آیا در مورد طلاق عاطفی یا طلاق خاموش، واژههایی که هرروزه به گوش میرسد؛ اطلاعی دارید؟ زندگیهای جهنمی که از درون در حال متلاشی شدن است، زوجهایی که بنا به دلایلی محکوم به همخانگی با کسی هستند که هیچ علاقه و احساس و تمایلی به آن ندارند.
به گفته یک مشاور روانشناختی، طلاق عاطفی یا طلاق خاموش آسیبی است که روز به روز سلامت رابطه عاطفی و گرمی زندگی زناشویی زوجین را با خطر جدی مواجه میکند.
شیوا ابراهیمی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در ابتدای شکلگیری زندگی زناشویی و زندگی مشترک معمولاً هیجانات و شور و علاقه و عشق خاصی بر زندگی حاکم است که با مرور زمان و با فروکش کردن هیجانات اولیه، تفاوتهای بین زوجین آشکار خواهد شد.
وی عنوان کرد: عدم آگاهی زوجین از تفاوتهای رفتاری سبب ایجاد سوءتفاهم و واکنشها و برداشتهای اشتباه از سوی طرفین خواهد شد که همین سوءتفاهمها به مرور زمان منجر به ایجاد تنش و درگیری بین زوجین خواهد شد.
ابراهیمی ادامه داد: زمانی که دو فرد از دو دنیای متفاوت با نیازهای متفاوت زیر یک سقف مشترک باهم زندگی میکنند نیازمند درک متقابل هستند و زمانی که این درک و آگاهی در زندگی وجود نداشته باشد با گذشت زمان وجود زوجین از احساسات دلنشین و آرامش بخشی که برای همدیگر ایفا می کردند تهی و لذت در کنار هم بودن را از زوجین سلب میکند.
علائم بروز طلاق عاطفی در زوجین
وی تصریح کرد: در صورت وجود طلاق عاطفی در بین زوجین هرکدام از زوجین سعیشان بر این است که با مشخص کردن مرزهایی خلوت و تنهایی را در زندگی خود ایجاد کنند و هرکدام از آنها مدام دیگری را متهم کند؛ این قبیل رفتارها سبب میشود که زوجین از نقش همسری خود خارج و به یک همخانه تبدیل شوند که صرفا از روی اجبار زیر یک سقف مشترک و در یک فضای کاملا خنثی بدون هیچگونه شور و اشتیاق و احساساتی زندگی میکنند.
این مشاور روانشناختی علائم داشتن طلاق عاطفی زوجین را اینگونه برشمرد و گفت: در پیش آمدن طلاق عاطفی معمولاً گفتوگوی کلامی خیلی کمی در بین زوجین به چشم میخورد و همچنین تبادل عاطفی و و صمیمیت زناشویی که باید در بین زوجین برقرار باشد دیگر وجود ندارد؛ نبود تفریحات مشترک و بیشتر اوقات خود را در تنهایی به سر بردن و افزایش سرگرمیهای برون زناشویی و تمرکز بر رفتارهای بیرون از منزل و ... از جمله علائم و نشانههای بروز طلاق عاطفی در زوجها است.
شیوا ابراهیمی با اشاره به این که هر آسیبی دلایل و علتها خاص خود را دارد؛ اظهار کرد: یکی از دلایل طلاق عاطفی انتخاب نامناسب همسر و تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی بین زوجین، ازدواج تحمیلی، ضعف دانش شناختی و نقشهای جنسیتی است که زوجین نسبت به ویژگی های فردی یکدیگر بیاطلاع هستند که نتیجه این ناآگاهیها واکنشها و سوءتفاهمهای شدید از سوی زوجها و ایجاد تنش و نزاع در زندگی است.
وی عنوان کرد: گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن نیازهای جدیدی را در ارتباط ایجاد کرده است که یکی از دلایل پیش آمدن طلاق عاطفی راکد بودن و عدم رشد انسانها در رابطه است که همین امر سبب ایجاد یکنواختی و دلزدگی در انسانها میشود.
ابراهیمی ضعف دانش جنسی زوجین را عاملی در پیش آمدن طلاق عاطفی زوجین دانست و افزود: ضعف مهارتهای ارتباطی در همسرداری، طرحوارهها و باورهایی که در کودکی در شخصیت ما رشد داده شدهاند و به باورهایی ماندگار در وجود ما تبدیل شدهاند؛ تعبیر و تفسیر هایی که از مسائل اطراف داریم، قهر کردنها و فداکاریهای نابهجا به جای حل مسئله از دیگر عوامل ایجاد طلاق عاطفی است.
وی تصریح کرد: طلاق عاطفی نتیجه طی کردن چهار مرحله حذف شده از جمله مرحله اول: اعتراض، شکایت و گلهگذاری با لحن کلامی نامناسب؛ مرحله دوم: ضعف در حل مسئله و تبدیل آن به دعوا و درگیری و کشمکش؛ مرحله سوم: ایجاد حس تنفر نسبت به همدیگر و در نهایت مرحله آخر بی تفاوتی زوجین نسبت به یکدیگر است.
ابراهیمی بیان کرد: هستند افرادی که به دلیل ضعف مهارتهای ارتباطی و مهارتهای حل مسئله خودشان را قربانی میبینند و با مظلومنمایی در رابطه مخدوش خودشان باقی میماند و به جای حل مسئله سعی دارند با یکسری از بهانهتراشی رفتار خود را توجیه کنند.
به گفته وی، همچنین هستند افرادی که خود را قربانی مسائل خاص اجتماعی از جمله مهریه و عدم توان در پرداخت آن میدانند و سعی دارند که در رابطه باقی بمانند؛ که همین امر سبب سردی رابطه و تبدیل آن به یک رابطه پرتنش میشود.
تاثیرات مخرب طلاق عاطفی بر اعضای خانواده
شیوا ابراهیمی با تاکید بر این موضوع که طلاق عاطفی تبعات منفی بسیاری را در سلامت روح و روان زوجین برجای میگذارد افزود: برآورده نشدن نیازهای جسمی و روحی زوجین سبب ایجاد پرخاشگری، خشم انفجاری، افسردگی، اضطراب، گرایش به انحرافات اخلاقی، انحرافات رفتاری، خیانت و حتی وارد شدن به رابطههای فرازناشویی خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه طلاق عاطفی والدین آثار مخربی بر سلامت فرزندان دارد؛ افزود: ایجاد تعارض روانی به دلیل وجود پارادوکسهای رفتاری والدین سبب سردرگمی کودک و باعث تربیت شخصیتهای مهرطلب خواهد شد که در آینده کودک ممکن است برای دریافت محبت از سوی دیگران تن به هرکاری بدهد.
به عقیده این مشاور روانشناختی، طلاق عاطفی تاثیرات مخربی بر روی فرزندان و خانواده میگذارد و زوجین را نسبت به سلامت، تربیت و حتی نکات بهداشتی فرزندان دلسرد و سبب لطمه خوردن به سلامت عاطفی فرزندان و حتی جامعه خواهد شد.
ابراهیمی خاطرنشان کرد: والدین الگوی رفتاری کودک هستند، لذا زمانی که کودک شاهد رفتار سرد والدین باشد این رفتار را الگوبرداری کرده و در زندگی زناشویی خود آن را پیاده خواهد کرد.
وی اضافه کرد: همانگونه که گفته شد طلاق عاطفی والدین از کودکان یک شخصیت مهرطلب خواهد ساخت که همیشه در نقش قربانی حضور پیدا میکنند و فداکاریهای خارج از تعادل را در زندگی زناشویی انجام خواهند داد.
ابراهیمی طلاق عاطفی را خطرناکتر از طلاق قانونی و پایان زندگی مشترک دانست و یادآور شد: زوجهایی که دچار طلاق عاطفی هستند شاید از دید خود آن را نوعی فداکاری و لطف به فرزندان خود بدانند؛ اما واقعیت امر این است که طلاق عاطفی سبب میشود که فرزندان احساس ناامنی کرده و نیازهای خود را در بیرون از خانه جستوجو کنند.
راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق عاطفی
شیوا ابراهیمی ادامه داد: برخی از دلایل طلاق عاطفی نیازمند انجام مشاورههای تخصصی است؛ همانند وجود طرحوارهها در شخصیت فرد که این طرح وارهها با حضور روانشناس و مشاور و با دریافت خدمات روانشناختی طی جلسات مشاوره بررسی میشود؛ اما برخی دیگر از دلایل طلاق عاطفی به بروز مشکلات رفتاری ناشی از ضعف آگاهی و ضعف دانش شناختی برمیگردد که با مطالعه و شرکت در دورههای آموزشی و کارگاههای مهارت ارتباطی قابل پیشگیری است.
این مشاور روانشناختی از زوجین درخواست کرد که از روزمرگی و دچار شدن به آن بپرهیزند از یکنواختی خارج و در تمامی ابعاد زندگی خود تنوع ایجاد کنند.
شیوا ابراهیمی با تاکید بر داشتن آگاهی نسبت به تفاوتهای جنسیتی گفت: با آگاهی داشتن از تفاوتهای جنسیتی پی میبریم که گاهی باید دست از تغییر دادن طرف مقابل برداریم و به جای تاکید بر فردیت در رابطه به دنبال اصلاح مشکلات و ترمیم شکاف به وجود آمده در رابطه عاطفی باشیم و دست از سرزنش کردن، انتقادهای نابهجا، تندی و بدگویی برداریم.
وی در پایان سخنان خود یادآور شد: هیچ فردی کامل نیست و با توجه به تفاوتها و ویژگیهای شخصیتی هر فرد، تفاهم کامل در بین هیچ زوجی وجود ندارد و در همه موارد اختلاف سلیقه و اختلاف نظر وجود دارد که این اختلافات تا حد نرمال خود کاملا طبیعی است؛ لذا در صورت نبود تفاهم کامل، به جای اظهار عجز و قربانی بودن میتوان با افزایش مهارت ارتباطی قانون توافق را در زندگی پیاده و تمام تلاش خود را به کار گرفت تا تعادل را میان خواستهها و نظرات طرفین ایجاد کرد و با بیان صریح نیاز و شفافسازی در آن رابطه را به سمت تعادل پیش برد؛ زیرا که قانون توافق تاثیر زیادی بر آرامش زوجین دارد و باید اختلافات مشکلات و حساسیتهای موجود در رابطه را هر چه زودتر حل کرد تا در تالاب طلاق عاطفی گرفتار نشویم.