عصر ایران؛ جعفر محمدی - حاشیه ها، گاهی مهم تر از متن می شوند و این، حکایت سخنان اخیر آیت الله صافی گلپایگانی است و واکنش های بعدی.
این مرجع تقلید در دیدار با رئیس مجلس گفته بود: "بنده بسیار نگران وضعیت اقتصادی و مشکلات مردم هستم. مردم نجیب و شریف کشور ما مستحقّ این وضعیت نیستند. توصیه حقیر این است که باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم. اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید. امروز یکی از راههای اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور و با عزّت، با جهان در ارتباط باشیم که خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد."
این سخنان که البته خواسته عموم مردم ایران است، چنان آشوبی در دل برخی انداخت که یا برغم ادعای شریعت مداری شان، آن را بایکوت کردند یا بدان تاختند.
این واکنش های عصبی آن هم از سمت رسانه های جناحی که هم اکنون قدرت را در دست دارد، بسیار نگران کننده و رقت انگیز است.
صورت مساله را مرور کنید:
یک مرجع تقلید سخنی بدیهی به مسوولان نظام می گوید با کشورهای دنیا قهر نباشید و با جهان رابطه داشته باشید تا بسیاری از مشکلات مردم حل شود.
و عده ای بر می آشوبند که چرا نباید قهر باشیم و قهر که هیچ، دشمن هم هستیم!
و این، همان نگاهی است که مردم را به شدت نگرانی می کند: آیا با این طرز تفکر می خواهند کشور را اداره و با جهان تعامل کنند؟
این همان حاشیه مهم تر از متن است.
قبلا نیز نوشته ام که یکی از مصائب اصلی کشور ما، بحث درباره بدیهیات است. مثلاً ما هنوز باید در کشورمان هزینه بدهیم و انرژی صرف کنیم که به عده ای بگوییم باید با دنیا رابطه داشت تا مشکلات تشدید شده داخلی، رو به بهبود برود یا مثلاً باید درباره این که صدا و سیما به عنوان رسانه ملی باید بازتاب دهنده تصویر همه آحاد مردم باشد بحث کنیم و ... .
حالا هم درگیر همان مصیبت هستیم. یک مرجع تقلید سخنی درست و بدیهی می گوید که در هر جای دنیا بگویی، همه تصدیق خواهند کرد ولی اینجا می شود مساله. مثل آن می مانند که کسی بگوید آب برای بقا لازم است عده ای داد و قال راه بیندازند که اصلا هم این طور نیست!
می بینید چگونه انرژی های کشور صرف بحث در باب بدیهیات می شود؟ و از آن بدتر عده ای که بدیهیات را انکار می کنند و روز را شب می خوانند (یا می خواهند)، دستکم مرتبطین قدرت اند؟ آیا این دلهره آور نیست؟
به راستی عقلای قوم را چه شده است که فضا را داده اند دست چند نابخرد تندرو؟ آیا جریان اصولگرا، مردان و زنان عاقلی ندارد که صدای شعور باشند و نگذارند عده ای کم شعور با توهمات خود، کشور را از اینی که هست، عقب تر نبرند و خراب تر نکنند؟ واقعاً خجالت نمی کشند از این که عده ای با ادعای اصولگرایی، بر سر بدیهیات عقلی هم مجادله می کنند؟
اگر به هر کسی در دنیا بگوییم در کشور ما به کسی که گفته نباید با دنیا قهر کنیم، حمله کرده اند که چرا چنین گفته ای، آیا به ما نمی خندد و تمسخرمان نمی کند؟!
همه شاخص ها و آمارهای حتی رسمی را در همه حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... ببنید؛ کشور را دارد از دست می رود و مردم روز به روز غمگین تر و ناامیدتر و فرتوت تر می شوند آن وقت یک عده به اسم انقلابیگری و اصولگرایی و ارزشگرایی، دارند عرصه را تنگ تر می کنند و نمک بر زخم مردم می پاشند. چرا در برابر اینان خفه خون گرفته اید؟!
آیا بزرگان اصولگرا که اینک همه قوا را در دست دارند، نمی خواهند فضا را عقلانی کنند؟!
به باور من، هنوز در جناح اصولگرا، افراد آگاه و دلسوز وجود دارند ولی مرعوب جار و جنجال افراطیون این جناح شده اند و ترجیح می دهند سکوت کنند و بی دردسر به حیات سیاسی شان، ادامه دهند؛ این عافیت طلبی آنها، نه فقط خیانت به جناح خودشان که ظلم به مردم است که حتی از این همه حماقت، دیگر تعجب هم نمی کنند.
عقلای اصولگرا! صدا میاد؟
آقای عصر ایران چرا مشکل در زمانی که آقای ظریف و کری داشت کارشان به معاشقه می رسید حل نشد؟
جواب: چون مشکل داخلی است نه خارجی. مشکل کسانی هستند که فکر می کنند رابطه با آمریکا مشکل را حل می کند نه کار کردن در مملکت. مشکل آن است که اقتصاد همیشه در دست چنین افرادی بوده و هست.
جالب این است که عصر ایران به تحریم های ظالمانه آمریکا و اروپا اشاره نمی کند. گویا آنها وظیفه طبیعی خود را انجام می دهند. گویا مشکل از ماست که مظلومیم نه آمریکا و اروپا که ظالمند.
البته یادم نمی آید( اگر بوده است تذکر دهید) که آیا در عصر ایران تا به حال به ظالمانه بودنِ تحریم ها اشاره ای شده است یا نه؟
سلام
تحریم های آمریکا ظالمانه است و قبلا هم در این باره نوشته ایم؛ نمونه اش مطلب زیر که 8 سال قبل نوشته شده است. پاسخ ها نیز در همین مطلب است.
موفق باشید
asriran.com/001FXz
من کسی هستم که با سن ۵۲ سال با داشتن مدرک مهندسی برق و همچنین ارشد و دکترای مدیریت ، بدلیل تورم و وجود مشکلات اقتصادی و عدم تعدیل در قراردادهای دولتی ، برای بار دوم ورشکسته شدم و آه در بساط ندارم ( یکبار در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و یکبار در دولت آقای روحانی) و متاسفانه بدلیل بیکاری و نداشتن حداقل سرمایه ، بفکر کار در اسنپ و بدون ماشیم هستم .
البته من یک مدل از انواع متنوع مدلهای کسب و کارم.
جواب زحمات و عمر من را کدام یک از دولتمردان ( اعم از اصولگرا و اصلاحطلب) خواهد داد . یک عمر زحمت کشیدم و شرمنده وجود خودم و خانواده خودم شدم . فقط به این دلیل که به وعده های کارگزاران و معتمدین نظام اعتماد کردم .
آیا هر یک از آقایان مسول که بعضا به تکرار زمین و آپارتمان و ماشین و وام و ... از جایگاه خود گرفته اند و نتیجه زحماتشان وضعیت فعلی معیشت مردم عزیزمان هست! ، حاضرند مثل بقیه مردم کف خیابان و بازار ، تمام امکاناتی که از نڟام گرفته اند پس بدهند و مثل کسانی که از آنها انتظار صبر و خویشتنداری و شکر خدا دارند ، بدنبال روزی خود و خانواده خود باشند ؟
اگر اگر و اگر جرات و توانایی این کار را داشته باشند ، طرفداری آنها از نحوه عملکرد همه معتمدین نظام دیدنی است !!!
خدا از سز تقصیرات همه فریبکاران و حرامخوران نگذرد . آمین .
سلام
بله؛ ما شأن رسانه را نقد قدرت می دانیم. در دوران ریاست جمهوری روحانی نیز، هم به دولت او و هم به اصولگرایان، نقد داشتیم و هزینه هم دادیم، از جمله شکایت روحانی از عصر ایران که ماه ها در دادسرا دوندگی کردیم و رضایت هم ندادند و نهایتاً محکمه قرار منع تقیب برایمان صادر کرد. آرشیو عصر ایران را ببینید.
سپاس و ارادت
میشه بگی نتیجه هشت سال مذاکره عقلای شما چی بود که حالا جو عاقل ها رو به خودت گرفتی و داری از موضوع مرجعیت هم به نفع مقاصد سیاسی خودت بهره می بری؟
آنچه امروز می بینیم دیگر نه اثری از اصولگرا هست و نه اصلاح طلب ، هر دو جریان منکوب شده و دیگر در قدرت جای نداشته و نخواهند داشت .
1-شمار اندکی شون(10درصد) آدمای متحجری اند با ویژگی شخصیتی و روانیِ لجاجت و یکدندگی که واقعیت های عینی جاری هم اثری در عقایدشون نداره.
2-شمار بیشتر شون(85درصد) آدمای ریاکار که نه،ریاپرست اند و در خلوت و میون خودشون معترف به واقعیاتن اما نونشون تو روغن این کاراست.
3- دیگران(5درصد) بی شک یه عده جاسوس بسیار تیزهوش اند البته کارفرماهای یکسانی ندارن اما دستور کارشون یکی هست: تحلیل بردن و فرسودن تدریجی ایران و مردمش و فرهنگش و سرانجام:تجزیه یا جنگ داخلی ابدی.
8سال مملکت را به فنا دادند به اسم آشتی با دنیا چی شد؟
دنیا وحشیانه تر از قبل تحریم مان کرد و رحم نکرد
حالا که دولتی مقتدر و دلسوز سر کار آمده و به اعتراف بیگانگان مردم امیدوارتر شدهاند چرا بعضی ها ناراحتند؟ الله اعلم
بقول نویسنده در هر مورد بدیهی باید کلی بحث می شد و خب وقت و حوصله جامعه رو از بین بردن میشه 8 سالی که بنام ارتباطات با دنیا می گین، ولی در نهایت ما درگیر حل بدیهیات بودیم.
مطمئنن جلوتر هم برویم مشکل حل نمی شود
چون مخالفین ارتباط ثروتمند تر می شوند و نونشون بیشتر در روغن
موافقان ارتباط هم ضعیف تر و بی انگیزه ترو بیشتر بدنیال مهاجرت به هر جایی خارج از ایران