عصرایران؛ رضا غبیشاوی - سفر به کابل 15 مهر ماه 1400، حدود یک ماه بعد از سقوط کابل و حکومت افغانستان به دست طالبان و برپایی حکومت امارت اسلامی افغانستان انجام شد.
در این سفرنامه به برش هایی از مشاهدات، اتفاقات و نکات قابل توجه پرداخته شده است.
بخش اول سفرنامه: اینجا را کیک کنید
* "دبیراحمد" مدیر چاپخانه سعید و از مسوولان انتشارات سعید در کابل به استقبال ما در فرودگاه آمد. برای صبحانه به رستورانی در مرکز شهر کابل رفتیم. رستوران سلف سرویس مدرن با منو و خوراکی های متنوع. در آن جا فهمیدم که در افغانستان برای وعده صبحانه غذای گرم هم می خورند. به عنوان مثال مرغ کاری، مرغ سوخاری و ماهی سوخاری.
مرکز شهر کابل
برای صبحانه در کابل، بسیاری غذا و خوراکی های گرم هم می خورند. مثل مرغ کاری یا مرغ و ماهی سوخاری. مثل همیشه چای هم یعنی چای سبز
نمای رستورانی در مرکز کابل - اولین روز حضور در افغانستان صبحانه را به این رستوران، در شهر نو رفتیم
در نوشیدنی ها هم متوجه شدم نوشیدنی اصلی چای سبز است و نه سیاه. چای در افغانستان یعنی چای سبز و اگر به دنبال چای سیاه باشید باید اعلام کنید. چای سبز را همه جا می بینید. تقریبا همه مغازه داران در کنار خود چای سبز دارند و می نوشند و حتما هم به شما تعارف خواهند کرد البته تعارف واقعی.
در این رستوران همچنین متوجه شدم برای خانواده و خانوادگی، از کلمات فامیل و فامیلی استفاده می کنند. رستوران بخش فامیلی داشت یعنی خانوادگی. در محوطه باز رستوران هم چند خانواده و چند خانم به تنهایی مشغول صرف صبحانه بودند اما تعداد آنها زیاد نبود. با مدیر رستوران صحبت کردم. او گفت که نسبت به گذشته، تعداد مشتریان تا 70 درصد کاهش یافته است.
وی به تعداد ظرف های موجود در میز بوفه رستوران اشاره کرد که قبل از آمدن طالبان، همه ظرف ها پر بودند اما هم اکنون تنها نیمی از آنها برای اندک مشتریان پر شده اند. مدیر رستوران از افزایش هزینه ها و همزمان کاهش شدید مشتری گلایه کرد.
او روزهای قبل از حوادث اخیر (سقوط کابل به دست طالبان) را روایت می کند که صبح ها بسیاری از افراد قبل از رفتن به سر کار برای صرف صبحانه به رستوران آنها می رفتند اما هم اکنون اثری از سیل مشتریان نیست.
با این حال با وجود حکمرانی طالبان، همچنان دختران و زنان به تنهایی به این رستوران می آیند.
مدیر رستوران از کاهش شدید مشتریان و افزایش قیمت ها شکایت داشت
* کابل هم مانند هر شهر پرجمعیت دیگری، رستوران ها و کافه های زیاد و متنوعی دارد. از رستوران های شیک و گران قیمت تا رستوران های معمولی و مردمی. البته قیمت وعده های غذایی و نوشیدنی نسبت به رستوران های تهران، مناسب تر و ارزان تر است. آنچه که متوجه شدم تا قبل از سقوط کابل به دست طالبان، رستوران ها و کافه ها پررونق و پرمشتری بوده اند و تعداد زیادی در این بخش سرمایه گذاری کرده بودند اما با سقوط کابل به دست طالبان و تغییر حکومت، ضربه شدیدی به این بخش وارد شد.
* در افغانستان خبری از کارتخوان نیست و همه پرداخت به صورت نقدی و با اسکناس انجام می شود. قبل از سقوط کابل به دست طالبان، دستگاه های خودپرداز فعال بودند اما هم اکنون این دستگاه ها هم غیرفعال هستند. بعد از سقوط کابل و موج فرار و مهاجرت از افغانستان، بانک ها، پول مشتریان را بلوکه کرده اند. در حال حاضر بانک های افغانستان به هر فرد تنها میزان معینی پول ( حداکثر معادل 200 دلار در هفته) پرداخت می کنند.
* اگر در خیابان های شهر کابل رفت و امد کنید با تابلوهای تبلیغاتی پرتعداد دانشگاه های خصوصی یا همان "پوهنتون" روبه رو می شوید که البته با آمدن طالبان همه فعالیت ها از جمله کار دانشگاه های خصوصی هم متوقف شده است. یا به دلیل شرایط بد اقتصادی، دانشجویان از ادامه تحصیل منصرف شده اند یا اساتید دانشگاه فرار کرده اند یا مالکان دانشگاه درباره ادامه کار شک و تردید دارند.
ضمن اینکه با اعلام دولت طالبان، دختران در دانشگاه های خصوصی باید به صورت جدا از هم باشند. کلاس های آنها تفکیک شده یا اگر هم در یک کلاس هستند باید میان آنها پرده و مانعی قرار بگیرد. دانشگاه های باختر، بانک، ابوریحان بیرونی از جمله این دانشگاه ها هستند که تابلوهای تبلیغاتی آنها در سراسر کابل دیده می شود که تحصیل با تسهیلات و شرایط مناسب را تبلیغ می کنند. علاوه بر این تبلیغ ادامه تحصیل در دانشگاه های ترکیه هم در تابلوهای شهری دیده می شود.
* حضور در کارگاه موسی اکبری هنرمند و فعال فرهنگی در کابل. موسی اکبری (نفر اول از راست در عکس زیر) تحصیلکرده تهران است و به عنوان عکاس و گرافیست در دو کشور فعالیت می کند و نمایشگاه ها و آثار متعددی در دو کشور داشته است. مجموعه رستوران و مرکز فرهنگی "خانه کابل" در تهران توسط خانواده وی اداره می شود. موسی اکبری 38 سال قبل و همزمان با حمله ارتش شوروی به افغانستان به ایران مهاجرت کرد.
او می گوید که تاکنون شاهد 4 مرحله مهاجرت شهروندان افغانستانی از کشورشان بوده است. حمله شوروی به افغانستان، ورود مجاهدین به کابل، اولین ورود طالبان به کابل و برپایی حکومت شان در سال 1996 و مرحله کنونی یعنی ورود طالبان به کابل . او می گوید در هر مرحله مهاجرت، دوستان زیادی را از دست داده است. دوستانی که ناامید از آینده، برای همیشه ترک وطن کردند و کار را برای آنهایی که ماندند سخت تر شد. در این عکس از راست، موسی اکبری، عنایت الله نیازی رئیس گروه نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه کابل و دبیر احمد سعید مدیر چاپخانه انتشارات سعید دیده می شوند.
* انتشارات سعید یکی از بزرگترین ناشران و پرفروش ترین کتابفروشی های شهر کابل است. بخش زیادی از کتاب های فارسی زبان در افغانستان از ایران وارد می شود. براساس بررسی ها خرید و مطالعه کتاب بسیار بالا و قابل توجه است. وقتی درباره فروش کتاب از عبدالرحمن سعید مدیر فروش انتشارات سوال کردم او هم گفت که فروش کتاب بعد از تغییرات اخیر (ورود طالبان به کابل) به میزان زیادی و تا 80 درصد سقوط کرده است.
او گفت تاکنون طالبان درباره حذف کتاب یا حذف و تغییر بخش هایی از متن کتاب یا دریافت مجوز قبل از انتشار کتاب، دخالتی نکرده اند و به فروشگاه آنها یا دیگر کتابفروشی های شهر هم مراجعه ای نکرده اند. در افغانستان در حکومت سابق انتشار کتاب نیازی به مجوز چاپ نداشت و وزارت فرهنگ در این باره دخالتی نمی کرد. چاپ کتاب همچنان در افغانستان نیازی به مجوز ندارد. با این حال خبرهایی درباره منع فروش کتاب های سروش و ملکیان در شهر هرات منتشر شده است.
کتاب ها در قفسه کتابفروشی انتشارات سعید در کابل
* در کابل اثری از کرونا نیست. در اکثر مکان ها می توان تابلوهایی درباره هشدار کرونا و درخواست داشتن ماسک و حفظ فاصله اجتماعی وجود دارد اما در واقعیت، کسی را با ماسک نمی بینید. همه دست می دهند و فاصله ای هم رعایت نمی شود. درباره بیمارستان ها هم جویا شدم کسی در بیمارستان ها به دلیل کرونا بستری نیست. درباره دلیل نبود کرونا در افغانستان هم روایت های مختلفی است. از رسیدن جامعه به ایمنی جمعی تا مقاومت و ایمنی بالای بدن انسان ها در برابر ویروس کرونا در این کشور. با این حال دریافت نتیجه منفی آزمایش کرونا برای سفرهای خارجی و خروج از افغانستان، اجباری است و آزمایشگاه تست کرونا در فرودگاه کابل فعال است. آزمایشگاهی که با کمک دولت امارات ساخته و تجهیز شده است. هزینه تست کرونا در فرودگاه کابل هم 50 دلار است.
* تعدادی از کلمات در زبان فارسی افغانستان:
سَرک: خیابان
چُوکی: صندلی
صِنف : کلاس (مدرسه)
مکتب: مدرسه
اردو: ارتش
چوک: چهارراه یا تقاطع
بوت: کفش
قوماندان: فرماندهان (نیروهای نظامی)
نان: غذا یا وعده غذایی از جمله ناهار یا شام
جُوس: آبمیوه
سیمستر: ترم (دانشگاه)
مَسلکی : حرفه ای / آموزش مسلکی: آموزش حرفه ای
* اکثر پمپ بنزین ها در کابل، نو، مدرن و تمیز بودند. در زبان زبان فارسی افغانستان به سوخت شامل بنزین و گازوئیل و نفت و ... "تیل" گفته می شود. قیمت هر لیتر بنزین در افغانستان 71 افغانی معادل حدودی 21 هزار تومان است. ( هر یک افغانی معادل 300 تومان است) . این قیمت بنزین در افغانستان گران است.
یک پمپ بنزین در کابل - افغانستان
مرکز شهر کابل
کابل . منطقه شاه دوشمشیره
کارته سخی (منطقه سخی) کابل. این منطقه به دلیل وجود زیارتگاهی به نام زیارت سخی (با چند گنبد فیروزه ای) نام گذاری شده است.
کابل از نمای بالا
کابل . کارته (منطقه ) آریانا - کابل
کابل . سوپ فروشی سیار . سوپ مرغ در کابل طرفداران زیادی دارد.
کابل . خیابان آسمایی محل فروشگاه های کتاب.
نمایی از شهر کابل
کابل . مرد کیله فروش (موز فروش). موز در افغانستان وارداتی از پاکستان است و معمول در چرخ دستی که به آنها "کراچی" گفته می شود؛ به فروش می رسد. هر موز 10 افغانی (واحد پول افغانستان) معادل 3000 تومان. دستفروشان موز در کابل زیادند.
دو عضو طالبان / امارت اسلامی افغانستان در یکی از پارک های مرکز شهر کابل