گاهی کمپ ترک اعتیاد به جای محلی برای رهایی معتاد از دام اعتیاد به قتلگاه او تبدیل میشود.
روزنامه جام جم در ادامه نوشت: «رفتارهای خشن با معتادان در برخی کمپهای بدون مجوز با معتادان برای ترک آنها باعث قتلهایی در این محلها شده است. البته در سالهای اخیر با نظارت سازمانهای مسئول این رفتارهای خشن بهشدت کاهش پیدا کرده اما گاهی یک لحظه عصبانیت در برابر معتادی که در وضعیت عصبی شکننده است، باعث رقمخوردن قتلی میشود.
قتل به خاطر فحاشی
اوایل آبان ماه ۹۳ پلیس ملارد از مرگ مشکوک یک معتاد در کمپ ترک اعتیاد در این شهر با خبر شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد یکی از معتادان به طرز مشکوکی در سالن قرنطینه فوت کرده است. پزشک جنایی بعد از معاینه جسد اعلام کرد مرد معتاد خفه شده است. با مشخصشدن ارتکاب جنایت در کمپ ترک اعتیاد، ماموران تحقیقات خود را آغاز و چند بیمار بستری در سالن قرنطینه و مسئولان کمپ را بازداشت و از آنها بازجویی کردند اما مشخص شد آنها هیچ نقشی در مرگ پسر جوان نداشتهاند.
کارآگاهان که خود را در آستانه بنبست در این پرونده میدیدند، در بررسی محل متوجه شدند یکی از معتادان شب حادثه با مقتول هم تخت بوده اما نیمهشب تخت خود را رها کرده و به سالن عمومی رفته و شب را تا صبح آنجا گذرانده است.
با دستگیری مرد معتاد او به قتل همتختی خود اعتراف کرد و گفت: پسر جوان تازه برای ترک آمده بود. برای همین درد خماری داشت. هر کاری کرد موادی در کمپ پیدا نکرد برای همین شروع به فحاشی به من و خانوادهام کرد. او داد میزد و من حالش را میفهمیدم اما فحاشیهای او ادامهدار شد و من با او درگیر شدم. در جریان دعوا دستانم را دور گردن او حلقه و خفهاش کردم. برای این که کسی به من شک نکند به سالن عمومی آمدم و تا صبح آنجا خوابیدم.
جنایت لولهای
در جنایتی دیگر ۱۵ تیر سال گذشته ماموران پلیس تهران در جریان مرگ مشکوک یک مرد معتاد در کمپی در غرب تهران قرار گرفتند. با حضور ماموران مشخص شد مرد ۳۵ساله دو روز قبل برای ترک به این کمپ آمده اما چند ساعتی از مرگش میگذرد. بررسیهای بیشتر نشان داد مقتول به علت اصابت جسم سخت و خفگی جان خود را از دست داده است.
با دستگیری دو برادر که مسئول کمپ بودند، آنها به ارتکاب قتل با همدستی سایر معتادان اعتراف کردند. با این اعترافات ۹ نفر که در این درگیری مرگبار حضور داشتند، دستگیر شدند.
یکی از معتادان با اعتراف به کتکزدن مرد معتاد گفت: مقتول خیلی سر و صدا میکرد. به همین دلیل صاحب کمپ از ما خواست او را کتک بزنیم. در جریان درگیری دو برادر هم با لوله پلیکا و شیلنگ او را زدند که ضربههای یکی از آنها به نام میثم به سر مقتول باعث مرگش شد.
بررسیهای بیشتر نشان میداد یکی از دو برادر مرد معتاد را با لوله زده و علت اصلی مرگ ضربات به سر است. در ادامه مرد جوان اعتراف کرد مرد معتاد زیاد سروصدا میکرد. میخواستم ساکتش کنم که نشد. برای همین او را کتک زدیم که باعث مرگش شد.
دکتر قاتل!
هشتم مرداد ۹۵ فردی با پلیس تماس گرفت و از مرگ مرد ۴۷ سالهای در کمپ ترک اعتیاد جاده خاوران خبر داد. با حضور پلیس مشخص شد مقتول علی ۴۷ ساله است و آثار درگیری و خون روی سر و صورتش مشخص است. با تایید قتل او تحقیقات آغاز شد. معتادان کمپ ادعا کردند دکتر پیمان مسئول سمزدایی کمپ، او را کشته و فرار کرده است.
سرانجام دو هفته بعد ماموران پیمان ۴۷ ساله را در شرق تهران دستگیر کردند و او به قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول دو روز بود برای ترک آمده بود. درخواست چای کرد که به او چای و سیگار دادم اما ساعت ۲ نیمهشب شروع به فحاشی به معتادان و من کرد. علی چند مشت به سمت من پرت کرد و من سعی کردم او را آرام کنم که فایده نداشت. با او درگیر شدم چند ضربه زدم که باعث مرگش شد.
قتل به خاطر توهم
در ماجرایی دیگر آبان ۸۸ درگیری یک معتاد با مدیر کمپ در جنوب تهران، باعث مرگ مرد معتاد شد. ماموران پلیس بعد از اطلاع از ماجرا راهی آنجا شدند و با جسد مرد جوان که آثار درگیری روی بدنش دیده میشد، روبهرو شدند. بررسیها نشان داد او همان روز برای ترک به کمپ منتقل شده بود.
تحقیقات از مدیر کمپ آغاز و او به قتل اعتراف کرد و گفت: مرد معتاد آن روز برای ترک به کمپ آمده بود اما دچار توهم شده و با صدای بلند با خودش صحبت میکرد. چند بار به او تذکر دادم اما به من فحاشی کرد که عصبانی شدم و کتکش زدم که این کتک باعث مرگش شد.
مرگ در استخر
۲۳ خرداد سال ۹۱ مسئول یکی از کمپهای ترک اعتیاد در کرج به پلیس تلفن زد و از مرگ یکی از معتادان خبر داد. با حضور ماموران مشخص شد جسد مرد معتاد داخل استخر کمپ روی آب شناور است. مسئولان کمپ هم مدعی شدند اصغر معتاد بوده و هنگام شنا در استخر غرق شده است. با بیرونکشیدن جنازه از داخل آب پزشک قانونی علت مرگ او را ضربات سنگین به سر و شکستگی جمجمه اعلام کرد.
با دستگیری دو کارمند کمپ، آنها به درگیر با مقتول اعتراف کردند و مدعی شدند اصغر چند روز قبل برای ترک به کمپ آمد اما نمیخواست ترک کند. روز حادثه با او درگیر شدیم که داخل آب افتاد. فکر کردیم او خودش از آب خارج میشود. ساعتی بعد که به لب استخر آمدیم با جنازه مرد معتاد روی آب روبهرو شدیم.