اقتصادی دیگر. پنج روز بعد در ورزشگاه آزادی که در حال انفجار بود چین را با یک گل شکست دادیم. حتی روی دیواره ورزشگاه هم تماشاگر نشسته بود. مهدی طارمی فرشته نجات بود. جاده هموار شد اما منتقدان ایراد میگرفتند که تیم علیرغم مهرههای در اختیار بیش از اندازه محافظهکارانه بازی میکند.
پیروزی 2-0 مقابل ازبکستان در آزادی عملاً مهر صعود را به کارنامه تیم زد. سردار و طارمی دو گل زدند. قبراق بازی کردیم. در سئول مقابل کرهجنوبی 0-0 گرفتیم و در تهران این سوریه بود که با نتیجه 2-2 ما را متوقف کرد. اهمیت زیادی نداشت گرچه در رختکن شعر و ترانه خواندند و حسابی کُریخوانی کردند. صعود کرده بودیم. با 6 برد، 4 تساوی، 10 گل زده و 2 گل خورده.
در آن صعود تقریباً بیدردسر هم کم اذیت نشدیم. فوتبال همین است. مقایسهها شاید واقعی نباشد، تیمها، سرمربیان، بازیکنان و انگیزهها متفاوت است. در یک مسابقه گروهی نتایج بازی دیگران هم بسیار اثرگذار است و ...
وقتی از گذشته حرف میزنیم خوب است یادمان بیاید که تیم ملی فعلی بدون حمایت تماشاگران این نتایج را کسب کرده است، با هیاهوی کمتر، جنجال کمتر، گلهای زده بیشتر و قدرتنمایی افزونتر ... قطعاً نقدهایی وجود دارد اما «عادی انگاری» این صعود رندانه است. ما هیچوقت این همه مقتدرانه به جامجهانی صعود نکرده بودیم. نوش جان مردم ایران