عصر ایران؛ محسن ظهوری – تهران همیشه چشم به شمال داشت؛ به باغات باصفا و آبوهوای خوشِ کوهپایۀ شمیران؛ منطقهای وسیع و پر از دار و درخت که بر پای رشتهکوه البرز گسترده است. نخستین جادهای که از شهر کوچک تهران به سمت شمیرانات میرفت، جاده شمیران نام داشت که بعدها کوروش کبیر نام گرفت و حالا آن را با نام شریعتی میشناسیم. داستان این خیابان مهم تهران را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ایران به روایت آثار؛ قسمت پنجاه و هفتم: ارگ بم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی «کریمخان زند» برای فرار از تابستان شیراز به تهران آمده بود، چشمش به شمال افتاد؛ از دروازه شمیرانی که به دستور «شاهطهماسب صفوی» ساخته شده بود، راهی شمیران شد تا مثل شیراز، از گرمای تهران هم فرار کند. این دروازه تقریبا جایی ساخته شده بود که امروز پایان «خیابان پامنار» است. دقیقا نمیدانیم «کریمخان» چه مسیری را طی کرد تا به شمیرانات برود، اما احتمالا بخشی از آن جاده قدیم، در همین مسیر طولانی و پرپیچوخمی بوده که حالا آن را با نام «خیابان شریعتی» میشناسیم.
تهران بعد از پایتخت شدن، سالها در میان دیوارها و خندقهای «شاهطهماسب» رشد کرد و بزرگ شد و وقتی دیگر جای نفس کشیدن نداشت، «ناصرالدینشاه» دیوارها و دروازههایش را عقبتر برد و شهر را گسترش داد. دروازه شمیران دورة او، اینجا ساخته شد؛ در حوالی «خیابان فخرآباد» و ابتدای «پلچوبی»ِ امروز تهران. دروازهای رو به خیابانی که به «عمارت کلاهفرنگی» در «عشرتآباد» میرفت و بعد هم به «قصر قاجار» میرسید؛ قصری که «فتحعلیشاه» ساخت و بعدها «رضاشاه»، «زندان قصر»ش را در محل آن بنا کرد. حالا این یادگار قدیمی جاده شمیران، به موزهای بدل شده که میتوان تاریخ سالهای دور تهران را در آن دید.
«جاده شمیرانِ» قجری، در کنار «قصر قاجار» تمام نمیشد، از آن میگذشت و به شمیران میرفت که هوای تابستانش خنک بود و باغاتش باصفا. شمیرانات، ییلاق اعیانِ تهران بود؛ «سلطنتآباد» و «صاحبقرانیه» و «اقدسیه» و «کامرانیه» و عمارتهای زیادی که در مسیر تهران به شمیران قرار داشت. بعدها «احمدشاه قاجار» هم قصری در «سعدآباد» ساخت که حالا در انتهای این خیابان قرار دارد؛ خیابانی که از پایانِ «خیابانِ شریعتی» آغاز میشود.
خیابان طویل و دراز شریعتی، همیشه نامش «شریعتی» نبود؛ مسیری که از بین دروازه شمیران و دروازه دولت دورة ناصری شروع شد تا خود را به میدان قدس امروز برساند، در دوره پهلوی «کوروش کبیر» نام داشت. این خیابان مردم را یکراست از شمال تهرانِ آن سالها به شمیران میرساند که هم سیاحت بود و هم زیارت. هم خوشآبوهوا و باصفا بود و هم بقعه امامزاده صالحاش جایی برای نذر و نیاز. درخت چنار کهنسال این امامزاده هم که اوایل دهه هفتاد قطع شد، در طول سالها محلی برای تماشا و حیرت مسافران بود.
شمیران در طول دروه پهلوی کمکم به پایتخت چسبید و آرامآرام بخشی از تهران شد. حالا مسیرهای رسیدن به آن، از جادههای برون شهری، به خیابانهای داخلی شهر تبدیل شدهاند؛ مثل همین «خیابان شریعتی».
چرایی نام امروز این خیابان را باید در این مکان جستوجو کرد. جایی که در قدیم به خاطر گود بودن و جمع شدن هرزآبها در آن، به «چالهرز» معروف بود و سال ۱۳۴۶ با ساخته شدن «حسینیه ارشاد» در این مکان، به یکی از مشهورترین مناطق تهران تبدیل شد. همان مسجد زیبایی که «علی شریعتی» در آن سخنرانیهای مشهور خود را انجام داد و مخاطبانش، دل در گرو این مکان و حرفهای او داشتند.
حالا آن جاده شمیرانی که روزگاری مسیر ییلاق تابستانی بود، به یکی از خیابانهای مهم و پرتردد پایتخت بدل شده و مسیری که روزگاری از کنار باغها و کاخها و عمارتها میگذشت، حالا خیابانی شده پر از مغازه و پاساژ. از آن همه باغهای زیبا و پربارش هم تنها چند اسم بهجا مانده؛ مثلا «باغ صبا» که «محله سهروردی» شده یا باغهای «حاجحسن ملک» که «سهراه ملک» است.
محلههای قدیمی قلهک، زرگنده، قیطریه، یخچال و دزاشیباش هنوز در اطراف این خیابان به همین نامها باقی ماندهاند و سالنهای قدیمی سینمایش هم همچنان پابرجا هستند؛ «مولنروژ»، «ریوُلی»، «پاسیفیک» و «سیلورسیتی»اش. مولنروژ را امروز با نام «سروش» میشناسید، ریولی «صحرا» شده، پاسیفیک «سینما ایران» نام گرفته و سیلورسیتی هم همان «سینما فرهنگ» است. «بولینگ عبدُه» این خیابان هم «مجموعه فرهنگی ورزشی چمران» نام گرفته و هنوز مکانی است که رشتههای ورزشی را در آن تمرین میکنند.
جاده شمیران خیابان شریعتی شده، اما هنوز قدیمیترین مسیر ورود به شمیرانات است. ابتدایش هنوز پیچشمیران نام دارد و انتهایش هم میدان قدس نام گرفته؛ آن زمانها قدس امروز تجریش بود و میدان تجریش امروز سرپل تجریش؛ همانجایی که دومین خیابان مهم تهران به شمیران یعنی «جاده پهلوی» به آن میرسید که در قسمت چهلوچهارم «ایران به روایت آثار» درباره آن گفتیم. خیابانی بسیار کمسابقهتر از جاده شمیران یا همان شریعتی امروز که میگویند اولین خط تاکسی در آن شکل گرفت؛ زمانی که هنوز خودروها همهگیر نشده بودند، تاکسیرانی در همین جاده شمیران رقابت خود را با درشکهسواران آغاز کردند.
جاده شمیران، امروز از مهمترین خیابانهای تهران است. خیابانی پر از خاطره که شکل و شمایل و نامش تغییر کرده؛ اما هنوز خاطره رشد و گسترش تهران را در خود دارد.