عصرایران ؛ جمشید گیل- فیلیپه اسکولاری، مربی تیم ملی فوتبال برزیل در آغاز این قرن، گفته است در آن دوران یکبار قبل از یکی از مسابقات تیم برزیل، وارد رختکن شدم تا دربارۀ تاکتیک تیم برای بازیکنان توضیح دهم، دیدم رونالدو ریوالدو و کافو و روبرتو کارلوس و دنیلسون و ... در رختکن نشستهاند؛ بنابراین از تصمیمم منصرف شدم و به آن همه ستاره گفتم بروید در زمین، بازی خودتان را بکنید؛ اگر مشکلی پیش آمد میگویم با چه تاکتیکی بازی کنید.
وییرا مربی تیم ملی ایران در سه بازی آخر مرحلۀ مقدماتی جام جهانی 1998 هم در پایان نیمۀ اول بازی برگشت ایران و استرالیا، وقتی که تیم ملی ایران در جهنم ملبورن گیر کرده بود، به ستارههای تیمش گفته بود بروید در زمین، بازی خودتان را بکنید. در آن مسابقۀ تاریخی، در جو جهنمی آن ورزشگاه، کار از توصیههای تاکتیکی گذشته بود و امید وییرا به درخشش عابدزاده و دایی و خداداد و کریم باقری و مهدویکیا و دیگران بود.
حالا ماجرای تیم اسکوچیچ هم تقریبا شبیه حکایات نقل شده است. نه که اسکوچیچ چیزی از تاکتیک و فوت و فن مربیگری نداند، ولی پیروزیهای پیاپی تیم او محصول تاکتیکهای دقیق و پیچیدۀ او نیست. تیم ملی ایران لبریز از بازیکنان به بلوغ رسیدهای است که ستارههایی بزرگ در فوتبال آسیا هستند. این ستارهها در اوج آمادگی و در بهترین دوران فوتبال خودشان قرار دارند و همین که آزاد باشند تا بازی خودشان را بکنند، از پس هر تیمی در آسیا برمیآیند.
ایران در بازی با امارات چنین بازیکنانی را در اختیار داشت: مهدی طارمی، سردار آزمون، علیرضا جهانبخش، وحید امیری، احمد نوراللهی، سعید عزتاللهی و علیرضا بیرانوند. تیمی با این همه بازیکن بزرگ، اگر امارات و عراق و سوریه و لبنان را نبرد، عجیب است. تاکتیک در راه صعود به جام جهانی، شاید در بازی با کره نقش ویژهای داشته باشد. ولی این تیم احتمالا اگر آزاد باشد که بازی خودش را بکند، کره را هم بدون اتکا به پیچیدگیهای تاکتیکی میتواند ببرد.
زمانی که کیروش مربی تیم ملی ایران شد، کفگیر فوتبال ایران به ته دیگ خورده بود. او تیمی متحد ساخت، متشکل از بازیکنانی که شبیه زنبورهای کارگر بودند. غیبت هیچ بازیکنی در تیم کیروش فاجعه محسوب نمیشد؛ چراکه یک بازیکن کارگرصفت دیگر جای او را پر میکرد. تیم کیروش با این سبک و سیاق چندین سال پیش آمد و کمکم صاحب ستاره شد.
سردار آزمون تنها ستارۀ تیم کیروش پیش از جام جهانی 2018 بود اما در جریان جام جهانی، بیرانوند و عزتاللهی و طارمی و جهانبخش و قدوس و یکی دو نفر دیگر هم رشدی قابل ملاحظه را تجربه کردند و پس از جام، وارد مرحلۀ تازهای از حیات فوتبالیشان شدند. بویژه بیرانوند و طارمی و جهانبخش.
در واقع تیم ملی ایران اگرچه در جام جهانی 2018 موفق به صعود از گروهش نشد، ولی در سه بازی سخت، استخوان ترکاند و بازیکنانش بلوغی چشمگیر را تجربه کردند. اسکوچیچ عمدتا نظم از دست رفتۀ این تیم در دوران ویلموتس را به تیم برگردانده است. وگرنه از حیث دانش فنی، او قطعا برتر از ویلموتس و کیروش نیست؛ اما تیمش هزار بار بهتر از تیم ویلموتس بازی میکند و در مقایسه با تیم کیروش هم به مراتب هجومیتر و جذابتر است.
اسکوچیچ به بازیکنان این تیم اجازه میدهد مطابق طبیعت آزادشان عمل کنند و همین کافی است که آنها دست کم در سطح فوتبال آسیا درخشان ظاهر شوند. نمایش تیم اسکوچیچ فاقد پیچیدگی نمایش تیم کیروش است اما اسکوچیچ میداند که تیمی با این همه بازیکن هجومی، دست کم باید با دو مهاجم بازی کند. او سیستم مناسبی برای تیمش انتخاب کرده و دستور حمله را صادر کرده است. ایران در همۀ بازیهایش هجومی بازی میکند؛ چراکه با وجود جهانبخش و امیری و طارمی و آزمون، دلیلی برای پرهیز از بازی تهاجمی وجود ندارد. با این همه بازیکن توانا در بازی هجومی، حملات مکرر دست کم به یکی دو گل ختم میشود.
اسکوچیچ میتواند با همین تدبیر، تیم ملی ایران را به جام جهانی ببرد و در آنجا هم دست کم سه بازی دیدنی در تاریخ فوتبال ایران ثبت کند. شیوۀ دفاع کردن تیم کیروش در برابر تیمهای بزرگ فوتبال جهان، زیبا و پیچیده و غرورانگیز بود ولی الان دست تیم ایران از حیث برخورداری از بازیکنان هجومیِ باکیفیتِ بالا، پرتر از چند سال قبل است. علاوه بر این، تیمی که این همه بازیکن هجومی دارد، حیف است که فقط با یک گل زده از جام جهانی به خانه برگردد. این تیم میتواند در جام جهانی 2022 چند بلکه چندین گل در سه بازیاش به ثمر برساند؛ گلهایی که شاید ما را برای اولین بار به مرحلۀ یکهشتم نهایی جام جهانی برسانند.