عصرایران؛ احسان محمدی- قصد نوشتن در مورد پزشکان را نداشتم هم به خاطر اینکه دو سال است زیر فشار کرونا جانفشانی میکنند و هم اینکه جزو قشری هستند که عالمان شهر به حساب میآیند و بسیاری از آنها احتمالاً نیازی به خواندن این نکات ندارند.
اما چون در مورد «منشیها» نوشتم و بازخوردهای زیادی رسید که برخی از این نکات به پزشک مرتبط است، این چند نکته را خطاب به پزشکانی مینویسم که همواره در پی ارتقای کیفیت خود هستند.
1- محل کار شما را به عنوان «مطب آقای/ خانم دکتر...» میشناسیم. وقتی بیمار آنجا مراجعه میکند، اگر دیوارها را سیاه و دود گرفته، مطب را کم نور، دستشویی را قفل و نوبتدهی را بینظم ببیند همه را به حساب شما میگذارد. به جزییات بیشتر دقت کنید. مراجعهکنندگان این احترام را متوجه میشوند.
2- منشی مطب امتداد و سایه شماست. میزان احترام و پرخاشگری، صبوری و تلخی و نحوه برخورد حضوری یا تلفنی او با بیماران نشانگر میزان اختیارات و آموزشی است که شما به او دادهاید. این قشر تحت فشار و استرساند. بیماران ممکن است پیش شما مطیع باشند اما اعتراضها را به منشی میکنند. در پرداخت حقوق و افزایش مزایای این قشر کوتاهی نکنید.
3- هر وقت منشی میگوید دستگاه کارتخوان نداریم، ما نسبت به صداقت دکتر صاحب مطب بسیار بدبین میشویم. انتقام مشکلات شرکتهای بیمه یا بیمارستانها را از ما نگیرید. اگر این کار را برای فرار از مالیات میکنید حق ندارید به وضعیت خدمات شهرداری و آب و برق و ... اعتراض کنید. چون شما به عنوان یکی از پردرآمدترین صنوف حاضر به پرداخت مالیات نمیشوید اما رفتگر خیابان مالیات میدهد.
4- وقتی بیمار وارد اتاقتان میشود محترمانه است که بلند شوید. بلند نمیشوید دستکم سرتان را بلند کنید و لبخند بزنید. تماس چشمی و احساس آرامش بیمار به هر دوی شما کمک میکند.
5- تا بیمار شرح حالش را تمام نکرده است شروع به نوشتن نسخه نکنید. این کار شما در ذهن آلوده به شک ایرانی گمانه «هماهنگی با همکار داروخانهدار و آزمایشگاهی و ...» را جرقه میزند. بیمار بیش از هر چیزی توجه میخواهد و البته در این شرایط وحشتناک اقتصادی نگران هزینهها. اگر بیمار نیاز به جراحی یا مراجعه مجدد دارد از منشیتان بخواهید ریز هزینههای احتمالی را دقیق برای او شرح دهد.
6- اول شنونده خوبی باشید بعد با صبوری پرسش کنید و سپس در حد چند کلمه شرایط بیمار را توضیح دهید. عنوان «ویزیت» دقیقاً یعنی همین. «دیدن و گفت و شنود متقابل». حق بیمار است که وضعیتش را بداند نه اینکه صرفاً یک نسخه کف دستش بگذارید که برود داروخانه. این لطف نیست. حق است.
7- بعضی از بیماران شما ممکن است سواد کافی نداشته باشند و خطای معاشرتی انجام دهند اما شما «دکتر» هستید و انتظار میرود جز تخصص در پزشکی، سواد اجتماعی برای درک بیماران را داشته باشید. میدانیم سرتان شلوغ است، چند جا کار و تدریس میکنید اما هر بیمار گمان میکند در این دنیا مهمترین انسان روی زمین است.
8- پزشکانی که زیرمیزی میگیرند، عمل جراحی غیرضروری تجویز میکنند و ... به نظر ما کاسب هستند و به دروغ وانمود میکنند به سوگندنامه بقراط وفادارند. هیچ حسی بدتر از این نیست که یک پزشک مثل کیف پول به آدم نگاه کند!
9- ما وقتی به مطب شما میآییم میدانیم با یک پزشک که سالها تحصیل کرده و به طبقه نخبه جامعه تعلق دارد روبرو هستیم اما شما از شغل و جایگاه بیمار خبر ندارید پس هرگز و تحت هیچ عنوانی تحقیرآمیز و از موضع بالا برخورد نکنید. بعضی از مراجعان شما سالها بیشتر از شما درس خواندهاند (و چه بسا در چند رشته)، اتاق و دفتر کارشان بزرگتر از شماست و احتمالاً درآمد بیشتری دارند و البته که در درگاه پروردگار همه انسانیم و با هم برابر.
10- ما به شما نیازمندیم و میدانیم بسیاری از دردهای ما و عزیزانمان را شما درمان میکنید. قدردان هستیم. وقتی کارتان را خوب و محترم انجام میدهید ما بهترین از هر وبسایت و تیزر تبلیغاتی شما را به دوستان و اطرافیان معرفی میکنیم. این یک رابطه برد-برد است.